محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

صله ارحامی که باعث شود تو از ارزشهای الهی دور شوی بیشتر به قطع ارتباط با خدای مهربان منجر خواهد شد!

اصلا این جوری بگم:

 صله با ارحام ناشایست تو را از صله با حجت خدا روی زمین عجل الله تعالی فرجه الشریف دور می کند.!

به این حدیث دقت کنید:

ابوهاشم جعفرى مى‏گوید:

حضرت رضا علیه السلام به من فرمود: چرا تو را نزد عبدالرحمن بن یعقوب مى‏بینم؟

 ابوهاشم می گوید به امام عرض کردم:

او دایى‏ من‏ است. حضرت فرمود:

او درباره خدا سخن ناشایست و غیر قابل قبولى مى‏گوید، «سخنى که با آیات قرآن و معارف اهل بیت ناهماهنگ است». خدا را به صورت اشیاء و اوصاف آن وصف مى‏کند. بنابراین یا با او همنشین باش و ما را واگذار، یا با ما بنشین و او را رها کن.

عرضه داشتم:

 او هرچه مى‏خواهد بگوید، چه زیانى به من دارد. وقتى من آنچه را او مى‏گوید نگویم چیزى بر عهده من نیست.

حضرت فرمود:

 آیا بیم ندارى از این که عذابى بر او فرود آید و هر دوى شما را بگیرد؟

آیا داستان کسى که خود از یاران موسى علیه السلام بود و پدرش از یاران فرعون را نشنیده‏اى؟ هنگامى که لشکر فرعون کنار دریا به موسى و یارانش رسید، آن پسر از موسى جدا شد که پدرش را نصیحت کند و به موسى و یارانش ملحق نماید، پدرش به راه باطل خود دنبال فرعونیان مى‏رفت و این جوان با او درباره آیینش ستیزه مى‏کرد، تا هر دو به کنارى از دریا رسیدند و با هم غرق شدند، خبر به موسى رسید، فرمود: او در رحمت خداست ولى چون عذاب نازل شود از کسى که نزدیک گنهکار است دفاعى نشود![1]



[1] کافى: 2/ 374، باب مجالسة أهل المعاصى، حدیث 2.

مانده ام درباره ملیکه عرشی فرش نشین چه بنویسم.

درباره کدام فضیلتش سخن به میان آرم.

مگر زینب سلام الله علیها وصف شدنی است؟!

مگر قطره می تواندتوصیف دریا کند!

از توحیدت از شجاعتت از هیبت و عظمتت از عبادت و از علم و دانایی ات... از کدامین؟

«بانوی صبر» شاید جزو برترین خصائص زینب سلام الله علیها باشد.

صبر مقامی است که پشتوانه ای چون ایمان راسخ و باوری صادق و ملازمت دائم باحق و علم سرشار را به همراه دارد.

تفسیر کلمه صبر تفسیر همه کلمه زینب  است.

زینب سلام الله علیها را با صبر می توان شناخت.

ان الله مع  الصابرین یعنی خدای یگانه با زینب سلام الله علیها است.

چه  مقامی داری بانو ؟ مقام  معیت!

عجب نیست که بوی اله العامین داری و صبغه الهی به خود گرفته ای!

خدای تعالی دربرابر صبرت چه به تو خواهد داد و تو چه خواهی  خواست؟

گمانم این است که تو فقط حسین علیه السلام  را خواهی خواست!

«حسین  و زینب و زینب  و حسین»دو دریای جدایی ناپذیر از هم».

وقتی حجاب داری....

1-   می شوی  نور چشمی خدا چرا که به خواسته اش عمل کردی.

2-   می شوی بالاتر از فرشته چرا که به اصل انسانییت بازگشتی.

3-   می شوی یک موجود برتر که می توانی چشم هوسرانان را بر خود ببندی.

4-   می شوی موجودی که ابهت و عظمتت مردان را به زانو در می آورد.

5-    می شوی یک همسر خوب چرا که به شوهرت خیانت نمی کنی.

6-     می شوی مادر خوب چرا که نجابتت را به فرزندانت نشان می دهی.

7-     می شوی همسایه خوب که مایه افتخار شوی نه مایه انزجار.

8-     می شوی رفیق خوب که به تو اعتماد کنند.

9-     می شوی یک ایرانی اصیلِ مسلمان که گدشتگانت به تو افتخار کنند.

10-   می شوی یک خواهر خوب که برادرت به خاطرت نگران نباشد.

11-   می شوی شبیه سیده زنان عالم که به تو لبخندی ازسررضایت زند و شفیع تو در محشر باشد.

12-   می شوی پاک که دلهای آلوده در تو طمع نکنند.

13-   می شوی «مرحومه» نه «ملعونه»که برایت فرشتگان  وعالمیان دعا کنند.

14-   می شوی «مبارکه»نه «کالای معامله» که خیر و نیکی از رشته های چادر ت بریزد.

15-   می شوی «مستوره»(=پوشیده) که تور ا از آتش دورخ بپوشاند.

16-   می شوی «مأمونه»(=در امنیت)تا به هنگام کوچ از دنیا عذاب قبر نبینی.

17-   می شوی «صّدیقه» که به پاکی دلت گواه باشد.

18-   می شوی «صالحه» که از «فاحشه» به دور باشی.

19-   می شوی  «مقتدر» که «ملعبه»(=بازیچه) دست این وآن نباشی.

20-   می شوی «مایه عزت» که از «ذلت» به دور باشی.

21-  می شوی انسان به تمام معنا که از شیطان به دور باشی.

22-  می شوی جزو «حزب الله» که از «حزب شیطان» به دور باشی.

23-  می شوی  «آزاده» که در بند هوی وهوس نباشی.

24-  می شوی  زیبا که به جمال باطنی ات گواه باشد.

25-  می شوی «دست نایافتنی» که بهایت رود بالا.

وقتی حجاب داری خودت هستی  برای خدا...

هشَامُ بْنُ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: ... قُلْتُ:

فَمَا لِمَنْ یُجَهِّزَ إِلَیْهِ وَ لَمْ یَخْرُجْ لَعَلَّهُ تُصِیبُهُ لِقِلَّةِ نَصِیبِهِ‏ قَالَ: یُعْطِیهِ اللَّهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ- مِثْلَ أُحُدٍ مِنَ الْحَسَنَاتِ وَ یُخْلِفُ عَلَیْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَهُ وَ یُصْرَفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ لِیُصِیبَهُ وَ یُدْفَعُ عَنْهُ وَ یُحْفَظُ فِی مَالِهِ

 

هشام می گوید، از امام صادق(ع) پرسیدم:

کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین(ع) برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند(هزینه‌هایش را بدهد)، چه اجری دارد؟

امام صادق(ع) فرمودند:

- به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه می‌نویسد.

- چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمی‌گرداند!

- بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او می‌گردانَد و از وى دور می‌کند و مالش حفظ می‌‏شود.

 

کامل الزیارت، ص123.

قاسم بن الحسن علیه السلام یکی از نوجوانان عاشورایی  است که می تواند الگوی ویژه برای نوجوانان باشد.

او که از سه سالگی در تحت حمایت عموی خود امام حسین علیه السلام رشد یافته است و از عموی دیگر همچون عباس علیه السلام و عمو زاده هایی جون علی اکبر و عمه ای چون زینب کبری درس گرفته است تبدیل شده به یک نوجوان شجاع و با ایمان که این دو صفت وی خود را در کربلا بیشتر نشان می دهد.

«احلی من العسل» قاسم در جواب عمو که نظرش درباره مرگ در راه خدا را پرسیده بود نشان می دهد که او یک شخصیتی عمق نگر و عالم به حقایق است.

همه می دانیم که مرگ را به همین راحتی هرکس با آغوش گرم نمی پذیرد بلکه خیلی از ماها به دنبال چیزهایی هستیم که بتواند عمر را زیاد کند. در بزنگاه های زندگی و در انتخاب یکی زندگی عادی و زندگی سعادتمندانه همراه با عزت ، انتخاب های ما، از درون ما خبر می دهد.

قاسم با انتخاب شهادت در راه خدا توانست به همه ثابت کند که نگاهش به زندگی بسیار متعالی است و زندگی را در حد یک زندگی گذرای دنیا نمی بیند.

قاسم هم آغوش مرگ می شود و این نشان می دهد که او یک زندگی دیگری را که برایش سعادت آور است، انتخاب نموده است.

نوجوانان ما اگر بخواهند همچون قاسم چنین روحیه ای داشته باشند باید مراحل ذیل را طی کنند:

همنشینی با بزرگان

بالا بردن سطح آگاهی به خدا ی عزوجل و جهان هستی

بالا بردن بینش معادی

به امید قاسمی شدن جوانان عزیز ایران زمین و عالم

      

1. خواندن نماز شب و روز اول ماه

2.   صدقه اول ماه

3. روزه اول و سوم این ماه

4.  اظهار حزن و اندوه بر امام حسین علیه السلام و یارانش

5. حضور در مجالس حسینی

6.  رعایت اخلاص در همه امور

7.  خدمت به عزاداران حسینی

8.  مطالعه سیره و تاریخ و سخنان امام حسین علیه السلام

9.   دوری از تجملات و خوشی های زود گذر دنیا

10. توجه تام به وجود مقدس ولی عصرعجل الله تعالی فرجه و دعا برای سلامتی حضرت

11. خواندن روزانه زیارت عاشورا و حد اقل سلام ساده به وجود مقدس حضرت امام حسین علیه السلام

12.  رعایت نماز اول وقت

13.  عدم ایذاء مؤمنین خصوصا عزاداران حسینی

فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ «غافر:85»

امّا پس از آن که قهر ما را دیدند، دیگر ایمانشان برایشان سودى نداشت. این سنّت الهى است که در میان بندگانش جارى است. و در این جا کافران زیانکارند.

 

نکته‏ :

در زمان متوکّل عباسى مردى نصرانى با زنى مسلمان زنا کرد. همین که خواستند حدّ جارى کنند آن مرد مسلمان شد. یحیى بن اکثم گفت: ایمان او مشکل را حل کرد و حدّ لازم نیست. بین آنان گفتگو شد؛ متوکّل به امام‏ هادى‏ علیه السلام نامه نوشت و مسأله را مطرح کرد.

 

امام فرمود: «یضرب حتى یموت» چون مردى کافر به زنى مسلمان تجاوز کرده، مجازات او قتل است. علما به جواب امام ایراد گرفتند و گفتند: در قرآن و سنّت چنین فتوایى نیست. بار دیگر متوکّل به امام هادى علیه السلام نامه نوشت و دلیل و سند خواست.

 

امام در پاسخ با استناد به این آیه‏ فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ‏ ... فَلَمْ یَکُ یَنْفَعُهُمْ إِیمانُهُمْ‏ نوشتند: چون آن مرد نصرانى پس از محکومیّت و هنگام مجازات ایمان آورده، ایمانش بى‏فایده است و حدّ از او ساقط نمى‏شود.[1]

 

[1] -  تفسیر نورالثقلین.