محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لمس دست زن» ثبت شده است

آیا زنان می توانند به دیدار برادر دینی خود روند و با آنان دست دهند؟

نکته: این پست صرفا برای پاسخ به سؤال است و نویسنده به دنبال ترویج فرهنگ مفسده دار دست دادن با نامحرم نیست!

در پاسخ به این سؤال که عین آن را در زمان امام صادق علیه السلام از حضرت پرسیده اند، توجهتان رابه تحلیل روایت ذیل جلب می کنم:

 

سَعِیدَةُ وَ مِنَّةُ أُخْتَا مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ بَیَّاعِ السَّابِرِیِّ قَالَتَا:

 دَخَلْنَا عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقُلْنَا تَعُودُ الْمَرْأَةُ أَخَاهَا قَالَ نَعَمْ قُلْنَا تُصَافِحُهُ قَالَ مِنْ وَرَاءِ الثَّوْبِ قَالَتْ إِحْدَاهُمَا إِنَّ أُخْتِی هَذِهِ تَعُودُ إِخْوَتَهَا قَالَ إِذَا عُدْتِ إِخْوَتَکِ فَلَا تَلْبَسِی الْمُصَبَّغَةَ.[1]

ترجمه:

سعیده و منّه خواهران ابن ابی عمیر می گویند که بر محضر مبارک امام صادق علیه السلام شرفیاب شدیم و عرض کردیم:

زن می تواند برادرش را دیدار کند؟

حضرت فرمود: بله

عرض کردیم: می تواند با او دست دهد؟

فرمود: از پشت لباس می تواند.

یکی از آن دو عرض کرد: این خواهرم با برادرانش دائم دیدار می کند نظر شما چیست؟

فرمود: وقتی می خواهی برادرانت را دیدار کنی لباس رنگی نپوش.

 نکات:

1-این روایت مرفوعه است و قابل مناقشه سندی است.

2- از این روایت استفاده می شود که زنان در زمان امام این فرصت را داشتند که مسائل شرعی خود را از مرجع دینی خود یعنی امام بپرسند و این نشان می دهد برخلاف تفکر برخی بر اینکه اسلام زن را به حاشیه کشانده، اسلام به زنان آزادی  معقول را ارزانی داشته است.

3- درباره «اخ» و «اخوه» که در روایت آمده دو معنی می توان بیان کرد:

یکی برادر نسبی انسان و دیگری برادر دینی. با توجه به اینکه شرعا برادر نسبی محرم زن محسوب می شود سؤال درباره اینکه آیا با او دست بدهند یا آیا با او دیدار کنند یا نه بی مورد است. لذا به نظر می رسد در این روایت منظور برادر دینی است.

4- طبق این روایت دیدار برادر دینی و پرس و جوی احوال او ایرادی ندارد و این حکم اولی است و فرض است که از این دیدار هیچ گناه و یا معصیتی متوجه زن نیست. بله اگر زن احتمال بدهد که در این دیدار امکان افتادن در گناه و معصیت برای خود و یا برادر دینی اش و جود دارد این دیدار حرام خواهد بود.

5- اما درباره دست دادن در این روایت که امام فرمود از پشت لباس ایرادی ندارد ظاهرا ناظر به زنی است که جوان نباشد. این حکم در روایات دیگر درباره «و القواعد من النساء التی لا یرجون نکاحا[2] ....»یعنی زنانی که خانه نشین هستند و امیدی بر ازدواج(رابطه جنسی) با آنان نیست، استثنا شده است.

6- از اینکه امام فرمود دست دادن باید از پشت لباس باشد استفاده می شود که لمس دست زن بدون هیچ مانعی و حاجزی جایز نیست. طبیعی است وقتی این همه حساسیت درباره لمس وجو دارد نمی توان دست را فشار داد چرا که اثر فشار دادن دست زیادتر از لمس است.

7- روایات متعددی وجود دارد که تا انسان می تواند از ارتباط گرفتن حتی کلامی آن، با زن جوان پرهیز کند. در احوالات امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است که به زنان جوان سلام نمی دادند و علتش را خوف از وارد شدن حالتی بر قلب ایشان از صدای زن جوان، بیان می فرمودند.

کانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله یُسَلِّمُ عَلَى النِّساءِ و یَرُدُّونَ عَلَیهِ السَّلامَ و کانَ امیرُالمؤمنینَ علیه السلام یُسَلِّمُ على النِّساءِ و کان یَکْرَهُ انْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ و یَقُولُ: أَخافُ انْ یُعْجِبَنى صَوْتُها فَیَدخُلَ عَلىَّ اکْثَرُ مِمّا اطْلُبُ مِنْ الأَجْرِ.[3]

رسول خدا صلى الله علیه و آله به زن‏ها سلام مى‏کرد. آنها نیز پاسخ سلامش را مى‏دادند.

امیرالمؤمنین على علیه السلام به زن‏ها سلام مى‏کرد، ولى کراهت داشت به زن‏هاى جوان سلام کند و مى‏فرمود: مى‏ترسم آهنگ صداى آنها در من اثر کند. آن وقت، زیان این کار از پاداشى که در نظر دارم، بیشتر شود.

8- نکته مه دیگری که امام در دیدار شرعی برادران دین یبه زنان گوشزد می کنند این است که از لباسهای رنگی در دیدار استفاده نکنند و این نشان تاکید امام بر نهایت تحفظ و رعایت نهایت خویشتن داری و تقوی در این دیدارها است. رنگها به دلیل اینکه مهیج هستند امکان دارد که مردان را تحریک کند و این مایه فساد برای زن و مرد شود. با توجه به این نکته می توان یک قاعده کلی را در ارتباطات اجتماعی برای زنان مطرح کرد و آن اینکه: زنان تا می توانند از لباس رنگی در دیدار با نا محرم استفاده ننمایند و علت آن واضح است که برای سلامتی و بهداشت اجتماعی ضروری است.

پی نوشت:

[1] - کلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، 8جلد، دار الکتب الاسلامیه - تهران، چاپ: چهارم/ الکافى ؛ ج‏5 ؛ ص526

[2] - سوره نور:60

[3] - اصول کافى، ج 2، ص 648.