با استکبار[1] و برتری جویی ابلیس در برابر خدای عزوجل، مسئله سلطه پدید آمد.
شیطان بعداز رانده شدن[2] از درگاه خدای عزوجل، انسان را به عنوان دشمن[3] درجه یک خود دانست چرا که به خاطر امتحانش با انسان، به این حال دچار شد.
او با فرصتی[4] که تا قیام قیامت کبری به دست آورد، از بدو تاریخ بشر تا کنون و تا پایان روز موعود، همواره به روش های مختلف تلاش کرد تا سلطه خود رابر بشر نهایی کند.
بسیاری از اجنه و انسان ها با فریب ها و اغواهای او از فرمانبری حق تعالی دوری کردند و همچون شیطان «خود» و «نفس» را بر «اراده خدا» و «خواست خدا» برتری و ترجیح دادند.
آنان برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله ای استفاده کردند تا بتوانند فکر شوم خود را عملیاتی نمایند؛ یعنی خدا ستیزی و مبارزه با عبودیت و بندگی خدا.
جریان سلطه با رهبری شیطان و ایادی انسانی او در طول تاریخ با ظهور پادشاهان و حاکمان ظالم و گروه های انحرافی گشترش یافت تا اینکه در قرن 19 به بعد خود را در قالب بلوک شرق و غرب نشان داد. با فروپاشی شوروی، سردمدار نظام سلطه آمریکا شد و اروپایی ها نیز در این سلطه گری همراهی او کردند.
بسیاری از ملت های جهان نظام تک قطبی سلطه گر را پذیرفته اند و این نظام با راه اندازی مجامع بین المللی و نقش آفرینی دلقکی ملت ها در آن، هر ملت و کشور و یا فردی را که بخواهند در برابر آن قد علم کند، به مبارزه می کشاند.
با تشکیل نظام اسلامی توسط امام خمینی رحمه الله در کشور ایران، نظام سلطه یک سیلی محکم خورد و با مقاومت هشت ساله ملت ایران در دفاع مقدس، پایه های نظام اسلامی محکم شد و آمریکا با همه توان نتوانست در برابر نظام الهی که مخالف با نظام شیطانی است رویارویی کند.
ایران به عنوان نماد نظام اسلامی و مردم آن به عنوان قوم سلطه گریز، کشورها و ملت ها را بیدار کرد. بیداری اسلامی باعث شد در اقصی نقاط عالم، فکر نفی سلطه تسری یابد و همین، نظام سلطه را بر این متمرکز کرد که ایجاد کننده این فکر را منزوی ، محدود و نابود کند. به همین خاطر آنان ایران را محور شرارت و ترور نامیدند چرا؟ چون با نظام سلطه آنان مخالفت دارد.
دلیل اصلی پیروزی ایران اسلامی در طی چهل و یک سال گذشته بر نظام سلطه یک عامل اساسی است و آن پایبندی به «اسلام» و «ولایت ولی خدا» است.
غدیر که تجلی اکمال دین الهی و ولایت انسان کاملی مثل علی بن ابیطالب علیه السلام و در سالهای بعداز ایشان، ولایت امامان معصوم علیهم السلام است ، همان شروع حرکت عظیم علیه مبارزه با نظام سلطه است که در واقع، امتداد حرکت انبیاء الهی در مبارزه با سلطه است. چرا که انسان کامل مردم و دنیا را نه برای آنان، بلکه برای خدا می خواهد.
ولی خدا مردم را به خدا می رساند همان چیزی که رهبر نظام سلطه با آن مخالف است.
به همین خاطر است که بلافاصله بعداز وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله که رهبر اصلی مبارزه با نظام سلطه بود، ایادی نظام سلطه با فریب مردم و پیش آوردن ارزش های غیر الهی و برتری دادن ارزش های مبتنی بر انسان نه خدا، جریان مبارزه با نظام سلطه را به انحراف کشاندند. غافل از اینکه فکر مبارزه با نظام سلطه که برگرفته از عدل الهی است خاموش شدنی نیست.
حکومت هایی که بعد از امیر المؤمنین علیه السلام توسط خلفای جور به وجود آمدند هماهنگ با نظام سلطه بوده و اساساً رهبران غیر معصوم و یا نافرمانِ از معصوم، همواره در جهت عکس اسلام عمل کردند یعنی حرکتی به نفع نظام سلطه.
غدیر به قدری مهم است که نظام سلطه هم صاحب آن را غریب کرد و هم خود واقعه غدیر را. طوری که مسلمین در اهتمام به غدیر کوتاهی ها کردند. اما ائمه هدی علیهم السلام همواره به اهمیت غدیر پافشاری داشتند چون عنصر اصلی غدیر یعنی ولایت است که می تواند نظام سلطه را از هم بپاشد.
به نظر می رسد نظام سلطه در شرایط فعلی هرگونه حکومت، فکر، فرد و ... را که وابسته به نظام ولایت باشد هدف تیرهای خود قرار داده است.
غفلت از حقیقت و کارکرد ولایت و فراموشی دادن آن در اذهان مسلمین و تشکیک درباره آن و ایجاد انحراف و خدشه در مظاهر ولایت جزو استراتژی های نظام شیطانی علیه نظام ولایت است.
لازم است همه آزادگان عالم با تروجی غدیر و ولایت اقدامات اساسی را در رویارویی با نظام سلطه اتخاذ نمایند.
محمد علی فتحی
کرج، ایران کوچک
13/07/1399