دو حدیث زیبا درباره ازدواج امیر المؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها
1- وَ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : أَیُّهَا اَلنَّاسُ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ أَنْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنِّی أَنَا زَوَّجْتُهُ اِبْنَتِی فَاطِمَةَ وَ لَقَدْ خَطَبَهَا إِلَیَّ أَشْرَافُ قُرَیْشٍ فَلَمْ أُجِبْ کُلَّ ذَلِکَ أَتَوَقَّعُ اَلْخَبَرَ مِنَ اَلسَّمَاءِ حَتَّى جَاءَنِی جَبْرَئِیلُ لَیْلَةَ أَرْبَعٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ اَلْعَلِیُّ اَلْأَعْلَى یَقْرَأُ عَلَیْکَ اَلسَّلاَمَ وَ قَدْ جَمَعَ اَلرُّوحَانِیِّینَ وَ اَلْکَرُوبِیِّینَ فِی وَادٍ یُقَالُ لَهُ اَلْأَفْیَحُ تَحْتَ شَجَرَةِ طُوبَى وَ زَوَّجَ فَاطِمَةَ عَلِیّاً وَ أَمَرَنِی فَکُنْتُ اَلْخَاطِبَ وَ اَللَّهُ تَعَالَى اَلْوَلِیَّ وَ أَمَرَ شَجَرَةَ طُوبَى فَحَمَلَتِ اَلْحُلِیَّ وَ اَلْحُلَلَ وَ اَلدُّرَّ وَ اَلْیَاقُوتَ ثُمَّ نَثَرَتْهُ وَ أَمَرَ اَلْحُورَ اَلْعِینَ فَاجْتَمَعْنَ فَلَقَطْنَ فَهُنَّ یَتَهَادَیْنَهُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ یَقُلْنَ هَذَا نُثَارُ فَاطِمَةَ [1].
ترجمه:
از جابر بن سمره روایت شده است:
روزى پیامبر فرمود:این على بن ابى طالب است، شما گمان مىکنید که من خود دخترم را به او تزویج نمودم در حالى که تعدادى از اشراف و ثروتمندان قریش خواستگارى او را کرده بودند،من در بارۀ ازدواج دخترم منتظر فرمان آسمانى بودم تا اینکه در شب بیست و چهارم ماه رمضان جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى محمّد!خداى علىّ اعلى به تو سلام مىرساند.همانا او ملائکۀ روحانى و کرّوبیّین را در محلّى به نام افیح در زیر درخت طوبى جمع کرده و فاطمه را به عقد على بن ابى طالب درآورده است،و من خطبۀ عقد آنها را خواندم و خداوند خود متولّى این امر بود.سپس خداوند تعالى به درخت طوبى دستور داد تا زر و زیور را نثار فاطمه و على کنند و حور العین از آن زر و زیورها جمع کردند و تا روز قیامت به داشتن آنها افتخار خواهند کرد.
2- أَبُو بَکْرٍ مَرْدَوَیْهِ فِی کِتَابِهِ بِالْإِسْنَادِ عَنْ سِنَانٍ اَلْأَوْسِیِّ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : حَدَّثَنِی جَبْرَئِیلُ أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لَمَّا زَوَّجَ فَاطِمَةَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَمَرَ رِضْوَانَ فَأَمَرَ شَجَرَةَ طُوبَى فَحَمَلَتْ رِقَاعاً لِمُحِبِّی آلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ أَمْطَرَهَا مَلاَئِکَةً مِنْ نُورٍ بِعَدَدِ تِیکَ اَلرِّقَاعِ فَأَخَذَ تِلْکَ اَلْمَلاَئِکَةُ اَلرِّقَاعَ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَةِ وَ اِسْتَوَتْ بِأَهْلِهَا أَهْبَطَ اَللَّهُ اَلْمَلاَئِکَةَ بِتِلْکَ اَلرِّقَاعِ فَإِذَا لَقِیَ مَلَکٌ مِنْ تِلْکَ اَلْمَلاَئِکَةِ رَجُلاً مِنْ مُحِبِّی آلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ دَفَعَ إِلَیْهِ رُقْعَةَ بَرَاءَةٍ مِنَ اَلنَّارِ[2].
ترجمه:
رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم گوید: جبرئیل به من گفت:هنگامى که خداى تعالى فاطمه را براى على(علیهما السّلام)تزویج کرد،به رضوان(خازن بهشت)امر کرد تا رقعهها و نوشتههایى را براى محبّان و دوستداران آل محمّد(صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم)،بر درخت طوبى بیاویزد آنگاه ملائکهاى نورانى به تعداد رقعههاى مذکور فرود آمدند و آن صفحات را برداشتند.در روز قیامت خداوند متعال آن ملائک را بازمىگرداند تا هر گاه یکى از محبّان آل محمّد(صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم)را دیدند یکى از آن صفحهها را که در آنها برائت از جهنّم نوشته شده است به او بدهند.