محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

۹۳ مطلب با موضوع «حدیث» ثبت شده است

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: 

 

مَن أصبَحَ وأمسى والآخِرهُ أکبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللّه ُ الغِنى فی قلبِهِ، وجَمَع لَه أمرَهُ،ولَم یَخرُج مِن الدُّنیا حتّى یَستکمِلَ رزقَهُ . ومَن أصبحَ وأمسَى والدُّنیا أکبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّه ُ الفَقْرَ بینَ عینَیهِ، وشتَّتَ علَیهِ أمْرَه، ولَم یَنَلْ مِن الدُّنیا إلّا ما قُسِمَ لَهُ.

 

هر آن کس که در شب و روز، بزرگترین همّش آخرت باشد ، خداوند بى نیازى را در دل او جاى مى دهد و کارش را سامان مى بخشد و از دنیا نمى رود مگر وقتى که روزى اش را کامل دریافت کرده باشد. و هر آن کس که شب و روز، بزرگترین همّش دنیا باشد، خداوند فقر را در بین دو چشم او قرار مى دهد (همیشه چشمش گرسنه دنیا است) و کارش را پریشان مى سازد و از دنیا به چیزى بیش از قسمت خود نمى رسد.

📚بحار الأنوار: 77/151/104معاد

 

خلاصه اینکه:

همت بلند دار که مردان روزگار

از همت بلند به جایی رسیده اند

"با قهر کردن قهر کنیم تا دشمن شاد کن نشیم"

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

لا یَزالُ إبلیسُ فَرِحا ما اهتَجرَ المُسلِمانِ، فإذا التَقَیا اصطَکَّت رُکبَتاهُ وتَخَلّعَت أوصالُهُ ، ونادَى یا وَیلَهُ ، ما لَقِیَ مِن الثُّبُورِ ؟!

تـا زمانى کـه دو مـسلمان با یکدیگر قـهر باشند ، ابلیس خوشحال است و هرگاه با هم (آشتى و) دیدار کنند ، زانوهایش به هم خورد و بندهایش از هم بگسلد و فریاد زند: اى واى بر من ، هلاک شدم .

📚الکافی: 2 / 346 / 7 منتخب میزان الحکمه: 580

 

قال على علیه السلام:

 

«یا کُمَیْلُ! لا تَأْخُذْ الّا عَنّا، تَکُنْ مِنّا» ؛ 

«اى کمیل! اگر مى‌خواهى از ما باشى، تمام معارف دینت را از ما بگیر!» . 

 

📜شرح و تفسیر 

بعضى مسألۀ ولایت را خیلى آسان گرفته‌اند و کسانى که عاشقانه بر ائمّۀ اطهار علیهم السلام مى‌گریند و براى آن‌ها سینه مى‌زنند و عزادارى مى‌کنند و توسّلاتشان ترک نمى‌شود را اهل ولایت مى‌دانند؛ یعنى همین را کافى مى‌دانند. بلکه بعضى تصوّر مى‌کنند که ولایت با گناه و خلاف‌کارى هم جمع مى‌شود! 

البتّه «ولایت» مراحل مختلفى دارد که یک مرحلۀ آن همان توجّه و توسّل و شرکت در مراسم عزاى آن بزرگواران است؛ امّا بدون شک این کافى نیست و ولایت کامل و حقیقى آن است که تمام برنامه‌هاى زندگى خویش را طبق دستورات آن بزرگواران تنظیم کنیم و آن عزیزان را در تمام زندگى خویش حاضر بدانیم؛ و معارف اصیل اسلام را از آن‌ها بگیریم. سلمان فارسى از آن جا جزء اهل البیت شد ، که در تمام مراحل زندگى پا جاى پاى اهل البیت علیهم السلام نهاد و در هیچ مرحله‌اى جز به تبعیت از اهل البیت فکر نکرد. 

نقطۀ مقابل این تفکّر ولایى صحیح و ناب امور زیر است: 

١- این که انسان به خیالات و گمان‌ها و اوهام خویش پناه ببرد و با پوستۀ ظاهر فریب آن را بیاراید و راه خویش را با آن بپیماید! 

٢- این که تنها به عقل و خرد خویش متّکى نباشد، بلکه به قرآن و سنّت هم روى آورد؛ ولى شاگرد آن‌ها نباشد و به دنبال آن‌ها حرکت نکند، بلکه خود را استاد آن‌ها بداند! یعنى اوّل تصمیم بگیرد و سپس آیات قرآن و روایات معصومان را بر آن تطبیق کند. نظرات خویش را بر دین خدا تحمیل کند، تفسیرهاى نادرست از آیات قرآن ارائه کند و خلاصه دست به «تفسیر به رأى» و یا به اصطلاح «قرائت جدید» بزند. 

٣- این که از عقل و خرد خویش استفاده کند و در مقابل قرآن و سنّت نیز شاگردى نماید، ولى بدعت‌هایى از خود بگذارد و امورى خارج از دین را هم داخل دین کند و مخلوطى از دین و غیر دین را به عنوان دین و آیین خدا عمل نماید.

 

📚یکصد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی (ع)، صفحه 90

هرانسانی یک ظرفیت بخصوصه دارد و این ظرفیت اگرباعلم و معرفت پرشود وسعت می یابد.

به فرموده حضرت مولا علیه السلام :

 

"لکل شئ وعاء الا وعاء العلم فأنه یتسع به".

 

هرچیزی ظرفی دارد جزظرف علم که ریخته شدن علم در آن ظرفیتش گسترش می یابد.

 

 لذاشخص ممکن است در یک روضه با کسب معرفت ظرفیتش افزون شود.

 

در روایت آمده است که:

مردى از بنى اسرائیل با خود گفت: عبادتى انجام بدهم که نام من بر سر زبانها بگردد. مدتى گذشت و طاعات زیادى انجام داد، اما همین که در برابر مردم راه مى‏رفت، مى‏گفتند: «فرد ظاهر ساز و ریاکارى است».

در اینجا بود که به خود فرو رفت و گفت: خودت را به زحمت انداخته‏اى و عمرت را در هیچ، تباه کرده‏اى، سزاوار این است که فقط براى خداوند سبحان کار کنى، در نتیجه نیتش را تغییر داد و کارهایش را براى خداوند متعال خالص ساخت، آنگاه هر وقت در بین مردم راه مى‏رفت مى‏گفتند: «فرد پرهیزکار و با تقوایى است».

نظیر این حدیث سخن خداوند متعال است که مى ‏فرماید:

«علیک ستره و علىّ اظهاره»

یعنى: «بر توست پوشاندن عمل صالح و بر من است آشکار نمودن آن».

و نیز در قول معصومین- علیهم السّلام- آمده است که فرمودند:

«انّ اللَّه یقسّم الثّناء کما یقسّم الرّزق»

یعنى: «خداوند متعال ستایش و ثنا را تقسیم مى‏کند همچنان که روزى را تقسیم مى‏نماید».

 

به نقل از: حسین غفارى ساروى‏، ناشر: نبیاد معارف اسلامى‏، آیین بندگى و نیایش، ص: 378

یکی از نامهای قیامت"یوم تبلی السرائر" است.یعنی روزی که همه پنهان شده ها آشکار می شود.

اگر کسی ایمان داشته باشد که"إن الله خبیر بما تفعلون" بداند که امروز او "یوم تبلی السرائر" است!

 

☘امیر المؤمنین علی علیه السلام  :

اِکتَسِبُوا العِلمَ یَکسِبکُمُ الحَیاةَ ؛

امیر المؤمنین علی علیه السلام  :

  دانش کسب کنید تا به شما زندگى و بالندگى) بخشد . ☘ 

💧غررالحکم ؛ 2486  

👌 نکته:

"به قدر علمت بهره ای از حیات داری خود ببین چه حالی و چه جایی و چه بهایی داری"

 

حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی اَلْقَاسِمِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ :

 

 إِنَّ اَلْمُصِیبَةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا اَلْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تُضِرَّ إِلاَّ عَامِلَهَا وَ إِذَا عَمِلَ بِهَا عَلاَنِیَةً وَ لَمْ یُعَیَّرْ عَلَیْهِ أَضَرَّتِ اَلْعَامَّةَ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ یُذِلُّ بِعَمَلِهِ دِینَ اَللَّهِ وَ یَقْتَدِی بِهِ أَهْلُ عَدَاوَةٍ.

 

ترجمه:

امام صادق از پدرش علیهما السّلام روایت نموده که پیامبر خدا صلّى اللّٰه علیه و آله فرمود:

اگر بنده‌اى در نهان بر گناهى دست آلاید تنها به خودش زیان رساند و چون آشکارا گناهى از او سر زند و او را به خاطر آن گناه سرزنش نکنند زیانش همه را فرا گیرد. امام صادق علیه السّلام فرمود: این از آن روست که با کارش دین خدا را خوار نموده و دشمنان خدا از او پیروى خواهند کرد.

 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۶۱ 

قال الامام علی - علیه السّلام - :

 

طَلَبْتُ الخُضُوعَ فما وَجَدتُ اِلاّ بِقبُولِ الحَقِّ، اِقبلُوا الحقَّ فَاِنَّ قَبُول الحقَّ یُبعدُ من الکِبرِ.

امام علی - علیه السّلام - فرمود:

خضوع را (از خدا) خواستم، پس نیافتم تواضع و خضوع را جز در تسلیم در برابر حق، (پس) حق را بپذیرید، زیرا قبول آن آدمی را از تکبّر دور می سازد.

«جامع الاخبار، فصل 71، ص 144»

نکته این حدیث:

کسانی که دستور شرع را که به آنها می گوییم مثل نماز خواندن،رعایت حیا وحجاب وغیرت و دادن وظیفه مالی مثل خمس،حرمت طلا برای مردان،حرمت استماع موسیقی، ناسزا نگفتن،حق کسی را ضایع نکردن و...ولی عمدا توجه نمی کنند وگاه اهل دین را مسخره می کنند، اینها "نماد تکبر "هستد.

 

قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - :

 

إنی لأتعجب ممن یضرب امرأته و هو بالضرب أولی منها.

 

رسول خدا - صلّی الله علیه و آله - فرمود: من درشگفتم از کسی که زنش را کتک می زند، در حالی که خودش به کتک خوردن سزاوارتر از اوست.

«جامع الأخبار، ص 447»