ریّان بن شبیب گوید:
در اوّلین روز محرّم بخدمت امام رضا علیه السّلام رسیدم، حضرت فرمودند:
آیا روزه هستى؟ عرض کردم: خیر، فرمود:
امروز، روزى است که زکریّا علیه السّلام پروردگارش را خواند و گفت: «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ» (پروردگارا! فرزندى پاک به من مرحمت فرما، همانا تو دعاى بندگان را میشنوى- آل عمران: 38) و خداوند دعاى او را مستجاب کرد و به ملائکه دستور داد که به زکریّا- که در محراب در حال نماز بود- بگویند که خدا به تو یحیى را مژده مىدهد، پس هر کس این روز را روزه بدارد و سپس دعا کند، خداوند همان طور که دعاى زکریّا را مستجاب کرد، دعاى او را نیز مستجاب مىکند.
سپس فرمود:
اى ابن شبیب! محرّم ماهى است که اهل جاهلیّت به احترام آن، ظلم و جنگ را حرام کرده بودند ولى این امّت، احترام آن و احترام پیغمبر خود را حفظ نکردند، در این ماه اولاد او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و وسائلش را غارت نمودند، خداوند هرگز این کارشان را نبخشد!
اى ابن شبیب! اگر میخواهى گریه کنى، بر حسین بن علىّ ابن ابی طالب علیهما السّلام گریه کن، زیرا او را همچون گوسفند ذبح کردند و از بستگانش، هیجده نفر به همراهش شهید شدند که در روى زمین نظیر نداشتند، آسمانهاى هفتگانه و زمینها بخاطر شهادتش گریستند، و چهار هزار فرشته براى یارى او به زمین آمدند، ولى تقدیر الهى نبود، و آنها تا قیام قائم علیه السّلام در نزد قبرش با حال نزار و ژولیده باقى هستند و از یاوران قائم علیه السّلام هستند و شعارشان «یا لثارات الحسین» است.
اى ابن شبیب! پدرم از پدرش از جدّش علیهم السّلام به من خبر داد که: وقتى جدّم حسین- صلوات اللَّه علیه- شهید شد، از آسمان خون و خاک قرمز بارید. اى ابن شبیب! اگر به گونهاى بر حسین گریه کنى که اشکهایت بر گونههایت جارى شود، خداوند هر گناهى که مرتکب شده باشى- چه کوچک، چه بزرگ، چه کم و چه زیاد- خواهد بخشید.
اى ابن شبیب! اگر دوست دارى پاک و بدون گناه به ملاقات خدا بروى، به زیارت حسین برو، اى ابن شبیب! اگر دوست دارى با پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله در غرفههاى بهشت همراه باشى، قاتلان حسین را لعنت کن.
اى ابن شبیب! اگر دوست دارى ثوابى مانند ثواب کسانى که همراه حسین بن علىّ علیهما السّلام شهید شدند داشته باشى، هر گاه بیاد او افتادى بگو: «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً» (اى کاش با آنان مىبودم و به فوز عظیم میرسیدم).
اى ابن شبیب! اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگین و در خوشحالى ما، خوشحال باش، و بر تو باد به ولایت ما، زیرا اگر کسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قیامت او را با آن سنگ محشور خواهد کرد[1].