محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

۹۴ مطلب با موضوع «حدیث» ثبت شده است

امام باقر علیه السلام:

دَولَتُنا آخِرُ الدُّوَلِ، ولَم یَبقَ أهلُ بَیتٍ لَهُم دَولَةٌ إلاّ مَلَکوا قَبلَنا، لِئَلاّ یَقولوا إذا رَأَوا سیرَتَنا: إذا مَلَکنا سِرنا مِثلَ سِیرَةِ هؤُلاءِ! وهُوَ قَولُ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ: «وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقینَ»؛ دولت ما آخرین دولتست و هیچ خاندان داراى حکومتى باقى نمى ماند، مگر این که قبل از ما، به حکومت مى رسد تا این که وقتى شیوه (حکومت) ما را دیدند نگویند: اگر ما به حکومت مى رسیدیم، به همین شیوه اینان رفتار مى کردیم! و این فرموده خداى عز و جل است که: «و عاقبت، از آنِ پرهیزگاران است».

: این روایت عظمت و منزلت و بی نظیری امام عصر ارواحنا فداه را بیان می دارد و از طرفی نقص داری دولت های پیش از را در اذهان تداعی می کند.

این موضوع به معنی ابطال دولت ها قبل از ظهور نیست تا چنین برداشت شود که نباید حکومتی پیش از ظهور تشکیل شود!!!

چنانچه منحرفین شیعه و سنی در بابت تشکیل پیش از ظهور، استظهار کرده اند.

غرض اینکه،حکومت مهدوی نظیر نخواهد داشت.

✍ محمد علی فتحی ـ

| اینجا عضو شوید👇 👉 @hajfathi_ir

❗️❓در کدام صف قرار داری؟

 

اتفاقات اخیر در کشورمان، دو نوع صف بندی را نشان داد:

 

🔻یک صف مربوط به کسانی که به دنبال نابود کردن ایران به خاطر نظام اسلامیی که دارد هست. این صف را جریان #استکبار و #کفر و #نفاق با اعضای آمریکایی، اسرائیلی، انگلیسی، سعودی و اروپایی و منافقین، تجزیه طلب ها، سلطنت طلبان، همجنسگرایان، بی دین ها، بی غیرت ها ، بی ناموس ها و .... تشکیل می دهند. 

 

🔻صف دیگر به دنبال بسط #عدالت، ایجاد #جامعه_توحیدی و #تمدن‌اسلامی و #حکومت‌جهانی موعود و #منجی امتها #حضرت‌مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در راس این صف جمهوری اسلامی ایران، #مستضعفین عالم، بسیاری از مردم ایران اسلامی، برخی ملت های اسلامی و آزادیخواهان مومن عالم قرار دارند که پایبندی به #قوانین_الهی، رعایت #تقوا، #پاکدامنی، #حیا و #عفت و #غیرت و #شجاعت و #مجاهدت در راه خدا و #ایثار و #خیرخواهی، #آزادگی و .... در دستور کار قرار دارد. 

 

❗️اینکه من بدانم الآن در کدام صف قرار دارم مهم است. 

 

❗️اینکه بدانم اقدامات زبانی، نوشتاری و عمل و حتی نیت من در کدام صف قرار دارد مهم است.

 

در این روایت تامل کنیم:

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله: 

 

▪️یا اَیُّهَا النّاسُ اِنَّما هُوَ اللّه ُ وَ الشَّیْطانُ وَ الْحَقُّ وَ الْباطِلُ وَالْهُدى وَالضَّلالَةُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَىُّ وَ الْعاجِلَةُ وَ الآجِلَةُ وَ الْعاقِبَةُ وَ الْحَسَناتُ وَ السَّیِّئاتُ فَما کانَمِنْ حَسَناتٍ فَلِلّهِ وَ ما کانَ مِنْ سَیِّئاتٍ فَلِلشَّیْطانِ لَعَنَهُ اللّه ُ؛ 

 

▪️اى مردم! جز این نیست که خداست و شیطان، حق است و باطل، هدایت است وضلالت، رشد است و گمراهى، دنیاست و آخرت، خوبى هاست و بدى ها. هر چه خوبىاست از آنِ خداست و هر چه بدى است از آنِ شیطان ملعون است. 

 

📚کافى، ج ۲، ص ۱۶، ح ۲

 

اکنون ببین در کدام یک از این صف ها قراری داری؟ 

 

✍ محمد علی فتحی

 

#نشر_حداکثری 

 

#رسانه‌حاج‌فتحی 👇

➕@hajfathi_ir ➕

مومن نباید کاری کند که دشمن به خاطر آن، نسبت به او طمع کند.

برخی هستند کاری با رنگ و لعاب دینی انجام می دهند و فکر می کنند که کارشان درست است.

ولی وقتی جوانب کارشان مورد بررسی قرار می گیرد و رفتار او با دید جهانی و نیز جامع گرایانه بررسی می شود متوجه می شویم که دشمن در حمایت از آن و نیز تعریف و تمجید از آن و بهره برداری از آن نهایت تلاش را می کندو به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به نفع خود و به ضرر امت اسلامی از آن سوء استفاده می کند.

این مومن فکر می کند کارش درست است. به تعبیر قرآن: "یحسبون انهم یحسنون صنعا[1]"

یعنی: گمان می کند آنچه انجام می دهد کارش درست است.

اما در نگاه انسان کاملی چون مولا امیر المومنین علیه السلام او ناخواسته در اردوی دشمن است و خود خبر ندارد.

حضرت درباره کار آنان می فرماید: "وفعلُکم یُطمع فیکم الأعداءُ[2]".

نکته:

قبل از هر کاری و هر موضع گیری بنگر ببین دشمن درباره کارت چه عکس العملی دارد آیا او از کارت بهره برداری می کند یا نه؟!

وقتی دشمن برکارت و رفتارت طمع کرده آن کار را تعطیل کن ولو ظاهر دینی داشته باشد.

نمونه این کارها که برخی انجام می دهند و دشمن در آنها طمع کرده است عبارتند از:

لعن علنی بزرگان اهل سنت، قمه زنی و...


[1] - الکهف:۱۸

[2] - خطبه۲۹ نهج البلاغه

✅ حفظ دین

امیرالمؤمنین علیه السلام:

▫️حَصِّنُوا الدِّینَ بِالدُّنْیا وَ لا تُحَصِّنُوا الدُّنْیا بِالدِّینِ.

ترجمه:

 ▫️دین را با دنیا حفظ کنید ولی دنیا را با دین حفظ نکنید.

📚عیون الحکم و المواعظ، الفصل الثانی، ص٢٣٣

👌نکات: 

۱. دین به عنوان پایه و اساس زندگی است و همه چیز را باید با آن دید و با  هماهنگ کرد.

۲. دین نیاز به حفظ و صیانت دارد تا از آلوده شدن به قاذورات دنیا و شرک و نفاق حفظ گردد.
 
۳. دنیا باید برای مومن جنبه ابزاری داشته باشد و از آن برای تقویت دین بهره برداری کند.

۴. هدف غایی دین است و آخرت؛ لذا هدف غایی  قرلر دادن دنیا اشتباهی راهبردی در مسیر زندگی متعالی است.

۵. اگر قرار باشد چیزی فدای چیزی دیگر شود آن دنیاست که باید فدای دین شود.

۶. آنان که به خاطر رسیدن به پشیز دنیا از دین و هرچه وابسته به آن است  می‌زنند، به چیزی دست یافته اند که ناپایدار است و باعث جلب غضب پروردگار می شود.

۷. ترک عبادات و فرایض دینی به  بهانه کار و مشکلات مالی زندگی و ... از اشتباهات راهبردی در زندگی است. اینان شاید به پول و ثروت برسند ولی به عبودیت نمی رسند و  آنکه سرمایه بندگی نداشته باشد در قبر و قیامت دست خالی خواهد بود.
✍ محمد علی فتحی 

#پایگاه_اطلاع_رسانی_حجت_الاسلام_و_المسلمین_محمد_علی_فتح

 عایشه روایت کرده و گفته است: 

▫️رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم هنگامی که اسم #خدیجه مطرح می‌شد، از تعریف و تمجید او و استغفار برای او خسته نمی شد. 
روزی نام او برده شد و #غیرت من به جوش آمد. به او گفتم خدای متعال عوض آن را در پیری به تو داده است. دیدم سخت #غضبناک شد و من از ذهنش ساقط شدم و نزد خود گفتم: خدایا! اگر تو غضب رسولت را از من بردی، دیگر به بدی او را یاد نمی کنم. چون پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وضع ما را دید، فرمود: چه گفتی؟ به خدا روزی به من ایمان آورد که مردم به من کافر بودند و مرا پناه داد، هنگامی که مردم مرا طرد کردند و از او خدا به من فرزند داد و تو را از من محروم کرد. گفت: با این گفتار یک ماه با من آمد و شد نکرد. [۱]
----------
[۱]: . تاریخ اسلام، ذهبی، ج۱، ص۲۳۸؛ تاریخ دمشق، ج۳۶، ص۱۹۵.

زمانی علمای اهل تسنن مرحوم علامه امینی (صاحب کتاب الغدیر) را برای صرف شام دعوت می کنند.

 اما علامه امینی امتناع می ورزد و قبول نمی کند . 

آنها اصرار می کنند که علامه امینی را به مجلس خود ببرند.

به علت اصرار زیاد علامه امینی دعوت را  می پذیرد و شرط می گذارد که فقط صرف شام باشد وهیچ گونه بحثی صورت نگیرد آنها نیز می پذیرند.

  پس از صرف شام یکی از علمای اهل سنت که در آن جمع زیادی از علما نشسته بود (حدود 70 الی 80 نفر) می خواست بحث را شروع کند که علامه امینی گفت :

 قرار ما این بود که بحثی صورت نگیرد.
 
اما باز آنها گفتند : پس برای متبرک شدن جلسه از همین جا هر نفر یک حدیث نقل کند تا مجلس نورانی گردد.

 ضمناً تمام حضار درجلسه حافظ حدیث بودند و حافظ حدیث به کسی گفته می شود که صد هزار حدیث حفظ باشد. 

 

آنان  شروع کردند یکی یکی حدیث نقل کردند تا اینکه نوبت به علامه امینی رسید . 

 

علامه به آنها گفت شرطم بر گفتن حدیث این است که  ابتدا همگی بر معتبر بودن یا نبودن سند حدیث اقرار کنید . همه قبول کردند .

 

 سپس علامه امینی فرمود : قال رسول الله (صلوات الله علیه ) : من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة : هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است .

سپس از تک تک حضار در جلسه در رابطه  با معتبر بودن حدیث اقرار گرفت و همه حدیث را تایید کردند . 

 

سپس گفت حال که همه حدیث را تایید کردید یک سوال از شما دارم ، بعد از کل جمع پرسید : 


آیا فاطمه الزهرا ( سلام الله علیها ) امام زمان خود را می شناخت یا نمی شناخت ... ؟ 


اگر می شناخت ، امام زمان فاطمه  ( سلام الله علیها ) چه کسی بود ؟ 

 

تمام حضار مجلس به مدت ربع ساعت ، بیست دقیقه ساکت شدند و سرشان را به زیر انداختند و چون جوابی برای گفتن نداشتند یکی  یکی جلسه  را ترک کردند و با خود می گفتند:

 

اگر بگوییم  نمی شناخت ، پس باید بگوییم که فاطمه ( سلام الله علیها ) کافر از دنیا رفته است و حاشا که سیده نساء العالمین کافر از دنیا رفته باشد و اگر بگوییم می شناخت چگونه بگوییم امام زمانش ابوبکر بوده ؟  در حالی که بخاری ( از سرشناس ترین علمای اهل سنت ) گفته : ماتت و هی ساخطه علیهما - فاطمه   ( سلام الله علیها ) در حالی از دنیا رفت که به سختی از ابوبکر و عمر غضبناک بود "و چون مجبور می شدند بر حقانیت و امامت علی بن ابیطالب  (علیه السلام ) اقرار بورزند سکوت کرده و جلسه را با خجالت ترک کردند.

👌زحمت نشرش با شما .

یا علی

جابر بن عبد اللَّه به امام باقر علیه‌ السلامعرض کرد: جانم به فداى تو اى فرزند رسول خدا! از تو مى‌خواهم تا در باره فضل و برترى جدّه‌ات فاطمه علیهاالسلامحدیثى برایم نقل کنى که شیعیان از شنیدن آن خوشحال شوند.

امام فرمود: اجدادم از رسول خدا نقل کرده‌اند که ایشان فرمود:

هنگامى که روز قیامت فرا مى‌رسد منبرهایى از نور براى پیامبران بر پا خواهد شد، در آن روز منبر من از منبر همه انبیا بالاتر خواهد بود، پس خداى متعال خواهد گفت: اى محمّد! برخیز و سخنرانى کن، من در آن روز خطبه‌اى ایراد خواهم نمود که هیچ یک از پیامبران شبیه آن را نشنیده باشند.

سپس منبرهایى از نور براى اوصیاى انبیا نصب خواهد شد که منبر وصىّ من على بن ابى طالب در وسط آنها و بالاتر از همه خواهد بود، آنگاه خداوند مى‌گوید: اى على! خطبه‌اى بخوان، و على علیه‌ السلام خطبه‌اى ایراد خواهد نمود که تا آن زمان کسى از اوصیا شبیه آن را نشنیده باشند. سپس منبرهایى از نور براى فرزندان انبیا بر پا خواهند کرد پس دو منبر براى حسن و حسین بر پا مى‌شود و سپس به آنها گفته مى‌شود که برخیزند و خطبه‌اى ایراد نمایند و از آن دو خطبه‌اى صادر مى‌شود که هیچ یک از فرزندان انبیا و مرسلین مثل آن را نشنیده‌اند.

سپس جبرئیل ندا مى‌دهد: فاطمه دختر محمّد صلى ‌الله ‌علیه‌ و‌ آلهکجاست؟ خدیجه کجاست؟ مریم کجاست؟ آسیه کجاست؟ امّ کلثوم مادر یحیى بن زکریا کجاست؟ وقتى آنها همه برخاستند خداوند متعال مى‌فرماید: اى اهل محشر! در این روز کرامت از آن کیست؟

محمّد، على، حسن و حسین مى‌گویند: کرامت مخصوص خداوندى است که یگانه و قهّار مى‌باشد. پس خداوند مى‌فرماید: اى اهل محشر! من عزّت و کرامت را براى محمّد، على، حسن و حسین و فاطمه قرار دادم، پس سر خود را فرود آورید و چشم خود را ببندید تا فاطمه به سوى بهشت رود.

در این هنگام جبرئیل ناقه‌اى از بهشت، براى حضرت فاطمه آماده مى‌کند و دو پهلوى آن را با بهترین پارچه‌ها و زینت‌هاى بهشتى پوشانیده و آن را مى‌نشاند و فاطمه بر آن سوار مى‌شود.

آنگاه در حالى که اطراف شتر را هزاران فرشته پر کرده‌اند، حضرت فاطمه علیهاالسلام به سوى بهشت مى‌رود ولى هنگامى که بر در بهشت مى‌رسد پشت سرش را مى‌نگرد، و در این حال خطاب مى‌رسد: اى دختر حبیب من! براى چه توقف کرده و پشت سرت را مى‌نگرى در حالى که من فرمان دادم تا داخل بهشت شوى؟

فاطمه مى‌گوید: پروردگارا! دوست دارم در چنین روزى قدر و منزلت من شناخته شود.

خداوند مى‌فرماید: اى دختر حبیب من! بازگرد و در میان اهل محشر بنگر، و هر کسى که محبت تو یا یکى از فرزندان تو را در دل دارد، دست او را بگیر و داخل بهشت نما.

امام باقر علیه‌ السلام فرمودند: اى جابر! به خداوند سوگند که فاطمه در آن روز شیعیان خود را به گونه‌اى از میان اهل محشر جدا مى‌کند و نجات مى‌دهد که پرنده دانه‌هاى نیکو را از میان دانه‌هاى بى‌ارزش جدا مى‌کند.

هنگامى که فاطمه با شیعیانش بر در بهشت مى‌رسند خداوند در دل شیعیان فاطمه القا مى‌کند که بایستند، پس آنان مى‌ایستند و پشت سر خود را مى‌نگرند، خداوند عزیز و بزرگ مى‌فرماید: اى دوستان من! براى چه پشت سر خود را مى‌نگرید در حالى که من شفاعت

فاطمه را در باره شما پذیرفته‌ام.

شیعیان جواب مى‌دهند: پروردگارا! ما دوست داریم که در این چنین روزى قدر و منزلت ما شناخته شود.

خدا مى‌فرماید: پس بازگردید و هر کسى را که شما را براى دوستى فاطمه دوست مى‌داشته، و هر کسى را که براى محبت فاطمه شما را اطعام کرده و یا پوشانیده، و یا جرعه‌اى آب به شما داده، و یا در غیاب شما از شما دفاع و حمایت کرده، دست آنان را بگیرید و داخل بهشت نمایید.

امام باقر علیه‌ السلام مى‌فرماید: به خداوند سوگند که در محشر، از میان مردمان کسى باقى نمى‌ماند [که داخل بهشت نشود] مگر اشخاص شکاک، کافر و منافق.

 

متن عربی:

 

امام صادق علیه‌ السلام:

 

قَالَ جَابِرٌ لِأَبِى جَعْفَرٍعلیه السلام:  جُعِلْتُ فِدَاک یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ حَدِّثْنِى بِحَدِیثٍ فِى فَضْلِ جَدَّتِک فَاطِمَةَ علیها السلام إِذَا أَنَا حَدَّثْتُ بِهِ الشِّیعَةَ فَرِحُوا بِذَلِک .

 

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ حَدَّثَنِى أَبِى عَنْ جَدِّى عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلى ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله قَالَ:

 

إِذَا کانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لِلْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ فَیَکونُ مِنْبَرِى أَعْلَى مَنَابِرِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ یَا مُحَمَّدُ اخْطُبْ فَأَخْطُبُ بِخُطْبَةٍ[خُطْبَةً]لَمْ یَسْمَعْ أَحَدٌ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ وَ الرُّسُلِ بِمِثْلِهَا ثُمَّ یُنْصَبُ لِلْأَوْصِیَاءِ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ وَ یُنْصَبُ لِوَصِیِّى عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فِی أَوْسَاطِهِمْ مِنْبَرٌ مِنْ نُورٍ فَیَکونُ مِنْبَرُهُ[مِنْبَرُ عَلِیٍ]أَعْلَى مَنَابِرِهِمْ ثُمَّ یَقُولُ اللَّهُ[یَقُولُ لَهُ]یَا عَلِیُّ اخْطُبْ فَیَخْطُبُ بِخُطْبَةٍ[خُطْبَةً]لَمْ یَسْمَعْ أَحَدٌ مِنَ الْأَوْصِیَاءِ بِمِثْلِهَا ثُمَّ یُنْصَبُ لِأَوْلاَدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ فَیَکونُ لِابْنَیَّ وَ سِبْطَیَّ وَ رَیْحَانَتَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی منبر[مِنْبَرَانِ]مِنْ نُورٍ ثُمَّ یُقَالُ لَهُمَا اخْطُبَا فَیَخْطُبَانِ بِخُطْبَتَیْنِ لَمْ یَسْمَعْ أَحَدٌ مِنْ أَوْلاَدِ الْأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ بِمِثْلِهِمَا.

 

ثُمَّ یُنَادِى الْمُنَادِى[مُنَادٍ]وَ هُوَ جَبْرَئِیلُ ع أَیْنَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ أَیْنَ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلِدٍ أَیْنَ مَرْیَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ أَیْنَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزَاحِمٍ أَیْنَ أُمُّ کلْثُومٍ أُمُّ یَحْیَى بْنِ زَکرِیَّا فَیَقُمْنَ.

 

فَیَقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى یَا أَهْلَ الْجَمْعِ لِمَنِ الْکرَمُ الْیَوْمَ فَیَقُولُ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ[وَ فَاطِمَةُ]لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ فَیَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ[تَعَالَى]یَا أَهْلَ الْجَمْعِ إِنِّى قَدْ جَعَلْتُ الْکرَمَ لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ وَ فَاطِمَةَ یَا أَهْلَ الْجَمْعِ طَأْطِئُوا الرُّءُوسَ وَ غُضُّوا الْأَبْصَارَ فَإِنَّ[إِنَ]هَذِهِ فَاطِمَةُ تَسِیرُ إِلَى الْجَنَّةِ فَیَأْتِیهَا جَبْرَئِیلُ بِنَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَیْنِ خِطَامُهَا مِنَ اللُّؤْلُؤِ الْمُحَقَّقِ الرَّطْبِ عَلَیْهَا رَحْلٌ مِنَ الْمَرْجَانِ فَتُنَاخُ بَیْنَ یَدَیْهَا فَتَرْکبُهَا فَیَبْعَثُ إِلَیْهَا مِائَةَ أَلْفِ مَلَک فَیَصِیرُوا عَلَى یَمِینِهَا وَ یَبْعَثُ إِلَیْهَا مِائَةَ أَلْفِ مَلَک یَحْمِلُونَهَا عَلَى أَجْنِحَتِهِمْ حَتَّى یُصَیِّرُوهَا[یُسَیِّرُوهَا]عِنْدَ[عَلَى]بَابِ الْجَنَّةِ فَإِذَا صَارَتْ عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ تَلْتَفِتُ.

 

فَیَقُولُ اللَّهُ: یَا بِنْتَ حَبِیبِى مَا الْتِفَاتُک وَ قَدْ أَمَرْتُ بِک إِلَى جَنَّتِى[الْجَنَّةِ]فَتَقُولُ: یَا رَبِّ أَحْبَبْتُ أَنْ یُعْرَفَ قَدْرِى فِى مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ .

 

فَیَقُولُ اللَّهُ[تَعَالَى]یَا بِنْتَ حَبِیبِى ارْجِعِى فَانْظُرِى مَنْ کانَ فِى قَلْبِهِ حُبٌّ لَک أَوْ لِأَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّتِک خُذِى بِیَدِهِ فَأَدْخِلِیهِ الْجَنَّةَ.

 

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ وَ اللَّهِ:  یَا جَابِرُ إِنَّهَا ذَلِک الْیَوْمَ لَتَلْتَقِطُ شِیعَتَهَا وَ مُحِبِّیهَا کمَا یَلْتَقِطُ الطَّیْرُ الْحَبَّ الْجَیِّدَ مِنَ الْحَبِّ الرَّدِیِّ .

 

فَإِذَا صَارَ شِیعَتُهَا مَعَهَا عِنْدَ بَابِ الْجَنَّةِ یُلْقِى اللَّهُ فِى قُلُوبِهِمْ أَنْ یَلْتَفِتُوا فَإِذَا الْتَفَتُوا یَقُولُ[فَیَقُولُ]اللَّهُ :

 

یَا أَحِبَّائِى مَا الْتِفَاتُکمْ وَ قَدْ شَفَعَتْ فِیکمْ فَاطِمَةُ بِنْتُ حَبِیبِى؟

 

فَیَقُولُونَ:  یَا رَبِّ أَحْبَبْنَا أَنْ یُعْرَفَ قَدْرُنَا فِى مِثْلِ هَذَا الْیَوْمِ .

 

فَیَقُولُ اللَّهُ:

 

یَا أَحِبَّائِى! ارْجِعُوا وَ انْظُرُوا مَنْ أَحَبَّکمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ أَطْعَمَکمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ کسَاکمْ لِحُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ سَقَاکمْ شَرْبَةً فِى حُبِّ فَاطِمَةَ انْظُرُوا مَنْ رَدَّ عَنْکمْ غِیبَةً فِى حُبِّ فَاطِمَةَ خُذُوا بِیَدِهِ وَ أَدْخِلُوهُ الْجَنَّةَ.


قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ: وَ اللَّهِ لاَ یَبْقَى فِى النَّاسِ إِلاَّ شَاک أَوْ کافِرٌ أَوْ مُنَافِق.

 

تفسیر فرات الکوفى، ص۲۹۸، ح۴۰۳.

#شرح دعای پنجم #صحیفه_سجادیه، فراز: و اجنبنا عن الالحاد فی عظمتک

 

بیان: حجت الاسلام و المسلمین فتحی

 

لینک igt جهت دیدن و شنیدن جلسه:👇


https://www.instagram.com/tv/CJbbNBvBvsr/?igshid=1a5b9grxfqezn

بهار دلدادگی #عاشقان_خدا زمستان است.

شب های طولانی زمستان، فرصتی است برای #عارفان که خلوت شب ها و آرامش آن را با #ذکر و #دعا و #مناجات سپری کنند.

چه بد است چنین بهاری بر #مؤمن بگذرد ولی او شب ها را با پرسه زدن در فضای حقیقی و مجازی سپری کند. پرسه زدنی که صرفا وقت او را تلف کند و بر #دانش و #معرفت و #عشق او به #خدا نیفزاید بلکه نعوذ بالله شبهایش با لغویات را سپری کند.

کوچ از این دنیا قطعی است و شادمانی و غصه ها و ثروت و مکنت دنیا برایمان باقی نمی ماند. 

فردای #قیامت سر سفره ای خواهیم نشست که خود برایمان باز کرده ایم. 

#عقل حکم می کند مؤمن زیرکانه لحظاتش را #الهی کند که "فالله خیر و ابقی".

 

#خداست_که_برایت_می_ماند.


رسول خدا صلی الله علیه و آله :

▪️ #زمستان بهار #مؤمن است، از شب های طولانی اش برای #شب_زنده_داری، و از روزهای کوتاهش برای #روزه داری بهره می گیرد.

📚 وسائل الشیعه،ج7،ص302

✍️محمد علی فتحی