بسم الله الرحمن الرحیم
من به این سنت پیش نمازی، خیلی معتقدم. شاید بعضیها هم واقعاً قبول نداشته باشند؛ اما خود من، چون مدتها پیشنماز بودهام و پیشنمازی کردهام، میدانم که پیشنمازی، چهقدر کار خوب و مؤثر و پُرفعالیت و پُرتلاشی است. غالباً کسانی که پیشنمازی نکردهاند، نمیدانند پیشنمازی یعنی چه. بعضیها هم که در مسجد نمازی خواندند و فوری بیرون دویدند و دنبال کار دیگری رفتند، آنها هم طعم پیشنمازی را نمیفهمند. (۸/ ۷/۱۳۶۹)
- روحانی پرهیزگار، خردمند، کارشناس و دلسوز در مسجد همچون پزشک و پرستار در بیمارستان، روح و مایه حیات مسجد است (۲۰/ ۷/ ۱۳۸۹)
- مدیریت محتوایی و معنوی مسجد... بر دوش روحانی مسجد است (۱۹/ ۵/ ۱۳۹۰)
- ما باید صبحها و ظهرها و شبها برویم و ما با مردم نماز بخوانیم؛ این اولیترین و ضروریترین کار ما در مساجد است... اینکه ظهر بشود، از ظهر یک ساعت هم بگذرد، کسی در خیابان راه برود، اما احساس نکند که ظهرشده است، آیا این قضیه با آن ادعا میسازد؟! اگر ما مساجد را گرم نگه نداریم، در مساجد حضور نداشته باشیم و در حد توان و امکان یک روحانی و پیش نماز به مسجد نرسیم، چطور میتوانیم توقع کنیم که هنگام اذان ظهر مردم دکان هاشان را ببندند و بیایند پشت سر ما نماز بخوانند؟ ما باید آنجا باشیم تا زمینه برای آمدن مردم فراهم بشود. البته آمدن مردم هم تبلیغات و گفتن میخواهد، اما زمینه و مقتضی آن، عبارت از حضور ما در آنجاست، که متاسفانه ضعیف شده است؛ ما باید اینها را اعلاج کنیم (۱۴ /۱۲ /۱۳۷۰)
- پیش نمازی، یعنی آدم مسجد را واقعا محل کار خودش بداند؛ قبل از وقت، حتی قبل از دیگران به آنجا برود؛ اوضاع مسجد را ببیند؛ اگر اشکالاتی در وضع ظاهری مسجد هست برطرف کند. (۰۸ /۰۷ /۱۳۶۹)
- همیشه گرمترین نماز جماعتها متعلق به پیش نمازهای مردمی است با مردم گرم میگیرند؛ با مردم خوش اخلاقی میکنند؛ بی حوصلگی نشان نمیدهند؛ بدخلقی نشان نمیدهند؛ جواب مسئله شان را میدهند؛ یک وقت اگر کسی بیماری و مشکلی داشته باشد، اگر پول نتوانند با اخلاق آن مشکل را تسکین میدهند (۲۳ /۱۰ /۱۳۸۳)
- پیش نماز... (باید) سجاده اش را پهن نماید؛ منتظر مردم بماند که بیایند؛ با یک یک افرادی که میآیند تا آن جایی که میتواند تماس بگیرد به آنها محبت بکند؛ از آنها احوال پرسی نماید؛ اگر مشکلی دارند در آن حدی که برایش میسر است بر طرف کند نه این که پادوی کارهای خدماتی مردم بشود - در بعضی از مساجد چنین چیزهایی وجود دارد که قطعا غلط است- در آن جا بنشیند، مردم به او مراجعه بکنند، درد دل بکنند، خودش را بر مردم عرضه کند، در معرض مراجعات مردم قرار بدهد؛ نماز را که تمام کرد برای مردم مسئله و تفسیری بگوید حرفی بزند و بلند شود بیرون برود؛ یعنی این طور، ساعتی از وقت خودش را در اینجا صرف بکند.
(شما ائمه جماعت) پذیرای جوانها باشید. با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت ما مدارا فرمود: "و سنة من نبیه"، که ظاهرا عبارت است از"مداراةالناس" مدارا کنید. ممکن است ظاهر زنندهای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهایی که در استقبال امروز بودند و شما-هم جناب آقای مهمان نواز هم بقیه آقایان –الان در این تریبون از آنها تعریف کردید خانمهایی بودند که در عرف معمول به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است، جان، دلباخته به این اهداف و آرمان هاست. او یک نقص دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم /آیا تو چنان که مینمایی هستی؟» ما هم یک نقص داریم او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش؛ نه با ایجاد نفرت (۱۹ /۰۷ /۱۳۹۱) - امامان محترم جماعت اگر خود بر اثر کهولت و ... نمیتوانند وظیفه رابطه و انس و راهنمایی را برای نمازگزاران به ویژه جوانان فراهم کنند در کنار خود فضلای جوان و پر نشاط را به کار گیرند و آنان را در کار با خود شریک سازند. (۱۵/۰۶ /۱۳۸۰)
- امامت جماعت ... در هر وعده نماز؛ یا لااقل در هر شبانه روزی یک وعده نماز، با مردم حرف بزنید و افکار را باز کنید. با ذکر حقایق دین و مناقب ائمه دلها را روشن کنید؛ دلها روشن میشود (۰۷/ ۰۷ /۱۳۷۶)
- ائمه محترم جماعت... آموزش ترجمه و مفهوم و روح نماز را به شکل نوین و جذاب؛ در برنامههای خود بگنجانند (۰۷/۰۷ /۱۳۷۶)
- به نظر بنده یکی از کارهای مهم ائمه محترم جماعت در مساجد تببین مسئله نماز برای مردم است که قدر نماز را بدانیم؛ اگر این شد نمازها کیفیت پیدا خواهد کرد. واقع قضیه این است که نمازهای ما یا در موارد بسیاری بی کیفیت است، یا کیفیت لازم را ندارد؛ به عمق اذکار نماز باید رسید. خب؛ نماز ما (باید) از این آفات چارواداری مصون و محفوظ بماند؛ یعنی آفت غفلت در حال نماز؛ بی توجهی به مفاهیم نماز و به مخاطب نماز که ذات اقدس الهی است؛ این یکی از آفات است... اگر از این آفت توانستیم خودمان را محفوظ بداریم و نیز از یک آفت دیگر که ریا (است) - «و ابرَأ قَلبی مِن الرِیاءِ وَ السُمعَهِ و الشَکِ فی دینِک» که در دعا هست- توانستیم خودمان را نجات بدهیم تازه نماز ما میشود یک نماز عادی و معمولی؛ عمق نماز باز محفوظ نیست.... ما هیچ توجیهی به این معنای و این مفاهیم عمیق؛ عبودیت انحصاری خداوند؛ استعانت انحصاری از خداوند؛ دل را با این معارف آشنا کردن؛ نماز را با این کیفیت به جا آوردن داریم؟ خب ما یک مقداری باید تمرین کنیم تا به این جاها برسیم (۳۱/ ۰۵ /۱۳۹۵)
- پیش نمازی مسجد تنها وظیفه امام جماعت نیست؛ پیش نمازی هم یکی از کارها است. اقامه نماز؛ اقامه حق و عدل دین؛ ابلاغ احکام دینی؛ وظیفه ما به عنوان پیش نماز و به عنوان امام جماعت است. یعنی محور مسجد امام جماعت است؛ مسجد بر محور امام جماعت (است) خب اگر این شد؛ احساس مسئولیت انسان سنگین خواهد شد (۳۱ /۰۵ /۱۳۹۵)
- تصور بنده این است که یکی از کارهای اساسی عبارت است از امامت مسجد؛ (این) یک کار مهم است؛ به عنوان یک کار حاشیهای نباید به آن نگاه کرد. اینکه ما به کارهای روزانه مان؛ به مشاغل گوناگونمان برسیم؛ بعد سر ظهر یا مغرب با عجله تمام در ترافیک و مانند اینها خودمان را برسانیم- نیم ساعت سه ربع هم از وقت دیر شده باشد- برویم آنجا بایستیم به نماز؛ این کم گذاشتن در حق مسجد است. این را باید یک شغل مهم و اساسی به حساب آورد. عرض نمیکنیم که وقتی امام جماعت شدیم؛ از همه کارهای دیگر دست برداریم نه، میتواند انسان به قدر ظرفیت خود به کارهای دیگر علمی یا غیر علمی بپردازد لکن حق مسجد باید ادا بشود. از قبل از وقت شروع نماز انسان برود مسجد با طمانینه؛ با سکون نفس آماده نماز بشود؛ نماز را با کیفیت خوب بخواند. بعد اگر حرف زدنی دارد؛ برگردد طرف مردم و با مردم حرف بزند؛ برای مردم تبیین بکند؛ برنامههای گوناگونی که در مساجد بحمدالله شماها دارید (۳۱ /۰۵ /۱۳۹۵)
- اولا به شما عرض بکنم حرفی که شما با مامومین خودتان و مسجدیهای خودتان میزنید؛ از نطق تلویزیونی و مانند اینها بمراتب کارآمدتر و موثرتر است؛ بارها این را عرض کرده ایم که نگاه چشم در چشم و جلسه نزدیک که نفس گوینده به شنودنده میخورد؛ یک چیز دیگری است؛ این فقط هم در اجتماعات ما تجلی دارد؛ البته در کل اسلام در نمازهای جمعه و امثال اینها این هست لکن در بین شیعه؛ بروز و ظهور بیشتری دارد. این مجالس روضه خوانی؛ مجالس وعظ و خطابه مجالس گوناگون خیلی چیزهای مهمی است؛ اینها را دست کم نباید گرفت؛ هم از فضای مجازی موثرتر است؛ هم از صداو سیما موثرتر است؛ منتها خب دایره اش محدود است؛ اگر چنانچه این سلسله عظیم، این تشکلات عظیم خوب کار کند و در همه جا کار کند؛ تأثیراتش بر همه اینها فائق خواهد آمد و میتوانید شما این جوان را، این مخاطب را به معنای واقعی کلمه مصونیت ببخشید ومیتوانید او را در مقابل این میکروبها و این ویروسهایی که به طور دائم دارد سرازیر میشود به طرف این کشور و طرف این نظام واکسینه کنید (۳۱ /۰۵ /۱۳۹۵)
- بعضی خیال میکنند برای اینکه جوانها را جذب کنیم به مسجد؛ وسایل سر گرمی فراهم بکنیم. شماسخن را؛ حرف را؛ اقدام را با معنویت؛ با عرفان واقعی؛ نه عرفانهای تخیلی و توهمی و صوری؛ یک مقداری آمیخته بکنید؛ خواهید دید جوانان چطور مجذوب میشود و ما آید. جاذبه جوان در مسجد اینها است؛ و الا حالا یک وسیله بازی هم آنجا فراهم کردیم؛ گذاشتیم خب اگر بنا است برای بازی بیاید؛ برود در باشگاه بازی کند (۳۱ /۰۵ /۱۳۹۵)
تهیه و تنظیم: