محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

یکی از دستورات اسلام برای رفع گرفتاریها و امان ماندن از حوادث بد و سختیها دادن صدقه به نیازمندان است.

ما امکان پرداخت صدقه روزانه را برای کاربران آسان کردیم.

کمک های شما به نیازمندان از اهل علم، دانش جویان و دانش آموزان و مریض ها و قرض داران خواهد رسید.

می توانید از ما مطالبه قبض پرداخت کنید.

کافی است کلیک کنید

‏به بی حجابی پیری گفت:

دخترم حجابت را مراعات کن که بی حجابی، امنیت روحی مردم را برهم می زند.

دختر: من دوست دارم آزادباشم مردم چشمشان راببندد.

پیرمرد کفشهایش را درآورد.

 بوی گندجوراب فضا را پرکرد.

 دختر گفت: 

کفشاتو بپوش خفه مان کردی.

پیر گفت:

 دوست دارم آزادیه تو بینی ات را ببند!


 امام علی (علیه السلام) فرمودند: 


ألا وَ إنَّ مِنَ البَلاءِ الفاقَةَ وَأشَدُّ مِنَ الفاقَةِ مَرَضُ البَدَنِ وَأشَدُّ مِن مَرَضِ البَدَنِ مَرَضُ القَلبِ ؛ 

آگاه باشید که تنگ دستى از جمله بلاهاست و بدتر از آن، بیمارى جسم است و بدتر از آن، بیمارى دل.  

غرر الحکم و درر الکلم، حدیث۲۷۷۵


نکته:


بهترین راه جلوگیری از بیماری جسم،  اندازه خوری است؛

به قول شاعر: 


نه چندان بخوز کز دهانت بر آید

نه چندان که از ضعف جانت بر آید


بهترین راه علاج بیماری دل، علم آموزی، خواندن مداوم قرآن و ذکر الله است.

در صدر اذکار صلوات بر محمد و آل محمد است.

فضیلت زیارت حضرت امام رضا علیه السلام

امامان معصوم علیه السلام همواره پیروان خود را به زیارت قبر خویش و دیگر امامان توصیه می کردند؛ چنانکه امام رضا علیه السلام در این باره می فرماید:

«ما زارَنی اَحَد مِنْ اَوْلیایی عارِفاً بِحَقّی اِلّا شَفَّعْتُ لَهُ یوْم القیامَة؛ هیچ کس از دوستان من، مرا در حالی که به حق من معرفت دارد زیارت نکرد، مگر آنکه در روز قیامت از او شفاعت خواهم کرد».

رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز فرمود:

«سَتُدْفَنُ بَضْعَة مِنّی؛ بخراسان، ما زارها مَکرُوبٌ اِلاّ نَفَس اللهُ کرَبَهُ وَ لا مُذْنِبٌ اِلّا غَفَرالله له ذُنُوبَه؛ به زودی پاره تن من در خراسان دفن می شود. هیچ گرفتار و اندوهگینی او را زیارت نمی کند، مگر آنکه گرفتاری و اندوهش برطرف می شود، و هیچ گنهکاری زیارتش نمی کند، مگر آنکه خداوند گناهش را می بخشد».

آیت الله خامنه ای مد ظله:

در داخل حرم نماز بخوانید، نماز قضا بخوانید، نماز مستحبی بخوانید، نماز برای پدر و مادر بخوانید، ذکر بگویید، لااله الله الله بگویید: تسبیحات اربعه بگویید به شرطی که دل وصل باشد.

علامه طباطبائی رحمه الله:

طبیب برای چی مطب باز می کند؟! برای اینکه بیماران به وی مراجعه کنند و با نسخه او بهبودی خود را بیایند. اینجا دارالشفای آل محمد (ص) است. داخل شو! که امام رضا(علیه السلام) طبیب الاطباء است.«همه امامان رئوف اند ولی رافت امام رضا (علیه السلام) محسوس است.» وقتی از ایشان التماس دعایی می شد می فرمود:«بروید از حضرت بگیرید! ما کاره ای نیستیم همه چیز آنجاست.» بی اشاره انگشتی را که می گرفتی چشمت به گنبد آقا گره می خورد.

 رسول خدا صلى اللّه علیه و آله فرمود:

 خداى عز و جل فرماید:

 

برخى از بندگان مؤمنم کسانى باشند که امر دینشان جز با ثروتمندى و وسعت و تندرستى اصلاح نشود، آنها را با ثروت و وسعت و تندرستى مى‌آزمایم تا امر دینشان اصلاح شود.

 و برخى از بندگان مؤمنم کسانى باشند که امر دینشان جز با فقر و تهیدستى و ناتندرستى اصلاح نشود، آنها را با فقر و تهیدستى و ناتندرستى مى‌آزمایم تا امر دینشان اصلاح شود. من بآنچه امر دین بندگان مؤمنم را اصلاح کند داناترم.

و برخى از بندگانم کسى است که در عبادتم کوشش کند و از خواب و بستر با لذت خود برخیزد و در شبها براى خاطر من نماز شب خواند و خود را در راه عبادتم به زحمت اندازد، من یک شب و دو شب او را به چرت اندازم، براى نظر لطفى که نسبت باو دارم و می خواهم باقیش دارم، پس او تا صبح می خوابد، سپس برمی خیزد و خود را مبغوض دارد و سرزنش می کند (که چرا امشب از عبادت محروم شدم) در صورتى که اگر او را واگذارم تا هر چه خواهد عبادتم کند، از آن راه او را خود بینى فرا گیرد و همان خود بینى او را نسبت به اعمالش فریفته سازد و حالتى به او دست دهد که هلاک دینش در آن باشد، به جهت عجب به اعمال و از خود راضى بودنش، تا آنجا که گمان کند بر همه عابدان برترى گرفته و در عبادت از حد تقصیر در گذشته (در صورتى که پیغمبران هم اعتراف به تقصیر در عبادت می کنند) آن هنگام از من دور شود و خودش گمان کند به من نزدیک است.

پس کسانى که اعمالى به خاطر ثواب من انجام می دهند، نباید به آن اعمال تکیه کنند، زیرا اگر آنها هر چه کوشش کنند و خود را به زحمت افکنند و عمر خود را در راه عبادتم بسپرند، باز مقصر باشند و با عبادت خود به کنه و حقیقت عبادتم نرسند، نسبت به کرامت و نعمت بهشت و درجات عالى که در جوارم طلب میکنند، ولى تنها باید به رحمتم اعتماد کنند و به فضلم شادمان باشند و با حسن ظن به من مطمئن باشند، در آن هنگام رحمتم دستگیرشان شود و رضوانم به آنها برسد و آمرزشم بر آنها لباس گذشت پوشد.

 همانا منم خداى رحمان و رحیم و بدان نامیده و منسوب شده‌ام.(اسم رحمان و رحیم روى خود گذاشته‌ام).

 

متن عربی حدیث:

 

محَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ دَاوُدَ اَلرَّقِّیِّ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ اَلْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ :

قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ اَلْمُؤْمِنِینَ عِبَاداً لاَ یَصْلُحُ لَهُمْ أَمْرُ دِینِهِمْ إِلاَّ بِالْغِنَى وَ اَلسَّعَةِ وَ اَلصِّحَّةِ فِی اَلْبَدَنِ فَأَبْلُوهُمْ بِالْغِنَى وَ اَلسَّعَةِ وَ صِحَّةِ اَلْبَدَنِ فَیَصْلُحُ عَلَیْهِمْ أَمْرُ دِینِهِمْ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ اَلْمُؤْمِنِینَ لَعِبَاداً لاَ یَصْلُحُ لَهُمْ أَمْرُ دِینِهِمْ إِلاَّ بِالْفَاقَةِ وَ اَلْمَسْکَنَةِ وَ اَلسُّقْمِ فِی أَبْدَانِهِمْ فَأَبْلُوهُمْ بِالْفَاقَةِ وَ اَلْمَسْکَنَةِ وَ اَلسُّقْمِ فَیَصْلُحُ عَلَیْهِمْ أَمْرُ دِینِهِمْ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا یَصْلُحُ عَلَیْهِ أَمْرُ دِینِ عِبَادِیَ اَلْمُؤْمِنِینَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ اَلْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ یَجْتَهِدُ فِی عِبَادَتِی فَیَقُومُ مِنْ رُقَادِهِ وَ لَذِیذِ وِسَادِهِ فَیَتَهَجَّدُ لِیَ اَللَّیَالِیَ فَیُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی عِبَادَتِی فَأَضْرِبُهُ بِالنُّعَاسِ اَللَّیْلَةَ وَ اَللَّیْلَتَیْنِ نَظَراً مِنِّی لَهُ وَ إِبْقَاءً عَلَیْهِ فَیَنَامُ حَتَّى یُصْبِحَ فَیَقُومُ وَ هُوَ مَاقِتٌ لِنَفْسِهِ زَارِئٌ عَلَیْهَا وَ لَوْ أُخَلِّی بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مَا یُرِیدُ مِنْ عِبَادَتِی لَدَخَلَهُ اَلْعُجْبُ مِنْ ذَلِکَ فَیُصَیِّرُهُ اَلْعُجْبُ إِلَى اَلْفِتْنَةِ بِأَعْمَالِهِ فَیَأْتِیهِ مِنْ ذَلِکَ مَا فِیهِ هَلاَکُهُ لِعُجْبِهِ بِأَعْمَالِهِ وَ رِضَاهُ عَنْ نَفْسِهِ حَتَّى یَظُنَّ أَنَّهُ قَدْ فَاقَ اَلْعَابِدِینَ وَ جَازَ فِی عِبَادَتِهِ حَدَّ اَلتَّقْصِیرِ فَیَتَبَاعَدُ مِنِّی عِنْدَ ذَلِکَ وَ هُوَ یَظُنُّ أَنَّهُ یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ فَلاَ یَتَّکِلِ اَلْعَامِلُونَ عَلَى أَعْمَالِهِمُ اَلَّتِی یَعْمَلُونَهَا لِثَوَابِی فَإِنَّهُمْ لَوِ اِجْتَهَدُوا وَ أَتْعَبُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَفْنَوْا أَعْمَارَهُمْ فِی عِبَادَتِی کَانُوا مُقَصِّرِینَ غَیْرَ بَالِغِینَ فِی عِبَادَتِهِمْ کُنْهَ عِبَادَتِی فِیمَا یَطْلُبُونَ عِنْدِی مِنْ کَرَامَتِی وَ اَلنَّعِیمِ فِی جَنَّاتِی وَ رَفِیعِ دَرَجَاتِیَ اَلْعُلَى فِی جِوَارِی وَ لَکِنْ فَبِرَحْمَتِی فَلْیَثِقُوا وَ بِفَضْلِی فَلْیَفْرَحُوا وَ إِلَى حُسْنِ اَلظَّنِّ بِی فَلْیَطْمَئِنُّوا فَإِنَّ رَحْمَتِی عِنْدَ ذَلِکَ تَدَارَکُهُمْ وَ مَنِّی یُبَلِّغُهُمْ رِضْوَانِی وَ مَغْفِرَتِی تُلْبِسُهُمْ عَفْوِی فَإِنِّی أَنَا اَللَّهُ اَلرَّحْمَنُ اَلرَّحِیمُ وَ بِذَلِکَ تَسَمَّیْتُ[1].

 

[1] -  الکافی , ج 2 , ص 60

 

 

 

 مهمترین سرفصلهای مهم انقلاب اسلامی کشور عزیمان ایران اسلامی را لیست کرده ایم.

مطالعه دقیق آنها و تبیین این عناوین برای عموم مردم، امید به نظام را رقم می زند:


1.      حاکمیت اسلام بر پایه ولایت فقیه

2.      سرنگونی استبداد 2500 ساله شاهنشاهی در ایران

3.      ارتقای مشارکت سیاسی و آگاهی های مردم با گسترش علم و دانش در سطوح مختلف

4.      کسب استقلال و آزادی و قطع کردن دست استعمارگران و ایادی آنها از میهن اسلامی

5.      تحقیر ابرقدتهای و امپریالیسم خصوصا آمریکا و صهیونیست

6.      مقابله با فرهنگ منحط غرب و شروع مقابله با تهاجم فرهنگی

7.      رویارویی با اقتصاد مصرفی و شروع به سمتتقویت اقتصاد داخلی و برون رفت از اقتصاد تک محصولی

8.      دفاع قهرمانانه در مقابل حملات دشمنان خصوصا رژیم بعث

9.      تشکیل سپاه و بسیج مردمی

10.  خودکفایی نظامی

11.  تجدید حیات اسلام در جهان

12.  شکستن ابهت پوشالی ابرقدرتها

13.  الگوسازی برای ملتهای مستضعف وامید بخشی  به مستضعفین جهان خصوصا مسلمانان برای نجات خود از دست مستکبران و آماده کردن دلهای آنان برای دفاع از حق خود

14.   ایجادهمگرایی و وحدت امت اسلام و حمایت از مسلمانان مظلوم و ستم دیده

15.  ایجاد بیداری امت اسلامی

16.  دگرگون سازی سرنوشت امت اسلام و حرکت به سمت پیشرفت اسلامی

17.  جهانی سازی دفاع از آرمان فلسطین

18.  تقویت معنویت و اخلاق در حوزه های مختلف

19.  تحول به ملتی شجاع جهادگر و شهادت طلب وحاضر در صحنه ها

20.  آزادی سیاسی،آزادی در انتخابات و تعیین سرنوشت،آزادی بیان و اندیشه

21.  کسب استقلال سیاسی و قطع کردن پای مستشاران بیگانه از کشور

22.  تأسیس حکومت اسلامی

23.  قانون اساسی

24.  شکل گیری نهادهای اسلامی و مردمی

25.  روی کارآمدن مسئولانی مردمی

26.  هماهنگی میان ملت و دولت

27.  احیای ولایت فقیه

28.  شکستن تابوی دخالت روحانی در سیاست

29.  زمینه سازی برای قیام امام مهدی(عج)

30.  احیای  دستورات اسلام  از جمله احکام سیاسی عبادی از جمله حج ابراهیمی، نماز جمعه

دانلود فایل



رُوِیَ‏ أَنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وآله:

 خَرَجَ إِلَى غَنَمٍ لَهُ وَ رَاعِیهَا عُرْیَانٌ یَفْلِی ثِیَابَهُ فَلَمَّا رَآهُ مُقْبِلًا لَبِسَهَا فَقَالَ لَهُ النَّبِیُّ ص امْضِ فَلَا حَاجَةَ لَنَا فِی‏ رِعَایَتِکَ‏ فَقَالَ وَ لِمَ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ لَا نَسْتَخْدِمُ مَنْ لَا یَتَأَدَّبُ مَعَ اللَّهِ وَ لَا یَسْتَحِی مِنْهُ فِی خَلْوَتِه‏[1].

ترجمه:

روایت است که روزى رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم براى دیدن گوسفندان خود به بیابان رفت . وقتى که رسید مشاهده فرمود که چوپانش عریان شده و لباس هاى خود را بتمامه از بدن بیرون آورده براى کشتن شپشهایش و چون دید که آن حضرت جانب او مى‏آید فی الفور لباس هاى خود را پوشید.

آن حضرت در غضب شد و او را از چوپانى عزل فرمود، و سپس فرمود :ما احتیاجى نداریم به چوپانى که ادب در مقابل خدا نداشته باشد و در خلوت از او حیا نکند[2].



[1] - إرشاد القلوب إلى الصواب، ج‏1، ص: 162

[2] - ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى، ج‏2، ص: 197

 رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج روز دوشنبه مورخ ۲ بهمن‌ماه، به ذکر حدیثی ازامام صادق(ع)، درباره خصوصیات جناب سلمان فارسی پرداختند. نظر به اینکه این حدیث می‌تواند الگویی اخلاقی و رفتاری برای نیروهای مؤمن و انقلابی باشد، خط حزب‌الله برای اولین‌بار آن را منتشر می‌کند.

بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم.

الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین.

«عَن مَنصورِ بنِ بَزرَج، قال: قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ الصّادِق (علیه‌السّلام):

 ما أَکثَرَ ما أَسمَعُ مِنکَ یا سَیِّدی ذِکرَ سَلمانَ الفارسی»، راوی می‌گوید چقدر من زیاد می‌شنوم از شما که نام سلمان را می‌برید و از او یاد می‌کنید. معلوم می‌شود که حضرت [امام صادق (علیه‌السّلام)] مکرّر در مکرّر راجع به سلمان مطالبی را می‌فرموده‌اند.

این شخص تعجّب می‌کند که چیست که اینقدر موجب شده شما به او توجّه دارید، یا شاید مثلاً به او محبّت دارید و از این قبیل. «فَقال: لاتَقُل «الفارسی» وَ لکِن قُل سَلمانَ المُحَمَّدی»، یعنی نسبتِ او، فراتر از نسبت قومی و میهنی است؛ نسبت دینی است. این البتّه به هیچ‌وجه، طعن به قوم فارس نیست؛ پیغمبر اکرم و ائمّه (علیهم‌السّلام) از فارس - مردم ایران- تمجید کردند، تعریف کردند؛ در این که تردیدی نیست. می‌خواهد بفرماید که این شخص، فراتر و بالاتر از این است که به نسبتِ قومی شناخته بشود؛ نسبتِ او، نسبتِ عقیده و دین و پیامبر است؛ او کأنّه مثلاً- فرزند پیغمبر است.

«أَ تَدری ما کَثرَةُ ذِکری لَه؟» [حضرت فرمود] می‌دانی چرا؟

 «قُلتُ: لا.

قال: ثَلاثِ خِصالٍ»، سه خصوصیّت در سلمان بود که این موجب می‌شود که من او را زیاد یاد کنم و نام او را ببرم -لابد مثلاً- اجلال کنم او را، تعظیم کنم او را یا محبّت به او بورزم.

«أَحَدُها: ایثارُه هَوی أَمیرِالمُؤمِنین (علیه‌السّلام) عَلی هَوی نَفسِه»، چیست آن سه خصلت؟

یکی‌اش این است: میل امیرالمؤمنین را بر میلِ خود غلبه می‌داد. از این معلوم می‌شود که بیش از یک بار چنین چیزی اتّفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری در دل خود و در ذهن خود می‌خواسته است ولیکن میل و هوای امیرالمؤمنین را  -«هَوی» یعنی میل- بر میل خود ترجیح داده است.

ببینید مقام امیرالمؤمنین را؛ حالا البتّه اینها که گوشه‌وکنارهای آن عظمت و آن جلالت الهی و ملکوتی و جبروتی است ولی خب، اینها همه، هرکدام یک نشانه است.

«وَ الثّانیَة: حُبُّهُ لِلفُقَراء وَ اختیارُه اِیّاهُم عَلی أَهلِ الثَّروَةِ وَ العَدَد»،

[دوّم:] فقرا را دوست می‌داشت. بعضی‌ها از طبقه‌ی مستضعف جامعه اصلاً بدشان می‌آید؛ حاضر نیستند طرف آنها بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها می‌دانند؛ او نه؛ فقرا را دوست می‌داشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح می‌داد. اگر فرض بفرمایید در یک جایی امر دایر بود بین یک سرمایه‌دارِ محترمِ خیلی پول‌داری یا یک فقیری، یا باید مثلاً خانه‌ی این برود یا خانه‌ی آن برود، یا باید به این سلام کند یا باید به آن سلام کند، این فقیر را بر آن غنی ترجیح می‌داد؛ اینها درس است دیگر.

ما طلبه‌ها، ما جامعه‌ی روحانیّت و علمی، یکی از خصوصیّات‌مان از اوّل همین بوده است که با ضعفا و طبقه‌ی ضِعاف نزدیک بوده‌ایم؛ این خیلی امتیاز بزرگی است. بله، گاهی پول‌دارها ممکن بود سراغ یک عالمی هم بیایند، او هم یک احترامی بکند امّا معاشرت روحانیّون ما، علمای ما، مراجع ما، ائمّه‌ی جماعت ما -علمائی که بودند با مردم- عمدتاً با مردم فقیر و زیر متوسّط بوده است؛ این خیلی چیز مهمّی است؛ این را باید نگه بداریم. حالا که علما و روحانیّت، به یک موقعیّتی در عالم سیاست دست پیدا کرده‌اند، نباید آنچه را تاریخچه‌ی ما و سنّت کهن ما است از دست بدهیم. اینکه در یک شهری یک عالمی مثلاً باشد، [ولی] بین مردم معروف باشد که ایشان با تجّار و با پول‌دارها و با باغ‌دارها و مانند اینها [اُنس دارد] - مهمانی خانه‌ی این؛ مهمانی در باغ آن- امّا با فقرا نه، اُنسی ندارد؛ این چیز خوبی نیست. این هم یک خصوصیّت.

«وَ الثّالِثَة: حُبُّهُ لِلعِلمِ وَ العُلَماء»، یکی هم این [سوّمی]: جناب سلمان علم را دوست می‌داشت، علما را دوست می‌داشت.

 این سه خصوصیّت در این بزرگوار، موجب می‌شود که امام صادقِ با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند، محبّت -یا تجلیل و تعظیم- نسبت به او بکند. «إِنَّ سَلمانَ کانَ عَبداً صالِحاً حَنیفاً مُسلِماً وَ ما کانَ مِنَ المُشرِکین[1]»، [می‌فرمایند: سلمان بنده‌ی صالحِ حنیفِ مسلمان است و از مشرکین نیست].

 



[1] -  منبع حدیث: « بحار» 22/ 327- از کتاب« امالى» مفید.

 

عن رسول الله صلی الله علیه وآله فی علی علیه السلام:

...ومن ابتغی علمه عند غیر علی علیه السلام هلک[1]....

ترجمه:

از پیامبر- صلی الله علیه وآله- درباره علی علیه السلام روایت شده است که فرمود:

...هرکس علمش را در نزد غیر علی بیابد هلاک گردد....

 توضیح:

منظور از این فر موده نورانی این است که امیر المومنین علیه السلام مصدر ومرجع علمی همگان می باشد یعنی سرچشمه همه علوم علی علیه السلام است. علی است که قافله دانشمندان را به علم حقیقی می تواند برساند.

علی مظهر اسم «علیم »حق تعالی است. او باب علم نبوی است که هزار باب علم را رسول خدا برای او گشود که هر بابی به هزار باب دیگر گشوده می گردد.

با این وصف چرا برخی دانش را از غیر علی می گیرند.تجربه تلخی که برای اعراض کنندگان از علوم علوی بر جبین تاریخ نوشته شده است گواه این مطلب است که:

«هرکس دانشش بوی علی را ندهد جز سم مهلک چیز دیگری نخواهد بود.»

 

  بشاره المصطفی لشیعه المرتضی،ابوجعفر الطبری،ص29،ح26- [1]