از وظایف کارگزاران در نظام اسلامی که مهمترین آن محسوب می شود،خدمت شایسته به مردم خصوصا قشر ضعیف است. فلسفه وجود مسئولان در نظام همین نکته است. اگر خدمت به مردم تحقق نیابد، تصدی پست و مسئولین نامشروع خواهد بود.
البته بسیاری از مسئولان به مردم خدمت خود را انجام می دهند ولی افرادی هم هستند که به روش های مختلف از خدمت کردن طفره می روند و ادعا هم می کنند که روششان درجهت خدمت است.
یکی از آفاتی که برخی مسئولان را گرفته این است که خدمت کردن خود را مشروط به یک غرض سیاسی نموده اند.
برخی با توجه به اینکه مراجعه کننده حقیقی و یا حقوقی او وابستگی حزبی جناحی و یا سیاسی دارد، منظومه فکری خدمتشان را درست می کنند. یعنی اگر بدانند کسی که به او مراجعه کرده هم فکر سیاسی او نیست،خدمت به او نمی کند و یا در خدمت کردن نهایت اذیت و آزار و کوتاهی را می رساند.
البته باید توجه کرد که خدمت به افرادی که طیف سیاسی انحرافی و همسوی با دشمن دارند اگر در جهت تقویت آن فکر و انحراف شود جایز نیست ولی در غیر این صورت با او باید مثل یک شهروند عادی که حق و حقوقی دارد رفتار شود.
متاسفانه غرض ورزی برخی مسئولان با افراد که بیشتر جنبه سیاسی و حزب گرایی دارد باعث شده مردم دلسرد به نظام شوند و همین اسباب شادمانی دشمنان داخلی و خارجی را فراهم کند.
دنبال واژه ای می گردم که توصیفی برای مسئولی باشد که غرض سیاسی و حزبی را در خدمت به مردم و مراجعین دخالت می دهد و دیدم واژه ای بهتر از بیشعور سیاسی نیافتم.
این فرد نه خادم مردم است و نه خادم حزبش بلکه یک نادانی است که درجای شایستگان نشسته و پمپاز نا امیدی به ملت می کند.