عصمت و طهارت حضرت معصومه سلام الله علیها

به مناسبت میلاد بانوی نور و بانی نور حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مقاله زیر که رتبه چهارم همایش سبک زندگی حضرت فاطمه معصومه سلام الله به میزبانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج حائز شده است را خدمت همه محبین خاندان عصمت تقدیم می کنم.

 شما می توانید کل مقاله را در این پست ببینید و یا اینکه فایل pdf آن را با کلیک روی عکس دانلود کنید.

چکیده:

 

 

یکی از بانوان مقدس عالم ، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها است. زوایای شخصیتی ایشان برای عاشقان اهل البیت علیهم السلام به اجمال بیان شده است.طهارت وعصمت این بانوی مقدس یکی از مباحث مهم مربوط به حوزه شخصیت ایشان است. با اثبات طهارت وعصمت ایشان،جایگاه حضرت برای همگان روشتنر شده و تبعیت ودلدادگی به ایشان به اوج خواهد رسید. به باور ما عصمت وی هم در علم و هم در عمل خود را نشان داده است.در مقاله حاضر به دلایل طهارت و عصمت ایشان پرداخته شده است و در حد ممکن نشانه هایی از این دو ویژگی طرح گردیده است.

 

 

کلید واژه

 

 

مفهوم شناسی عصمت وطهارت ، عصمت علمی  و عملی، طهارت ذاتی ،وجوب بهشت،زیارتنامه

 

 

مقدمه

 

 

یکی از زیباترین و بزرگترین جلوه ای الهی در روی زمین که به آسمانیان نو رافشانی می کند،حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دختر امام موسی بن جعفر علیهما السلام و خواهر امام رضا علیه السلام است. ویژگیهای شخصیتی ایشان ممتاز بوده وهمین،وی را در مقامی قرار داده که مدفنش را «آشیانه اهل البیت»( مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏،1403 ق‏:214)کرده است.

 

 

از عناوین والقاب برجسته آن بانوی بزرگوار«معصومه»می باشد. با توجه به اینکه تعداد معصومین علیهم السلام در مکتب اهل البیت علیهم اسلام بیش از چهارده تن نیست،چگونه عنوان عصمت داری حضرت فاطمه معصومه(س)توجیه می شود؟

 

 

آیا مفهوم معصومه با عصمتی که در اهل البیت وجود دارد تفاوت دارد؟ آیا دلایل و نشانه هایی بر عصمت ایشان موجود است؟ آیا رابطه ای بین طهارت آن بانو و عصمتشان وجود دارد؟ دلایل طاهره بودنشان چیست؟

مقاله پیش رویتان به تببین شخصیت آن بانو از زاویه طهارت وعصمت می پردازد.

لباس روحانیت

یکی از سؤالات مهم مردم و نیز طلاب جوان درباره تاریخچه، منشأ، ضرورتها، باید ها و نباید ها، دائم یا مقطعی بودن لباس روحانیت است.

در این باره مباحث زیادی بیان شده که شاید بتوانم در برخی پست ها به شبهات و سؤالات پیرامون آن پاسخ بدهیم.

یکی از نویسندگان خوب حوزی جناب آقای عالم زاده نوری به صورت مستوفی به بحث در این خصوص پرداخته اند که در ادامه پیشنهاد می دهم فایل کتاب ایشان را با کلیک روی عکس دانلود کنید.


بررسی چند علت بی توجهی مردان نسبت به حجاب همسران


کلید واژه های مهم:

علقه ازدواج، رابطه جنسی، حریم ویژه، تک بعدی، لذت جنسی، غیرت، غیور، دین ، مهریه، ترس، شجاعت، قلب وارونه، شناخت تفصیلی به خدا ، زندگی عزتمندانه، راه حل نهایی،  طلاق

 

شروع تحلیل:


وقتی زنی به همسری مردی در می آید در واقع با عُلقه ازدواج ، مخصوص هم می شوند. این یک قاعده و اصل ارزشی است که تمام انسانهای پاک سرشت و آگاه به آن پایبند هستند.

 آنها می توانند نزدیکترین رابطه ها را باهم داشته باشند رابطه ای که کسی جز خودشان از آن مطلع نباشد.

ازدواج یک حریم ویژه بین مرد و زن ایجاد می کند. مرد باید نهایت دفاع و حمایت از زن خود را داشته باشد و زن نیز باید نهایت احترام و عاطفه و مهربانی و همکاری را در طول زندگی با شوهر خود انجام دهد.

کسانی که به زندگی زناشوئی تک بعدی نگاه می کنند و ازدواج را صرفا برای رسیدن به اوج لذت جنسی با همسر خود می دانند نمی توانند در مسیر زندگی با هم کنار بیایند.

مردی که فقط به خاطر ارضای جنسی با زنی ازدواج می کند کاری به رفتارهای زن و شیوه سلوک و زندگی او نخواهد داشت زیرا او دنبال درد سر نیست. چنین مردی فقط از همسرش رابطه جنسی می خواهد که آن هم حاصل می شود.

این نگرش تک بعدی، باعث می شود اگر زن بی حجاب و یا با آرایش و یا با ناز و کرشمه جلوی مرد غریبه ای ظاهر شود نه تنها عکس العملی نشان ندهد ، بلکه زنش را تشویق به آن کار کند.  

این روحیه نشان مرگ مساله غیرت در مرد است که نتیجه آن وارونه شدن قلب او است.

منظور از وارونه بودن قلب این است که دل چنین مردی به جای اینکه حق را بپذیرد باطل را می پذیرد و بجای اینکه سمت آب گوارا رود ، به سمت آب شور و کثیف و گل آلود می رود.

به این نکته فرموده پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اشاره دارد:‏ إِذَا لَمْ یَغَرِ الرَّجُلُ فَهُوَ مَنْکُوسُ‏ الْقَلْب‏[1]. یعنی: وقت یمردی غیرت نشان ندهد پس بدان قلب او وارونه شده است.

 

بد نیست درباره غیرت توضیحی بدهم:

غیرت از کلمه غیر ساخته شده و به معنی این است که فرد نسبت به ناموس خود، چنان عکس العمل و حمیّتی نشان دهد که نتواند ارتباط غیر خودش با همسرش را تحمل کند.

در باره خدای عزوجل و غیور بودنش این نکته جای بیان دارد:

خدا نسبت به بندگانش حساس است و نمی خواهد که این بنده اش رابطه اش از او قطع گردد و نصیب شیطان که دشمن خداست شود به همین خاطر بسیاری از چیزها را بر بندگانش حرام کرده تا از او دور نشوند.

در این باره امام صادق علیه السلام می فرماید:

إنّ اللَّه غیور یحبّ کلّ غیور و لغیرته‏ حرّم‏ الفواحش ظاهرها و باطنها[2].

خدا غیرتمند است و هرغیرتمندى را دوست دارد، و چون غیرت دارد کارهاى زشت آشکار و پنهان را حرام کرده است.

برخی مردان با ادعای آزادی و زنانی نیز با همین شعار شیطانی، دست از آزادگی می شویند و لذا در پی لذت زود گذر دنیا، بردگی نفس و شیطان را قبول می کنند لذا می بینیم که اینان به مساله حجاب که حکم خداست توهین کرده و حامیان آن را مسخره می کنند.

این نوع از طغیان گری و نبود غیرت در مرد، نشان بیماری دل او است و حتما باید با یک روانشناس دینی مشورت کند.

گاهی مردان به دلیل ضعیف النفس و یا شجاع نبودن از بر خورد با زن بی حجاب صرف نظر می کنند. برای این مردان پیشنهاد می شود که در تقویت ایمان خود آن هم با روش شناخت تفصیلی به صفات خدای عزوجل، خود را تقویت کنند چون منشأ شجاعت، علم و آگاهی به خدای عزوجل و توجه تام به خواست او و تسلیم شدن در برابر اراده او است.

برخی مردان به دلیل گرو بودن و اسیر شدنشان به دست زن آن هم با مهریه سنگین، رغبتی به برخورد با بی حجابی همسر خود ندارند . آنان می ترسند اگر برخوردی شود زن مطالبه مهریه کند و چون ناتوان از پرداخت مهریه است و ترس دارد که دچار درد سر شود، می پسندد که خون دل خورده و سکوت کند.

به این مردان باید گفت: شما چه سکوت کنید و چه نکنید شرعا زیر دین مهریه زنتان هستنید حال که نمی توانید از زیر دین این زن خرج شوید لا اقل عزتمندانه زندگی کنید. با همسرتان برخود محترمانه و مؤدبانه و از سر دلسوزی داشته باشید و استدلال برای خوب بودن حجاب بیاورید و او را تشویق کنید و اگر در نهایت با همه روش های خوب، آن زن زیر بار حکم خدا نرفت او را طلاق دهید. چون ادامه زندگی با شخصی که پایبند به حکم خدا نیست جز ذلت چیزی ندارد شما می توانید با ازدواج با یک زن مؤمنه به آرامش دست یابید. شاید شما فکر کنید من دعوت به طلاق می کنم؟ نه این درست نیست من راه نهایی را گفتم و طلاق در هر حال بد می دانم جز در موقع ناچاری که نیکو است.

خادم اسلام و مسلمین محمد علی فتحی


پی نوشت:

[1] - مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص: 237

[2] - الحکم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 529

فضول و عقول

دیدی بعضیا همش دنبال اینن که عیب وایرادی پیدا کنن و زود عَلَمِش کنن و بعد تازه شروع می کنن به تفسیر و توضیح اون عیب و بعد فحش و ناسزا و....


بعضیا هستند دنبال رفع عیب خودشون هستند و اگر عیبی از کسی ببینن به خودش محترمانه تذکر میدن.


دسته اول رو بهش میگن: فضول


دسته دومو بهش میگن: عقول


 خدای مهربان می فرماید:


ولا تجسسوا...(حجرات:۱۲)


عیبوب دیگران را جستجو نکنید.


خلاصه: اول خودت دوم کسی!


بزرگش نکن!

وقتی یه کاری رو بیش از اندازش به دیگران بزرگ جلوه بدیم در واقع داریم دروغ میگیم و حواسمون نیست!


حواسمون باشه دروغ نگیم.


آخه پته دروغگو رو آب میشه.


یوم تبلی السرائر.


یاد آر روزی را که پنهانی ها آشکار گردند!


دلت بسوزه!

در عالم خیلی از انسانها آمده اند که به ما کمک کنند.


 اینان عاملان خدای مهربانند و ما را دعوت به خدایی شدن می کنند.


اگر آنان را با مهربانی نپذیریم معلوم می شود که نسبت به خود بی رحم هستیم.


لطفا دلمان به حال خودمان بسوزد؟!


به داستان توجه فرمائید:


میرزا جواد آقا ملکی تبریزی روزی پس از پایان درس عازم حجره یکی از طلبه‌ها که در مدرسه دارالشفا بود شد و من در خدمتش بودم. او به حجره آن طلبه وارد شد و پس از بجا آوردن مراسم احترام کمی نشست و سپس برخاست و حجره را ترک گفت. من هدف از این دیدار را پرسیدم: و ایشان در پاسخ فرمود: شب گذشته هنگام سحر فیوضاتی بر من افاضه شد که فهمیدم از ناحیه خودم نیست و چون توجّه کردم فهمیدم که این طلبه به تهجد برخاسته و در نماز شبش برایم دعا می‌کند و این فیوضات اثر دعای اوست. این بود که به خاطر سپاسگذاری از عنایتش به دیدارش رفتم.  


منبع: حاج میرزا جواد ملکی تبریزی قدس سره، رساله لقاءالله، ترجمه سید احمد فهری، تهران، نهضت زنان مسلمان، 1360 ش، مقدمه، صفحه ه، و سیمای فرزانگان، ص 66.




مهم باشه

یکی از رفقای عزیزم تعریف می کرد:


وقتی وارد خونه میشم و بچه میان سمت اول گوشیمو میندازم زمین بعد بعلشون می کنمو می بوسمشون.


گفتم:


 حالا چرا گوشی رو میندازی زمین؟


گفتش:


برای اینکه به بچه هام بگم شما برام از همه چی مهمترید!


رفقا!


 لطفا بچه هامون برامون مهم باشه...


ضعیف شدی؟

وقتی نمی تونی برا خودت یا برا دیگران دعا کنی معلوم میشه خیلی ضعیف شدی! 

نکنه شیطان و نفس اماره تو دلت لونه کردند! 
- غسل توبه 
- دورکعت نماز 
- سجده طولانی و تو سجده هم ذکر: " لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین". 

حل میشه نگران نباش!

بابک خردمین سردار من نیست!

بابک خردمین سردار من نیست!

این نوشته از آن جهت نگاشته می شود که برخی متعصبین و نژاد پرستان و پان ترکیسم ها به عقاید جوانان مسلمان ایرانی حمله کرده و آنان را دعوت به مذهب و عقاید باطل گذشتگان می کنند و این یعنی پس رفت و رویارویی با دین الهی یعنی دین اسلام.

در این نگاشته درباره یکی از شخصیتهای ایرانی که به عنوان سردار من نیز برخی او را یاد می کنند به صورت مختصر اشاره می کنم تا جوانانی  که آماج حمله نژاد پرستانه برخی شده اند کمی آگاهانه با این تفکرات مواجه شوند.

باستحضار می رساند که نویسنده خود ایرانی و آذری زبان و مسلمان است و بدون تعصب این مطلب را یاد داشت می کند:

  1.   بابک خرمدین آیین مزدکی داشت که از نظر زرتشتیان بدعت محسوب می شده است[1]. این نشان می دهد که وی آدم پایبندی نسبت به مذهب و آیین نیاکان خود نبوده است.
  2.      پدر او مسلمان بوده است و بعد از فوت پدرش تا 12 سالگی به گاوچرانی مشغول بوده است[2].
  3.     او که مذهب خرمدینی بعد از ملاقاتش با جاویدان بن شهرک رهبر خرمدینان در منطقه بذ  رااختیار کرده بود باعث شد تا خرمدینان به انسانهایی خون ریز و غارتگر تبدیل شوند. پس او یک انسان صلح جو نبوده بلکه آرامش ایرانیان را به خاطر سودای امپراطوری و شاهی به هم زده است.
  4. بابک اگرچه مردی زیرک و شجاع و توانمند از حیث نظامی بود ولی به خاطر حس ناسیونالیستی و نژاد پرستی با تسلط بر مناطق آذربایجان و جمع آوری سپاه به مقابله با مسلمانان و کشتن آنها پرداخت.
  5.  با توجه به این که وی نژاد پرست بوده و نسبت به دین و مذهب نیز با تعصب نگاه می کرده است ، نشان می دهد که وی یک فرد آزاد اندیش نبوده است و اگر یک فرد سالم از حیث فکری بود باید درباره دین اسلام تحقیق می کرد.
  6.   بابک نماد سردار پان ترکسیم ها است و مجسمه او در آذربایجان نصب شده است.
  7. قیام بابک در واقع قیام علیه اسلام بود. اگرچه ادعا می شود او در برابر اعراب ایستاده است. ولی هر منصفی می داند که دین اسلام هیچ نژادی را بر نژاد دیگر برتری نمی دهد و این کمال حمایت اسلام از انسانیت است.
  8. جای تاسف است که برخی در کشور ما به جای اینکه پیرو دین اسلام یعنی دین خدا - نه به تعبیر نژاد پرستان ایرانی دین اعراب – باشند، از چنین عنصر مشکل دار حمایت می کنند و او را سردار خود می دانند.
  9.  کمال انسان در بازگشت به دین خداست و زندگی برپایه خواست خدا نه زندگی برپایه انسانهایی مثل بابک که پیرو دین بدعتی مثل دین مزدک بود.
  10. با توجه به مزدکی بودن بابک، زنان را می شد به اشتراک بگذارند به شرط اینکه خود زن نیز راضی به آن باشد و این نشان از طرفداری مزدکی و یابکی ها از آزادی جنسی است[3].

 

نکته:

در ادامه همه آزاد اندیشان را به تدبر در آیه 144 سوره آل عمران دعوت می کنم:

 

وَ مَا محَمَّدٌ إِلا رَسولٌ قَدْ خَلَت مِن قَبْلِهِ الرُّسلُ أَ فَإِین مَّات أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقَابِکُمْ وَ مَن یَنقَلِب عَلی عَقِبَیْهِ فَلَن یَضرَّ اللَّهَ شیْئاً وَ سیَجْزِی اللَّهُ الشکرِینَ.

 ترجمه:

محمد صلی اللّه علیه و آله فقط فرستاده خدا بود و پیش از او فرستادگان دیگری نیز بودند، آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود شما به عقب بر می گردید؟ (و با مرگ او اسلام را رها کرده به دوران کفر و بت پرستی بازگشت خواهید کرد) و هر کس به عقب بازگردد هرگز ضرری به خدا نمی زند و به زودی خداوند شاکران (و استقامت کنندگان) را پاداش ‍خواهد داد.

 خادم اسلام و مسلمین محمد علی فتحی

[1] - Wherry 1896, p. 66

آیا باوجود کارهای خوب، انسانهای مشرک و کافر حظی و بهره ای از احسان خود در آخرت می برند یا نه؟

مطلبی که ملا حظه می فرمایید متن یک حدیث و تحلیل آن است که برای پاسخ به این سؤال که آیا باوجود کارهای خوب، انسانهای مشرک و کافر حظی و بهره ای از احسان خود در آخرت می برند یا نه؟  کاربرد دارد:

متن حدیث:


کنز العمّال عن سلمانِ بنِ عامرٍ الضَّبِّیّ : قلتُ : یا رسولَ اللّه ِ، إنَّ أبی کانَ یَقْری الضَّیفَ ، و یُکْرِمُ الجارَ ، و یَفی بالذِّمَّةِ ، و یُعْطی فی النّائِبَةِ ، فما یَنْفَعُهُ ذلکَ ؟ قالَ : ماتَ مُشْرِکا ؟ قلتُ : نَعَم . قالَ : أمَا إنَّها لا تَنْفَعُهُ ، و لکنَّها تَکونُ فی عَقِبهِ أنَّهُم لَن یُخْزَوا أبَدا ، و لَن یُذَلّوا أبَدا ، و لَن یَفْتَقِروا أبَدا .حدیث[1]


ترجمه:


کنز العمّال ـ به نقل از سلمان بن عامر ضبّى ـ : عرض کردم :

اى رسول خدا! پدرم مردى میهمان نواز و همسایه دار بود ، به پیمان وفا مى کرد و در گرفتاریها و سختیها دستگیر بود. آیا اینها براى او سودى دارد ؟

 پیامبر پرسید :

آیا او مشرک، مُرد ؟

عرض کردم : آرى .

فرمود : اینها به حال او سودى ندارد، امّا به سبب این کارها بازماندگان او هرگز گرفتار و خوار و نیازمند نمى شوند .

 

تحلیل این روایت:

1-      1- سؤال این صحابی به خاطر این بود که می دانست پدرش مشرک از دنیا رفته است ولی او  را انسان درستکار، مهمان نواز ، احترام کننده به همسایه و کمک کننده به نیازمندان در اوج سختی ها می دانست . برایش سؤال شده بود که خدای عزوجل با چنین فردی چگونه برخورد خواهد کرد؟ آیا برای این گونه اشخاص پاداشی داده خواهد شد؟

2- شبیه این پرسش در زمانه ما شنیده می شود:  آیا کسانی که مسلمان نبودند ولی خدماتی برای جامعه بشریت کردند مثل مخترع برق , تلفن، داروها و... آیا آنها را خدا به جهنم خواهد برد؟ آیا خدا به آنان پاداش می دهد؟

2-      3- پیامبر اسلام قبل از اینکه به این سؤال پاسخ دهند می پرسند که آیا او(عامر) مشرک مرده است؟ این سؤال به این  جهت است که به پرسشگر بفهماند که به همین راحتی درباره افراد و عاقبت اعمال آنها نمی شود قضاوت کرد و لذا از او می خواهد که اعلام کند که نسبت به کفر پدر خود آگاهی دارد یا نه؟ تا اگر جواب مثبت بود بر اساس معیار های جهنمی بودن یا بهشتی بودن اشخاص، درباره او قضاوت کند. می بینیم که سلمان اقرار می کند که پدرم مشرک از دنیا رفت.

3-      3- پیامبر در ادامه یک حکم کلی می دهد و آن اینکه این کارهای خوب عامر در آخرت برای او فایده ای ندارد چرا که شرک مانع قبولی عمل در آخرت و باعث حبط و نابودی کارهای خوب می شود. عامر درستکار بود ولی اثر این درست کاری را خودش با شرک از بین برده است. با توجه به اینکه بهشت خانه موحدان و یکتاپرستان است قطعا عامر که مشرک بوده نمی تواند بهشتی باشد.

4-      4- در ادامه پیامبر ذهن سلمان را به نکته مهم دیگری معطوف می دارد و آن اینکه با همه شرک پدر، خدای مهربان، جزای خوب در دنیا به او می دهد که از جمله  از بین رفتن فقر و نداری از خاندان او، ذلیل نشدن فرزندان و گرفتار نشدن آنها است.

5-      5- از ذیل حدیث استفاده می شود که کار نیک بدون پاداش نمی ماند اگر شخص در کنار کار نیک اهل ایمان هم باشد هم خدا در دنیا و هم در آخرت به او پاداش می دهد و اگر اهل ایمان نباشد فقط در دنیا پاداش می دهد آن هم نه به خودش بلکه بر بازماندگانش. چنین فردی روز قیامت بیشترین حسرت ها را خواهد کشید:  از یک طرف آه حسرت می کشد که چرا مؤمن نبوده و از طرفی آه می کشد که چرا از کارهای نیکی که در دنیا کرده نمی تواند در آخرت حظی ببرد.

6-       6- وقتی خدای مهربان حتی با وجود مشرک بودن از انسان به خاطر کار های نیکش تشکر می کند چرا مؤمن نباشیم تا حظ هر دو دنیا را ببریم؟!



[1] - کنز العمّال : 16489.


 دوست عزیز! برای بهبود خدمت رسانی نظر مبارکتان را مرقوم فرمائید

پاسخ به شبهات یک بدبین

متنی که ملاحظه می کنید شبهاتی است که دگر اندیشان و معاندان اسلام در شبکه های مجازی پخش کرده اند.

آنچه می بینید از یک تفکر التقاطی نشأة گرفته و نشان می دهد که نویسنده آن فهم سطحی نسبت به اسلام دارد. در ادامه به پاسخ هایی که فراهم آورده ایم توجه فرموده و به دوستان خود انتقال دهید:

 

شبهه 1-

1400سال است مردم خاورمیانه یکدیگر را به خاطر اعتقادات خود میکشند و در همین حال بی خدایان :

 

برق را کشف میکنند،

تلفن را اختراع میکنند،

قدم در کره ماه میگذارند،

با اینترنت دانشگاهی عظیم را به خانه های ما آورده اند،

واکسن بیماری های مختلف را میسازند،،

و هزاران ارمغان دیگر برای آسایش و رفاه بشر فارغ از هم کیشان خود یا غیر هم کیشان !

جواب:

 اولا نبرد بر سر عقاید مختص به خاور میانه نبوده و در اروپا و آمریکا که شما ادعای فرهنگ داشتن آنها را می کنیدنیز از این جنگها بوده است یکی از دلایل اتفاق افتادن انقلاب کبیر فرانسه و جنگ های صلیبی همین مسئله بوده است.

جنگ‌های صلیبی به سلسله‌ای از جنگ‌های مذهبی گفته می‌شود که به دعوت پاپ توسط شاهان و نجبای اروپایی داوطلب برای بازپس‌گیری سرزمین‌های مقدس از دست مسلمانان برافروخته شد. صلیبیان از جای‌جای اروپای غربی در جنگ‌هایی مجزا بین سال‌های ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ (۱۹۶ سال) شرکت داشتند. جنگ‌های مشابهی نیز در شبه‌جزیره ایبری وشرق اروپا تا قرن ۱۵ میلادی (۱۰۹۵ تا ۱۵۰۰ حدود ۴۰۰ سال) برپا بود. مبارزان صلیبی یا به اختصار صلیبیان، مسیحیان کاتولیکی بودند که علیه مسلمانان و مسیحیان ارتدوکس در قلمرو روم شرقی و در ابعاد کوچکتر با اسلاوها و بالتهای پگان،مغولها، و خوارج مسیحی می‌جنگیدند. گرچه در بازه‌هایی مسیحیان ارتدوکس با آنها متحد شده، علیه مسلمانان می‌جنگیدند. صلیبیان، توسط پاپ مورد تکریم قرار گرفته و آمرزیده می‌شدند.

صلیبیان در ابتدا با هدف بازپس‌گیری اورشلیم و سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان شروع به جنگ کردند و مبارزات آنها در حقیقت پاسخی بود به درخواست رهبران امپراتوری روم شرقی برای جلوگیری از پیشروی ترکان سلجوقی در آناتولی. همچنین، عبارت جنگ‌های صلیبی برای توصیف مبارزاتی همزمان و پس از آن در قرن ۱۶ به کار می‌رودکه در خارج ازشام به دلایل مختلف مذهبی، اقتصادی و سیاسی معمولاً علیه پگانها و خوارج مسیحی و افراد تکفیر شده انجام‌شد. رقابت‌ها بین مراکز قدرت مسیحی و مسلمان گهگاه منجر به اتحاد بین جناحهای مذهبی در برابر مخالفان خود شد، مانند اتحاد مسیحیان با سلجوقیان روم در جنگ صلیبی یکم.

صلیبیان در ابتدا موفقیت‌های موقتی داشتند، اما سرانجام از سرزمین‌های مقدس بیرون رانده شدند. با این حال جنگ‌های صلیبی تأثیرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهمی بر اروپا گذاشت. به خاطر درگیری‌های درونی بین شاهان و مراکز قدرت مسیحی برخی از جنگ‌های صلیبی از هدف اولیه‌شان منحرف شدند، مانند جنگ صلیبی چهارم که به غارت قسطنطنیهمسیحی و تقسیم امپراتوری بیزانس بین جمهوری ونیز و صلیبیان انجامیدجنگ صلیبی ششم نخستین جنگی بود که بدون دعا و اجازه رسمی پاپ آغاز شدجنگ‌های هفتم، هشتم و نهم به پیروزی مملوک‌ها و حفصیان انجامید و جنگ نهمپایان‌بخش جنگ‌های صلیبی در خاورمیانه بود[1].

در ثانی نبرد در برابر اعتقاد باطل که منجر به سقوط و انحطاط جامعه انسانی می شود نه تنها نکوهیده نیست بلکه برای بقای بشر ضروری می نماید.

نکته سوم اینکه ادعای بی خدایی بودن مخترعین برق،تلفن،اینترنت و یا کسانی که به ماه رفته اند تهمت به این ها محسوب می شود. اگر زندگی نامه این مخترعین را کمکی مطالعه کنید می بینید که آنها هم در زندگی خود بخشهایی از عمر خود را برای مناجات گذاشته ا ند.

راستی شما می دانستید که پدر علم شیمی جابر حیان شاگرد امام صادق علیه السلام مسلمان و خدا پرست بود.

راستی شما می دانید ابن سینا یک مسلمان بوده و کتاب طبش یعنی قانون سالها در اروپا و آمریکا در دانشگاه های بزرگ جهان تدریس می شده و هنوز هم در جهان از آن استفاده می کنند!؟

در ادامه به لیستی که به برخی از مسلمانان دانشمند اشاره شده توجه تام بفرمائید شاید چشمتان به حقایق باز شود:

1.       ابن بطوطه:جغرافی دان مراکشی.

2.       ابن خردادبه:جغرافی‌دان، تاریخ‌نویس و موسیقی‌شناس ایرانی و نویسنده کتاب المسالک و الممالک.

3.       ابن خلدون:تاریخ‌نگار، جامعه‌شناس، مردم‌شناس و سیاست‌مدار عرب. وی را از پیشگامان تاریخ‌نگاری به شیوهٔ علمی و از پیشگامان علم جامعه‌شناسی می‌دانند.

4.       ابن رشد:فیلسوف نامدار عربی.

5.       ابن سینا:پزشک و شاعر و از مشهورترین و تاثیرگذارترین فیلسوفان و دانشمندان ایران که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمیت دارد.

6.       ابن طاهر بغدادی: قیه، ریاضی‌دان و ادیب.

7.       ابن طفیل:همه‌چیزدان، رمان‌نویس، فیلسوف، پزشک، اخترشناس و وزیر عرب اهل اندلس.

8.       ابن هیثم:فیزیک‌دان عرب اهل بصره. او اولین دانشمند فیزیک نور در جهان است که در زمینه شناخت نور و قانون‌های شکست و بازتاب آن نقش مهمی ایفا کرده‌است. وی همچنین نخستین دانشمند فیزیک نور در جهان، مخترع ذره‌بین، نخستین اندازه گیرنده سرعت صوت، سرعت نور و محیط کره زمین با استفاده از واحد اندازه‌گیری «ذرع»، نخستین محقق ویژگی‌های نور، ریاضی‌دان و دانشمند حساب، هندسه، مثلثات، جبر بوده است.

9.       ابن یونس: از مشهورترین اخترشناسان و ریاضی‌دانان مسلمان مصری بود که کارهایش در زمان خود به دلیل سر آمد بودن مورد توجه قرار گرفته است.

10.    ابو جعفر خازن خراسانی:

11.    ابوحامد کرمانی:مورخ، پزشک، نویسنده، شاعر و فیلسوف نامدار و برجستهٔ کرمان در قرن ششم و هفتم هجری بود.

12.    ابوریحان بیرونی:دانشمند همه‌چیزدان و ریاضی‌دان، ستاره‌شناس، تقویم‌شناس، انسان‌شناس، هندشناس، تاریخ‌نگارِ برجستهٔ خوارزمی ایرانی.

13.    ابوالعباس نیریزی:ریاضی‌دان و اخترشناس ایرانی است که در پایان سدهٔ سوم و آغار سدهٔ چهارم هجری می‌زیسته است.

14.    ابو سهل بیژن کوهی

15.    ابوسعید سجزی: ستاره‌شناس و ریاضی‌دان بزرگ و مشهور ایرانی قرن چهارم هجری.

16.    ابوعبدالله محمد بن عیسی ماهانی:ریاضیدان، مهندس، منجم و نویسنده ایرانی قرن سوم هجری قمری.

17.    ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی:پزشک ایرانی

18.    ابو منصور موفق هروی:داروشناس ایرانی در سده چهارم قمری. او نویسندهٔ کهن‌ترین کتاب فارسی موجود در داروشناسی است.

19.    ابومعشر بلخی:ستاره‌شناس نامی ایرانی.

20.    احمد بن طیب سرخسی:اریخ‌نگار، سیاست‌دان، زبان‌شناس و فیلسوف ایرانی.

21.    اسفراینی:

22.    بدیع‌الزمان جزری:همه چیزدان و مخترع مسلمان اهل جزیره ترکیه.

23.    ثابت ابن قره:

24.    جابر بن حیان:دانشمند و کیمیاگر و فیلسوف ایرانی

25.    خازنی:اخترشناس مسلمان یونانی تبار

26.    خواجه نصیرالدین طوسی:فیلسوف، متکلم، فقیه، ستاره‌شناس، دانشمند، اندیشمند، ریاضیدان و منجم ایرانی.

27.    خوارزمی:ریاضیدان، ستاره‌شناس، فیلسوف، جغرافیدان و مورخ شهیر ایرانی.

28.    شیخ بهایی (بهاءالدین عاملی):حکیم، فقیه، عارف، منجم، ریاضیدان، شاعر، ادیب و مورخ.

29.    زرین دست:چشم‌پزشکی ایرانی

30.    کمال‌الدین فارسی:ریاضی‌دان و فیزیک‌دان برجسته ایرانی در دوران طلایی اسلام.

31.    عباس بن فرناس:فیلسوف، مخترع و فیزیک‌دان و شیمی‌دان و شاعر عرب.

32.    علوی شیرازی:پزشک و داروشناس قرن دوازدهم هجری قمری

33.    ابوحامد محمد غزالی:فیلسوف، متکلم و فقیه ایرانی و یکی از بزرگ‌ترین مردان تصوف سدهٔ پنجم هجری.

34.    غیاث الدین جمشید کاشانی:ریاضی‌دان برجسته، اخترشناس و شمارشگر زبردست ایرانی.

35.    فارابی:همه چیزدان ایرانی.

36.    شریف ادریسی:جغرافی دان عرب.

37.    محمد مقدسی:جغرافی‌دان قرن چهارم هجری

38.    ابن نفیس:پزشک اهل دمشق.

39.    ابن الحائک

40.    قطب‌الدین شیرازی:پزشک و فیلسوف ایرانی

41.    محمد عوفی:تاریخ‌نگار، زندگی‌نامه نویس، مترجم و ادیب ایرانی

42.    مقیم ارزنی

43.    یعقوبی (ابن واضح):مورخ و جغرافی‌دان شیعی.

44.    ابوحنیفه دینوری:گیاه‌شناس کرد ایرانی.

45.    ابن رسته:کاشف ایرانی.

46.    ابوزید بلخی:جغرافی‌دان و ریاضی‌دان

47.    محمدبن حصار:ریاضی‌دان قرن دوازده میلادی اهل مراکش

48.    فاطمة محمد الفهری:بنیانگذار اولین مؤسسه آکادمیک مدرن که مدرک تحصیلات عالیه ارائه می‌داد

49.    ابن ماجد:دریانورد قرن پانزدهم میلادی منطقهٔ خلیج فارس و اقیانوس هند

50.    زکریای قزوینی:جغرافی‌دان، دانشمند، تاریخ‌نویس و فیلسوف ایرانی‌تبار

51.    ابوالقاسم زهراوی:پزشک و جراح اندلسی.

52.    ابن حزم:فقیه، محدث، فیلسوف، عالم ادیان و مذاهب، ادیب و شاعر و یکی از درخشان‌ترین چهره‌های فرهنگ اسلامی اهل اندلس

اینها تنها تعداد کمی از دانشمندان مسلمانی است که مایه افتخار در جهان هستند. از دانشمندان معاصر به آقای پروفسور مجید سمیعی (زاده ۲۹ خرداد ۱۳۱۶ در شهر تهران از خاندان سمیعی)یک مسلمان و از خاور میانه و ایرانی است اشاره می کنم تا کمی از وادادگی شما نسبت به غرب کاسته شود.

 

شبهه2-

..اما مردم خاورمیانه بهشت را از آن خود می دانند.

جواب:

این هم تهمتی است که شما دلیلی برای آن ندارید. بهشت طبق دیدگاه ادیان توحید در زمین جای ندارد که چنین انگاره ای را مطرح می نمایید لطفا کمی مطالعات خود را بالا ببرید.

شبهه3-

تا به حال پیش خود فکر کرده ایم که چرا خدا 124000راهنمای خود را در منطقه خاورمیانه فرستاده است؟

جواب:

دلیل این مطلب نبود جمعیت در اروپا و آمریکا و استرالیا بوده است. تازه این قاره ها توسط ساکنان خاورمیانه کشف شده است. با توجه به این مطلب معلوم است که پیامبران در جایی ظهور یابند که جمعیتی آنجا باشد. پس این ایراد را نمی توانید بر خاورمیانه وارد کنید.

شبهه4-

تا به حال فکر کرده اید چرا خداوند پیامبری در سرزمینی مثل استرالیا یا اروپا یا امریکا نفرستاده است؟؟

جواب:

خدای مهربان پیامبران را بر اساس سطح فکری و جمعیتی ارسال می کند. آخرین پیامبر خدا یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله بر خلاف تفکر و اندیشه شما بر جزیرة العربی ها و خاورمیانه ای ها فرستاده نشده است بلکه برای همه جهانیان فرستاده شده اند چنانچه در قرآن کریم در آیه 28 سوره سبأ اشاره به آن شده است: و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا ولکن اکثر الناس لایعلمون (و ما تو را نفرستادیم مگر برای آنکه مردم را از خطا و گناه بازداشته و نویدبخش و بیم رسان باشی ، اما بیشتر مردم نمی دانند).

به علاوه جغرافیای زیستی علت اصلی ارسال رسل نیست بلکه ضرورت هدایت کردن مردم اقتضای فرستاده شده پیامبران را دارد. پیامبر اسلام همه آنچه بشر تا رزو قیامت به آن نیاز دارد را در قالب قرآن از ناحیه خدای عزوجل آورده و سنت او می تواند راه گشای گره های کور زندگی بشر باشد. کافی است فهم درست و دقیق از آموزه های او داشته باشیم.

شبهه5-

اگر ادیسون، انیشتین، راسل ، گراهام بل ، برادران رایت و ...... جایشان در جهنم هست ؟!! 

پس در بهشت چه کسانی هستند؟!

جواب:

این ادعای شماست که آنها جهنمی اند. اسلام در باره کسانی کار نیک انجام دهد پاداش و جزا را ترسیم کرده است. به تعبیر قران هر کس کار نیکی انجام دهد خدا به او پاداش می دهد ولو او انسان بدی باشد. بله پاداش های برخی علاوه بر دنیا در آخرت هم هست و برخی را خدای عزوجل در دنیا پاداش می دهد و برخی را فقط در آخرت.

پاداش و جزا از ان خداست و عاقبت خیر و یا بد افراد را خود او می داند بله برای جهنمی شدن و یا بهشتی شدن معیارهایی در قرآن و اخادیث بیان شده است که با آنها  می توان قضاوت اولیه درباره سعادت یا شقاوت افراد کرد ولی واقعیت اسن است که از عاقبت افرد جز خود خدای مهربان خبر ندارد.

شبهه6-

1400سال است که هرکس در حکومت اسلامی آمد، خود را اسلام  واقعی نامید، از زمان عمر و حضرت علی(ع) تا بن لادن و ملاعمر و آل سعود  و ......

و حالا هم که ابوبکر البغدادی خود را اجرا کننده  اسلام واقعی میداند!! به راستی اسلام واقعی کجاست؟

جواب:

 این ایراد به مسلمانان است نه اصل اسلام. برداشت های ناروا از اسلام باعث چنین اختلافی شده است و الا اصل اسلام که برنامه الهی و قوانین خدایی است مایه اختلاف نیست. این ایراد در همه ادیان توحیدی و حتی غیر توحیدی وجود دارد که پیروان این ادیان آن گونه که باید پیرو نشده اند مثل خود شما که متاسفانه به خاطر سطح مطالعه کمتان نسبت به اسلام باعث تردید و دودلی مردم شده اید.

شبهه7-

چرا دین کاملی همچون اسلام باید 70 فرقه داشته باشد؟؟

جواب:

اسلام یک عَلم و یک شعار بیشتر ندارد و آن لا اله الا الله  است که لازمه آن محمد رسول الله و علی ولی الله است. همان طور که در شبهه قبلی عرض شد باز این ایراد به اسلام بر نمی گردد بلکه بر پیروان ادعایی اسلام باز می گردد.

 شبهه8-

به راستی که کشورهای مسلمان جهان سوم را با آتش زدن یک کتاب می توان شلوغ کرد، اما کشورهای نوین کافران با کشته شدن یک کودک صدایشان بلند میشود ..

جواب:

در هر دین و آیینی اگر به مقدسات آن توهین شود باید پیروان آن از آیین و دین خود دفاع کنند و الا نشان بی اعتمادی آنها به باورشان خواهد بود.

شما مثل اینکه خیلی دوست داری غیر مسلمان ها را کافر بدانید ولی اسلام نسبت به اهل کتاب چنین نظری ندارد.

از منظر اسلام هرکس در هرجای عالم باشد و ندای مظلومیت سر دهد باید به او کمک کرد و لو آن فرد کافر باشد. و این نشان نهایت احترام اسلام به حقوق بشر و جانبداری از جان و ناموس  مردم است. اینکه ادعا می کنید غربیها و اروپائیها فقط حامی کودکان مظلوم هستند یک ادعایی کذب است اتفاقا کودکان مسلمانان ایران، سوریه، فلسطین، افغانستان و...قربانی اروپائیان و آمریکائیها هستند و در برابر این ظلمها اصلا عکس العملی نشان نمی دهند. شما که ادعای فرهنگ را دارید هنگامی که این کودکان بی گناه کشته می شدند آیا بر اروپائیها و آمریکائیها نهیب زدید و یا اینکه....

شبهه9-

یک فرد دیندار به خودش این اجازه را میدهد که به اسم خدا جان انسانی را بگیرد ...

جواب:

کاش برای این ادعا دلیل هم می آوردید. قتل کسی که به خدای مهربان و آیین و پیامبران او جسارت و توهین می کند واجب است البته به حکم خدا. در دین اسلام و سایر ادیان خودسرانه کسی را کشتن خود گناه محسوب می شود. اگر شما خدا را قبول دارید باید حکم قصاص و یا حکم اعدام او را درباره مرتدین بپذیرید و الا با شما کاری نداریم. چون شما خدا را عملا قبول ندارید!

شبهه10-

اما یک فرد بی خدا برای خدمت به بشریت، قلب مصنوعی میسازد ...

جواب:

شما باز به یک دانشمند تهمت بی خدایی زدید. چرا فکر می کنید که هر کس دانشمند است بی خداست و هر کس با خداست دانشمند نیست!

شبهه11-

انواع داروها را میسازد و .....

جواب:

مسلمانان و با خدا ها هم ساختند. کمی مطالعه خود را ببرید بالا. کافی است در اینترنت یک کم جستجو کنید!

شبهه12-

به راستی ما به کجا میرویم؟

جواب:

همه ما به سوی خدا خواهیم رفت چه بخواهیم و چه نخواهیم!

شبهه13-

هدفمان در زندگی چیست؟

جواب:

ما هدفمان در زندگی بندگی خداست اما شما را نمی دانم.

ما زندگی می کنیم و به همنوعان خود در حد توان خدمت می کنیم شما را نمی دانم!

ما زندگی می کنیم تا زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم و حکومت الهی وی تحقق یابد و ریشه ظلم و بی عدالتی را از بین ببرد اما شما را نمی دانم!

شبهه14-

مگر غیر از این است که شما به خاطر جغرافیای کشورت مسلمانی؟

جواب:

این ادعای شماست ما به خاطر خدا مسلمانیم و خداپرستی ما اقتضای مسلمان بودنمان را دارد.

شبهه15-

مگر غیر از این است که سیاه و سفید یکی هستیم و اسممان انسان است؟

انسان.......

جواب:

همه ما انسانیم و یک خدا داریم ولی برای خدا تعیین تکلیف نمی کنیم و انسان را بالاتر از خدا قرار نمی دهیم زندگی ما بر اساس تفکر اومانیستی نیست بلکه بر اساس تفکر الهی و یکتاپرستی است.

شبهه16-

آیا وقت آن نرسیده که بخاطر انسان بودن به هم کمک کنیم نه به خاطر رضای خدا؟

جواب:

کسی که انسان واقعی باشد خودش را از خدا دور نمی کند بلکه تمام همت خود را برای جلب رضای خالقش می نهد این اقدام نه تنها خلاف انسانیت نیست بلکه جوهره انسانیت است.

تمام موجودات عالم همه تسبیح و تقدیس خدا می کنند اما انسانهایی مثل شما به جای خدا پرستی  و دعوت بشر به خداپرستی از حق دور می شوند!

راستی شما چرا با خدا مشکل دارید؟!

شبهه17-

شما..خدا را در کجا میابید؟

جواب:

خدا جا و مکان ندارد بلکه خود خالق مکانها ست او را خلقتش و از آثارش درک می کنیم. او را لحظه ای درک می کنیم که اگر بخواهد همین لحظه که شما این متن را می خوانید می تواند جان شما را بگیرد و هیچ کس نمی تواند جلوی او را بگیرد!

شبهه18-

در کنار سنگی در کشور بیگانه؟ در سرزمین اعراب ....؟؟ در ضریح های جنس طلا؟ در کعبه؟؟مسجد؟؟

جواب:

خدای ما همه جا حضور دارد.  خدا پرستی که جا و مکان نمی شناسد این امکان مقدسه بهانه ای برای جمع شدن موحدان و یکتا پرستان در کنار هم است.

شبهه19-

یا در کودکی که سرچهارراه از تو طلب یک قرص نان می کند؟؟

یا در کمک به همنوعانت بدون منت؟؟

یا در یاری رساندن به انسانی دیگر بدون کنجکاوی در دینش؟؟

جواب:

همه ما مسلمانان این کار ها را می کنیم ما چه کنیم که شما بدبین هستید و چشمتان را نمی خواهید به حقایق باز کنید!

شبهه20-

مگر پیامبر اسلام نفرموده است که:

"لحظه ای تفکر یک مومن از هفتاد سال عبادت کورکورانه نزد خداوند برتر است"

جواب:

بلکه فرموده اند به همین خاطر شما به تفکر درباره یک نکته فرا می خوانم:

آیا خدا را همانگونه که او است و او می خواهد قبول داری یا آنگونه که خودت می خواهی!؟

شبهه21-

التماس تفکر....

جواب:

 و همچنین

 


[1] به نقل از: https://fa.wikipedia.org

کدام خانواده نور چشمی خدا است؟

کدام خانواده نور چشمی خدا است؟


رسول اکرم صلى الله علیه و آله :


إذا أرادَ اللّه  بِأهلِ بَیتٍ خَیرا فَقَّهَهُم فِى الدّینِ و َوَقَّرَ صَغیرُهُم کَبیرَهُم و َرَزَقَهُمُ الرِّفقَ فى مَعیشَتِهِم و َالقَصدَ فى نَفَقاتِهِم و َبَصَّرَهُم عُیُوبَهُم فَیَتُوبُوا مِنها؛


☘هرگاه خداوند براى خانواده اى خیر بخواهد آنان را در دین دانا مى کند، کوچک ترها بزرگ ترهایشان را احترام مى نمایند، مدارا در زندگى و میانه روى در خرج روزیشان مى نماید و به عیوبشان آگاهشان مى سازد تا آنها را برطرف کنند.


نهج الفصاحه،ص181، ح 147


نکته:


خانواده ای که از چشم خدا افتاده این ویژگی ها رو داره:


۱. اصلا از دین بدشان می آید.

۲. بچه احترام بزرگترها رو نداره و بالعکس.

۳. اگه کسی تو خونه عبادت کنه مسخره اش می کنند.

۴. اگه کسی دنبال علم بره میگن: اونایی که خوندن و یادگرفتند چی شدند!

۵. شب و روز به فکر اینند که برن بازار و بخرند و بخورند و...

۶. همش مثل مگس که رو نجاست می نشینه و دنبال پیدا کردن عیب دیگران و تخریب با آن عیب و سرزنش و غیبت اوهستند.

۷. اگر کسی به آنها عیبشون رو بگه آسمان و زمین رو به هم می دوزند و طرف را به باد فحش و ناسزا می کشند.


به خدا پناه می بریم از چنین خانواده ای


تحلیل کیفی گفتار حسن فریدون(روحانی) به روش کد گذاری کیفی

 روحانی در بخشی از سخنان در «همایش بین ‌المللی مقابله با ریزگرد ها»، گفت:

 

 «بحث در مورد اینکه کدام کشور باید در منطقه قوی ‌تر باشد را کنار بگذاریم. قوی ‌ترین کشور در منطقه نباید به عنوان هدف اول دنبال شود؛‌ بلکه منطقه قوی تر باید مدنظر باشد. نه اینکه یک کشور بخواهد در برابر سایر کشورها قد علم کرده و تفرقه و اختلاف را بیشتر کند. ما همه یک خانواده در خاورمیانه هستیم و نمی‌ توانیم از هم فاصله بگیریم. باید به فکر منطقه قوی ‌تر باشیم».

  نکته مهم:  این تحلیل فقط بر اساس متن یاد شده است.

مهمترین کدها:

 

قوی بودن یک کشور، بحث نکردن درباره توانمدی ملی دربرابر ملت ها، هدف اول نبودن ، منطقه قوی تر ، قد علم کردن ، تفرقه ، اختلاف ، خانواده خاورمیانه،  فاصله ملت ها ، همگرایی.

تحلیل محتوا:

 

1-       شاید یکی از دلایلی که باعث شده رئیس جمهور به فکر این باشد که در منطقه خاورمیانه سخنی درباره قوی شدن یک کشور مثل ایران به عنوان نماد قدرت اسلامی مطرح نشود این است که او تلاش های منطقه ای ایران را معطوف به هدف خاصی کرده است. طبق اظهار نظر او و با توجه به کد های قد علم کردن ، تفرقه و اختلاف ، قوی شدن کشوری مثل ایران را عامل جدایی بین ملتهای منطقه می داند!

2-       جای تعجب است که ایشان بین قوی تر شدن  کشور در منطقه و تحقق قلدری - با توجه به کد (قد علم کردن) – و تفرقه و اختلاف ملازمه ایجاد کرده است. این درحالی است که طبق مبانی نظری اسلام درباره مسأله حکومت، حاکمیت دینی اصلا سازگاری با مقوله قلدری کردن بر ملت ها ، و تفرقه انداختن و ایجاد اختلاف بین ملت ها را ندارد.

3-       شاید مهمترین دلیلی که گوینده را به فکر انداخته تا بحث قوی شدن منطقه را هدف اول کشور بداند این است که ما قوی بودن ملت خود را عامل اصلی ایجاد تفرقه و اختلاف در بین ملت های خاورمیانه بدانیم که این یک اتهام بزرگ بر نظام اسلامی و ملت شریف ایران است و تنها از این عبارت دشمنانی چون اسرائیلی ها و آمریکائیها و ایادی و اذناب آنها می توانند خرسند باشند. جالب این است که این تفکر با مسأله صدور انقلاب اسلامی در تضاد است. مسأله ای که طراح آن امام راحل قدس سره است.

4-       چه اشکالی دارد که هدف اول کشور ما قوی شدن در منطقه باشد و در عین حال بتوانیم در منطقه نه قلدری کنیم و نه باعث اختلاف شویم و نه باعث تفرقه!

5-       بحث قلدر بودن یک کشور(ایران) و عامل تفرقه و اختلاف در منطقه بودن چیزی است که من را به یاد عبارت معروف « محور شرارت در منطقه » می اندازد.

6-        آیا عامل اصلی جدایی ملت های اسلامی در منطقه ، کشور قدرتمند ایران است؟ اگر این را قبول داشته باشید شما مردم ایران و نظام را متهم کرده اید!؟

7-       چرا به جای تاکید بر عامل اصلی تفرقه در خاورمیانه که اسرائیل و آمریکا و ایادی آنها باشد، نظام را مورد تخطئه قرار می دهید!

8-        شاید با یک نگاه خوش بینانه به این گفتار روحانی، این برداشت را کرد که او به دنبال این است که وحدت بین ملت های خاورمیانه با « تقسیم قدرت» بین آنها ایجاد کند. اگر کسی کمی درباره مسائل کلان سیاسی و تمامیت ارضی ملتها، مطالعه چند دقیقه ای کرده باشد خواهد فهمید که این امر نشدنی است. در طول تاریخ سابقه نداشته چنین اتفاقی بیفتد. بله در آمال می شود این تفکر را پروراند ولی عملیاتی شدن آن دشوار است.

9-       تنها چیزی که می تواند همه ملتهای خاورمیانه بلکه جهان را متحد و یکپارچه کند، فقط برپایی حکومت جهانی موعود امتها حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که لازمه این حکومت حرکت به سمت قوی شدن ملتی است که داعیه زمینه سازی ظهور آن موعود مبارک است.

خادم اسلام و مسلمین محمد علی فتحی

تسلیت

اجاره خانه

به همت دوستان مؤمن و متدین برای یکی از رفقای اهل علم که بی سرپناه شده بودند خانه ای در یکی از مناطق کرج اجاره شد. 

جا دارد از دوستای که نامشان را می بریم تقدی رو تشکر و قدردنانی کنم:

 آقایان:

سید کاظم مدرسی
سید محمود مدرسی
حامد عزیزی
ملکی
ابراهمی
 و سایر رفقا...
 خدای عزوجل از همه دوستان قبول فرماید.

 لازم به یاد آوری است در خصوص اجاره منزل ایشان اگر تمایل داشتید مساعدت فرمایید.

جهت کسب اطلاع بیشتر با شماره بنده ۰۹۱۹۲۶۵۵۸۶۶  تماس بگیرید.

 واریزا آنلاین کمک های شما در بخش پرداخت وجوهات شرعی  فراهم است

نرم افزار اندرویدی سند 2030

در این نرم افزار با دیدگاه های مختلف درباره سند2030  آشنا می شوید.

لطفا برای دانلود روی عکس کلید کنید:

مبالغ زکات فطره و کفاره طبق نظر مراجع عظام


جهت پرداخت  وجوهات می توانید با کلیک روی عکس زیر اقدام کنید:

مصرف زکات فطره در امور فرهنگی

سوال:‏

 آیا جایز است زکات فطره را در امور فرهنگی و مذهبی که باعث نشر معارف دین می شود صرف کرد؟ 


 جواب:

صرف زکات فطره در راه نشر معارف دین اشکال ندارد؛ ولی بهتر است آن را به فقیر بدهند.‏    

  

منبع:نرم افزار رسائل/آیت الله العظمی  خامنه ای/استفتائات/جدیدترین استفتائات/احکام زکات/زکات فطره/مصرف زکات فطره

بیماری فرزندان دست آویز معاندان اسلام

به روایت زیر دقت کنید:


ثَوَابُ الْأَعْمَالِ، عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عِیسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْعُمَرِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ فِی الْمَرَضِ یُصِیبُ الصَّبِیَّ قَالَ کَفَّارَةٌ لِوَالِدَیْهِ‏.


بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏78، ص: 186.


ترجمه:


 امیرالمؤمنین علیه السلام درباره کودکی که مبتلا به بیماری شده است فرمودند: کفاره گناه والدینش می شود.


 نکته:


1-  این روایت علت بیماری فرزند را پاک شدن گناه والدین بیان نمی دارد چنانچه برخی جاهلان چنین برداشتی کرده اند و حتی این فرموده حضرت را خلاف حقوق بشر دانسته اند.

2-  در روایت به علت بیماری اشاره نشده است و اگر دقت شود فعل یصیب به صورت مجهول آمده تا علت بیماری فرزند اشاره نشده باشد.

3-  والدین به خاطر پرستاری از فرزندشان که یک انسان است بدون اجر  نمی مانند و پاداش الهی به خاطر حمایت فردی از بشر، این است که گناهانشان را می ریزد.

4-  این روایت اتفاقا درباره حمایت ازحقوق بشر است.


46 نکته درباره زکات فطره


  • 1-     فطره به معنای خلقت؛ یعنی هیئت و صورت مخلوق، که در این صورت مراد از زکات فطره زکات خلقت خواهد بود. به این اعتبار به زکات فطره زکات بدن نیز گفته می‌شود؛ زیرا موجب سلامت جسم از آفت‌ها می‌گردد. به معنای اسلام: در این صورت مراد از زکات فطره، زکات اسلام است. تناسب بین زکات فطره و اسلام از این جهت است که زکات از ارکان و شعائر اسلام به شمار می‌رود. به معنای افطار، مقابل روزه: معنای زکات فطره، زکات افطار از روزه خواهد بود.
  • 2-     یکی از واجبات مالی که باید با قصد قربت پرداخت شود، زکات فطره یا همان فطریه است.
  • 3-     مسلمانان بعد از یک ماه روزه‌داری در ماه مبارک رمضان در روز عید فطر که اولین روز از ماه قمری شوّال است؛ معمولاً قبل از شرکت در نماز عید فطر؛ مبلغی را به عنوان فطریه پرداخت می‌کنند. این مبالغ؛ جهت کمک به فقرا و مستمندان و دیگر مواردی که در فقه آمده است، هزینه می‌شود.
  • 4-     زکات فطره باعث قبولی و تمامیت روزه می‌شود. در روایتی از امام صادق(ع) این‌گونه آمده است: «همانا دادن زکات فطره از جمله عوامل تمام‌کننده و کمال‌بخش روزه است همان‌گونه که صلوات بر پیامبر(ص) از جمله عوامل تمام کننده نماز می‌باشد؛ چرا که هرکس روزه بگیرد ولی زکات فطره را عمداً ترک کند و ادا نکند، مانند آن است که روزه‌ای نگرفته است. همان‌گونه که هرگاه کسی نماز بگذارد ولی صلوات بر پیامبر(ص) نفرستد مانند آن است که نماز نگذاشته است.
  • 5-     خداوند عبادت بدنی؛ مثل روزه را با عبادت مادی (پرداخت فطره) در هم آمیخته است و یکی را تکمیل کننده دیگری نامیده است تا بدین سبب، نتایج روزه‌داری که از جمله آن، درک شرایط مستمندان و فقیران است؛ در مرحله عمل نیز تحقق پیدا کرده و روزه‌داران با درک آن شرایط؛ اقدام به کمک‌های مالی به آنان کنند و ثمره روزه‌داری خویش را در عمل کامل کنند.
  • 6-       خودداری از پرداخت زکات فطره، شاید به مرگ زودرس بیانجامد. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است:
  • «از جانب اهل و عیالت زکات فطره را ادا کن و همه را در نظر بگیر و از آنها کسی را فراموش نکن، چرا که اگر فردی از آنها را ترک کنی من بر فوت او خوف دارم». راوی می‌گوید: عرض کردم منظور از فوت چیست؟ آن‌حضرت فرمود: «مرگ».
  • برطبق این روایت؛ زکات فطره؛ صدقه‌ای است که روزه‌داران برای حفظ جان خود و خانواده‌شان پرداخت می‌کنند.
  • 7-     در برخی روایات که در تفسیر آیه شریفه «قد افلح من زکیها» آمده است؛ منظور از «زکیها»، پرداخت زکات فطره است که می‌تواند یکی از مصادیق تزکیه نفس باشد. بنابراین، پرداخت زکات فطره می‌تواند موجب  پاک‌سازی روح از رذایل اخلاقی باشد؛ زیرا پرداخت مقداری از مال به فقرا، انسان را از بُخل دور کرده و حس هم‌نوع دوستی و خدمت به دیگران را در وجودش پرورش دهد.
  • 8-     شیخ مفید در این‌باره می‌گوید: «زکات فطره بر هر مسلمانی که آزاد و بالغ باشد و استطاعت پرداخت داشته باشد، واجب است؛ دلیل بر وجوب پرداخت زکات فطره روایات است: [مانند این‌که؛] عبدالرحمن بن حجاج از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: فطریه بر هر شخصی که زکات بر او واجب بوده؛ واجب است».بنابراین، فقهای شیعه با توجه به روایات و اجماعی که بین آنها در این‌باره وجود دارد، قائل به وجوب زکات فطره شده‌اند.
  • 9-     زکات فطره بر کسانی واجب است که در شب عید فطر اولاً مکلف باشند و ثانیاً فقیر نباشد و ثالثاً نان‌خور دیگران هم محسوب نشوند. کسانی که دارای این شرایط هستند زکات فطره را باید بپردازند.
  • 10- وقت پرداخت زکات فطره از شب عید است تا ظهر روز عید و به نظر رهبر معظم انقلاب و برخی فقهای دیگر بنا بر احتیاط باید قبل از نماز عید زکات فطره را بپردازند. اگر کسی برایش این امکان وجود نداشت، یعنی دسترسی نداشت یا امکان پرداختن نبود لااقل جدا کند و کنار بگذارد تا بعداً ادا کند.
  • 11- همان‌طور که می‌دانیم زکات فطره برای هر نفر معادل سه کیلوگرم گندم، برنج، خرما و امثال این‌ها است که اگر معادل پولی آن هم پرداخت شود اشکالی ندارد.
  • برای مثال بر سرپرست یک خانواده‌ی پنج نفره واجب است که ۱۵ کیلو از اقلامی که در بالا ذکر شد، به عنوان زکات فطره بپردازد. معمولاً هر سال قیمتی اعلام می‌شود برای این‌که مؤمنین وظیفه‌ی خود را بدانند و به راحتی به این وظیفه عمل کنند و زکات فطره را بپردازند.
  • 12- احتیاط مستحب این است که افراد قوت غالب خودشان را در نظر بگیرند؛ یعنی آنچه که در زندگی، مصرف غالبشان است. مثلاً اگر برنج بیشتر مصرف می‌کنند بهتر این است که ۳ کیلو برنج بپردازند. البته اگر قیمت بالاتر را انتخاب کنند بهتر است که این موضوع به انتخاب خود افراد بر می‌گردد.
  • 13- مصرف زکات فطره هم هر چند مصارف همان زکات اموال است و همان مصارفی است که در قرآن هم وارد شده است «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَ‌اءِ وَالْمَسَاکینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیهَا» (توبه، ۶۰) اما در مورد زکات فطره احتیاطی هست که می‌فرمایند که به فقرای مؤمن بپردازند ولذا افراد اگر کسانی را می‌شناسند که فقیراند می‌توانند مستقیماً به فقیر بدهند. در غیر این صورت می‌توانند به افراد دیگری بدهند که به عنوان وکالت از طرف آن‌ها پرداخت کنند و یا به مؤسساتی که مورد اطمینان هستند زکات فطره را بپردازند تا آن را به اهلش برسانند.
  • 14- سادات نمی‌توانند از غیر سید زکات فطره قبول کنند و یا به تعبیر دیگر کسانی که خودشان سید نیستند نمی‌توانند زکاتشان را به سید بپردازند. بنابراین تنها سادات هستند که می‌توانند زکات فطره را به سادات فقیر بپردازند. لذا افرادی که زکات فطره را به صورت وکالتی دریافت می‌کنند این نکته را مد نظر داشته باشند. همچنین ساداتی که زکات فطره می‌پردازند بهتر است به افرادی که واسطه هستند این نکته را گوشزد کنند.
  • 15- کفاره مثل زکات فطره وقت معینی ندارد و بعداً هم می‌توان آن را پرداخت اما هرچه زودتر بهتر. این عزیزان حتماً توجه داشته باشند که کفاره با زکات فطره تفاوت زیادی دارد از جمله این‌که قیمت کفاره را نمی‌توان بجای کفاره پرداخت کرد ولذا حتماً باید طعام باشد. بنابراین اگر می‌خواهند به نهاد و مؤسساتی بپردازند حتماً باید در درجه‌ی اول قید کنند که کفاره است و نوع آن را هم مشخص کنند که کفاره‌ی عذری است یا کفاره‌ی عمدی. چون این دو کفاره هم در کیفیت مصرف با هم تفاوت دارند.
  • 16- زکات فطره تنها مخصوص روزه‌داران نیست بلکه آن‌هایی هم که عذری داشته‌اند و یا عمداً روزه نگرفته‌اند باید زکات فطره را بپردازند. زکات فطره یک واجب جداگانه‌ای است و باید ادا شود.
  • 17-  زکات فطره‌ی سربازان در پادگان‌ها، پرستاران در بیمارستان‌ها، افرادی که در شیفت کاری هستنداگر مخارج خودشان را خود تأمین می‌کنند برعهده‌ی خودشان است و اگر نان‌خور مثلاً پدر هستند، برعهده‌ی کسی هست که خرجی آن‌ها را می‌پردازد.
  • 18- اگر کسی در شب عید فطر مهمان شخص دیگری بود، زکات فطره‌ی او برعهده‌ی میزبان نخواهد بود اگر نان‌خور آن فرد محسوب نشود. البته معمولاً مهمانی که یک شب دعوت شده است نان‌خور محسوب نمی‌شود.
  • 19- زکات فطره از غیر مکلّف (نابالغ و دیوانه) ساقط است.
  • 20- بر کسی که هنگام غروب آفتاب روز آخر ماه رمضان بی‌هوش باشد، زکات واجب نیست.
  • 21- پرداخت زکات فطره بر  خود فقیر واجب نیست.
  • 22- بنابر قول مشهور، مراد از فقیر کسی است که بالفعل یا بالقوه هزینه زندگی خود و خانواده‌اش را به مدت یک سال نداشته باشد. برخی از فقیهان گذشته گفته‌اند: فقیر کسی را گویند که مالک یکی از نِصاب‌های زکات یا قیمت آن نباشد. از برخی دیگر نقل شده که زکات فطره بر فقیری که مالک خوراک یک شبانه روز خویش باشد واجب است. البته شکی در استحباب زکات فطره بر فقیر نیست و کمترین آن، این است که مقدار یک صاع (حدود سه کیلو) را با اعضای خانواده خود دستگردان کند و سپس آن را به عنوان زکات فطره به فقیری بیرون از خانواده بپردازد.
  • 23- در اینکه وجوب زکات مشروط به این است که شخص، افزون بر مخارج سال، مالک مقدار زکات باشد یا نه، اختلاف است. بنابر قول نخست، بر کسی که مالک مخارج سال است، لیکن افزون بر آن به مقدار زکات مالک نیست، زکات واجب نخواهد بود.
  • 24- ملاک در وجوب فطره بر شخص، داشتن شرایط وجوب قبل از غروب آفتاب شب عید فطر تا تحقق غروب است. بنابراین بر کسی که پیش از غروب آفتاب واجد شرایط بوده، لیکن هنگام غروب فاقد آنها گشته، فطره واجب نیست؛ هرچند در صورت برخورداری از شرایط در فاصله زمانی بین غروب آفتاب شب عید و اقامه نماز عید (زوال روز عید)، مانند آنکه در این فاصله نابالغ بالغ گردد، پرداخت فطره مستحب خواهدبود.
  • 25- برخی فقهای معاصر گفته‌اند: چنانچه در فاصله زمانی بین غروب و نماز عید، شرایط محقق شود، احتیاط وجوبی در پرداخت زکات فطره است.
  • 26- برخی نیز قائلند: داشتن شرایط هنگام غروب نیز موجب وجوب زکات است؛ هرچند قبل از آن فاقد شرایط بوده است.
  • 27- هرکس عیال (نان خور) شخص به شمار رود، بالغ باشد یا نابالغ، آزاد باشد یا برده، مسلمان باشد یا کافر، زکاتش بر آن شخص (مُعیل) با فراهم‌بودن شرایط، واجب است.
  • 28- آیا زکات فطره زوجه بر شوهر و برده بر مولا، مطلقا واجب است، هرچند نان‌خور آنان به شمار نروند یا تنها در صورتی که نان‌خور شوهر و مولا باشند و یا در صورتی که نفقه ایشان بر آن دو واجب باشد، هرچند نان خور محسوب نشوند، مسئله اختلافی است. البته اختلاف در صورتی است که زوجه و برده نان‌خور دیگری نباشند؛ و گرنه اختلافی در سقوط زکات از عهده شوهر و مولا نیست.
  • 29- زکات از کسی که فطره او بر عهده دیگری است، ساقط می‌شود؛هرچند وی زکات را نپردازد.
  • 30- در فرضی که شخصِ مُعیل فقیر باشد و عیال غنی باشد آیا بر عیال، پرداخت زکات از طرف خود واجب است یا نه؟ اختلاف است.
  • 31- برخی معتقدند همینکه عنوان مهمان تحقق یابد، هرچند یک لحظه قبل از رسیدن به زمان افطار شب عید باشد، زکات بر میزبان واجب است، اما برخی دیگر برآنند که در این مسئله میهمانی که از نظر عرف، گفته شود نان‌خور صاحب خانه است، زکاتش بر میزبان واجب است. اقوال دیگری نیز در این مسئله ذکر شده، از جمله: شرط بودن مهمانی در طول ماه؛ نیمه دوم ماه؛ دهه آخر ماه؛ دو شب آخر ماه و شب آخر ماه.
  • 32-  کلمات فقیهان در بیان جنس زکات فطره مختلف است. برخی تنها گندم، جو، خرما و کشمش را ذکر کرده‌اند. برخی دیگر، ذرت یا کشک را نیز به آنها افزوده‌اند. گروه سوم، آن پنج چیز را به اضافه شیر ذکر کرده و گروه چهارم، برنج را نیز بر شش چیز یاد شده افزوده‌اند. مشهور متأخران، جنس زکات فطره را قوت غالب بیشتر مردم دانسته‌اند.
  • 33- در زکات فطره، پرداخت قیمت اجناس یاد شده نیز کفایت می‌کند.
  • 34- مقدار زکات فطره برای هر نفر در غیر شیر، یک صاع (حدود سه کیلوگرم) است. در شیر، گروهی مقدار آن را چهار رطل ذکر کرده‌اند؛ هرچند مشهور مقدار آن را نیز یک صاع دانسته‌اند. بنابر قول نخست، در اینکه مراد از رطل، رطل عراقی است یا مدنی اختلاف است.
  • 35-  زمان وجوب زکات فطره بنابر قول مشهور میان متأخران، غروب روز آخر ماه رمضان است. برخی، زمان وجوب را طلوع فجر روز عید دانسته‌اند.
  • 36- پایان وقت وجوب پرداخت آن نیز اختلافی است. برخی آن را هنگام گزاردن نماز عید، برخی دیگر زوال روز عید و گروه سوم، غروب آن روز دانسته‌اند.
  • 37- در اینکه پرداخت زکات فطره در ماه رمضان، پیش از فرارسیدن زمان وجوب آن، جایز است یا نه، اختلافی است. بنابر قول به جواز، پرداخت زکات فطره از اول ماه رمضان جایز می‌باشد.
  • 38- هرگاه فرد در طول وقت وجوب، فطره را پرداخت نکند، در صورتی که آن را به قصد قربت از مال خود جدا کرده و کنار گذاشته باشد، همان را به عنوان زکات فطره خارج می‌سازد، اما اگر جدا نکرده باشد در اینکه زکات از ذمّه او ساقط می‌شود یا نه و در فرض عدم سقوط در اینکه باید زکات را به نیت ادا بپردازد یا قضا، اقوال مختلف است.
  • 39- هر‌گاه پس از کنار گذاشتن زکات، با امکان پرداخت، آن را نپردازد، ضامن است.
  • 40- بنابر قول مشهور و معروف میان فقها، مصرف زکات فطره، همان مصرف زکات مال است.
  • 41-  ظاهر کلام برخی قدما، اختصاص مصرف زکات فطره به فقرا است. برخی معاصران نیز احتیاط وجوبی را در پرداخت زکات فطره به آنان دانسته‌اند.
  • 42- بنابر قول گروهی، دادن زکات فطره به مخالفِ مستضعف در صورت عدم وجود فقیر مؤمن (شیعه دوازده امامی) جایز است.
  • 43- مالک می‌تواند زکات فطره‌اش را مستقیم به مستحق بپردازد؛ هرچند تحویل آن به امام(ع) یا نایب او افضل است.
  • 44- بنابر قول مشهور، پرداخت کمتر از یک صاع از زکات فطره به فقیر جایز نیست؛ مگر آنکه فقرا زیاد باشند؛ به گونه‌ای که دادن یک صاع به همه آنان امکان پذیر نباشد، که در این صورت گروهی قائل به جواز پرداخت کمتر از یک صاع شده‌اند. در ناحیه زیادی، دادن بیش از یک صاع، بلکه تا حد رفع فقر از فقیر جایز است.
  • 45- مستحب است زکات فطره به فقرای خویشاوند و سپس همسایگان اختصاص داده شود؛ چنان که ترجیح فقرای اهل علم و فضیلت بر غیر آنان در دادن زکات فطره مستحب است.
  • 46- سید نمی‌تواند از غیر سید زکات‏ [زکات مال و فطره] بگیرد، ولی اگر خمس و سایر وجوهات کفایت مخارج او را نکند و از گرفتن زکات‏ ناچار باشد، می‌تواند از غیر سید زکات‏ بگیرد.
  • منابع:
  • http://www.porseshkadeh.com
  • http://www.islamquest.net
  • http://alef.ir
  • https://fa.wikipedia.org
  • جهت پرداخت زکات فطریه می توانید از طریق بخش پرداخت وجوهات شرعی سایت ما اقدام نمائید.