محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

یکی از برنامه ای اسلام جهت تقرب الی الله قربانی کشتن در راه اوست. مؤمن با کشتن شتر،گاو یا گوسفند یا هر حیوان حلال گوشت برای رضای خدا و دادن گوشت آن به فقرا و نیازمندان ،عبادت و بندگی می کند.

 هر ساله حاجیان به یاد قربانی بزرگ حضرت ابراهمیم علیه السلام که برای امتحان اخلاص او بود، در منا قربانی می کشند. در عید قربان برای غیر حاجیان مستحب است قربانی بکشند.

همچنین مستحب است برا ی نوزاد قربانی کشته شود و اگر کسی باشد که والدین او برایش قربانی یا عقیقه نکشته باشند مستحب است برای سلامتی خود عقیقه قربانی نمایند.

یکی از آداب قربانی کشتن، خواندن دعا هنگام قربانی است که  در ذیل سه نوع دعا تقدیم می گردد:

1-     دعای پیامبر هنگام کشتن فربانی:

عَوَالِی اَللآَّلِی ، عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ عَلَى ذَبِیحَتِهِ :

بِسْمِ اَللَّهِ اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ[1] .

ترجمه دعا:

پیامبر هنگام کشتن قربانی می فرمود:

خدایا از محمد و آل محمد و از امت محمد صلی الله علیه وآله قبول کن.

2-     عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ :

 

 إِذَا اِشْتَرَیْتَ هَدْیَکَ فَاسْتَقْبِلْ بِهِ اَلْقِبْلَةَ وَ اِنْحَرْهُ أَوِ اِذْبَحْهُ وَ قُلْ:

 «وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ حَنِیفاً وَ مٰا أَنَا مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ إِنَّ صَلاٰتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیٰایَ وَ مَمٰاتِی لِلّٰهِ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ `لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ بِذٰلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ  اَللَّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ بِسْمِ اَللَّهِ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی».

 ثُمَّ أَمِرَّ اَلسِّکِّینَ وَ لاَ تَنْخَعْهَا حَتَّى تَمُوتَ [2].

 

ترجمه:

صفوان و ابن عمیر گویند: امام صادق علیه السّلام فرمود:

چون قربانى خود را خریدى آن را رو به قبله کن و نحر و یا ذبح کن و بگو:

«وجّهت وجهی للّذی فطر السّماوات و الأرض حنیفا و ما أنا من المشرکین إنّ‌ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للّه ربّ‌ العالمین لا شریک له و بذلک أمرت و أنا من المسلمین. اللّهمّ‌ منک و لک بسم اللّه و اللّه أکبر. اللّهمّ‌ تقبّل منّی».

سپس چاقو را بکش و نخاع آن را پیش از رگ نبر تا بمیرد.

3-     عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ عَنِ اَلْکَاهِلِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: فِی اَلْعَقِیقَةِ إِذَا ذَبَحْتَ تَقُولُ:

 

 «وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ مٰا أَنَا مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ إِنَّ صَلاٰتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیٰایَ وَ مَمٰاتِی لِلّٰهِ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ `لاٰ شَرِیکَ لَهُ»  اَللَّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ اَللَّهُمَّ هَذَا عَنْ فُلاَنِ بْنِ فُلاَنٍ [3].

ترجمه:

کاهلى گوید: امام صادق علیه السّلام دربارۀ عقیقه چنین فرمود:

هنگامى که کارد بر حلق عقیقه نهادى مى‌گویى:

«وجّهت وجهی للّذی فطر السّموات و الأرض حنیفا مسلما و ما أنا من المشرکین إنّ‌ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للّه ربّ‌ العالمین لا شریک له، اللّهمّ‌ منک و لک اللّهمّ»‌ هذا عن فلان بن فلان».

نکته:

 (بجای فلان بن فلان، اگر شخص مرد باشد اسم او با پدرش را می بری مثلا می گویی: عن علی بن محمد و اگر شخص زن بود می گویی: عن فاطمه بنت محمد).

 

در صورت تمایل به واریز وجه قربانی برای نیازمندان بر روی عکس زیر کلیک کنید.

حد اقل مبلغ قربانی 9000000 ریال است.



[1] -  مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , ج 10 , ص 108

[2]- الکافی , ج 4 , ص 498

[3] -  الکافی , ج 6 , ص 31


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی :

1-       مشکلات اقتصادی و راه‌حلهای آن معلوم است، هیچ بن بستی در کشور وجود ندارد و مسئولان در هر سه قوه باید با تلاش، کار مشترک و استفاده از نظرات کارشناسان، مشکلات و فشارها را از دوش مردم بردارند.

2-      با امریکایی‌ها به علت وجود استدلالهای دقیق، تجربه گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمی کنیم و در پرتو وحدت و همدلی مردم و مسئولان، این مرحله را به خوبی پشت سر خواهیم گذاشت.

3-      اکثر کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولان متفق هستند که عامل همه این مشکلات تحریم ها نیست بلکه ناشی از مسائل درونی و نحوه مدیریت و سیاست گذاری اجرایی است.

4-      من نمی گویم تحریم ها اثر ندارد، اما عمده مشکلات اقتصادی اخیر مربوط به عملکردها است و اگر عملکردها بهتر و با تدبیرتر و به هنگام‌تر و قوی‌تر باشد، تحریم ها تأثیر زیادی نخواهد داشت و می توان مقابل آن ایستاد.

5-      وقتی ارز یا سکه به صورت غلط عرضه و تقسیم می‌شود، مشکلات فعلی به‌وجود می آید زیرا این قضیه دو طرف دارد، یک طرف آن فردی است که دریافت می کند و طرف دیگر آن کسی است که عرضه می کند. همه بیشتر به‌دنبال آن فردی هستند که ارز یا سکه را گرفته است در حالی که تقصیر عمده متوجه آن فردی است که ارز یا سکه را با بی تدبیری عرضه کرده است که اقدامات اخیر قوه قضاییه نیز در واقع برخورد با کسانی است که با یک تخلف و خطای بزرگ، زمینه ساز این مسائل و کاهش ارزش پول ملی شده اند.

6-      ما به دلایل گوناگون، دشمنان خبیث و رذل کم نداریم، آنها کمین گرفته اند تا همچون مگس برروی زخم بنشینند و با سوءاستفاده از مشکلات ناشی از خطای برخی افراد، ناکارآمدی نظام و بن بست در کشور را القاء کنند تا مردم ناامید شوند.

7-      برخی می گویند علت مشکلات فعلی در بازار، و کسب و کار این است که چون فعالان اقتصادی از زمان آغاز تحریم ها یعنی نیمه مرداد و یا نیمه آبان مطلع بودند، کارهایی انجام دادند، حالا سؤال این است که اگر فعالان اقتصادی مطلع بودند و کارهایی کردند، مسئولان دولتی هم باید خود را برای مقابله با تحریم بیشتر آماده می کردند.البته اکنون هم دیر نشده است و می توان تصمیم ها و اقدامات لازم را در مقابل تصمیم خبیثانه دشمن، اتخاذ کرد و اگر کسی بگوید دیر شده و ممکن نیست، یا جاهل است و یا حرف بی جهت زده است.

8-      هرکسی که اعلام کند، ما به بن بست رسیده ایم، یا جاهل است و یا حرف او خائنانه است.

9-      برخی درخصوص فساد به گونه ای صحبت می کنند که گویا همه نظام فاسد است و ادعای فساد سیستمی و فراگیر می کنند در حالی که اینگونه نیست و ما در کشور، مدیران پاکدست و مؤمن فراوانی داریم و اینگونه سخن گفتن، ظلم به این افراد و ظلم به نظام اسلامی است.

10-  دستگاههای نظارتی وابسته به دستگاههای اطلاعاتی، قوه قضاییه و مجلس نیز باید با قدرت و با چشم باز در میدان باشند و آحاد مردم مؤمن نیز باید با احساس وظیفه، در این خصوص، نقش ایفا کنند.

11-  ملت ایران همواره در مقابل دشمن بصیرت داشته است و همه باید بدانند که دشمن به دنبال سوءاستفاده از نقطه ضعف ها، بر ضدّ خود مردم است.

12-  تأکید می کنیم جنگ نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.
البته آنها مسئله جنگ را صریحاً مطرح نمی کنند اما درصددند با اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران و یا ترسوها را بترسانند.
جنگی رخ نخواهد داد چرا که ما مثل گذشته هیچ وقت شروع کننده جنگ نخواهیم بود و آمریکایی‌ها هم حمله را آغاز نمی کنند چون می دانند که صددرصد به ضررشان تمام خواهد شد زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کرده اند به هر متعرّضی، ضربه بزرگ‌تری وارد خواهد کرد.

13-  با توجه به فرمول امریکایی‌ها در مذاکره، هر دولتی در جهان با آنها مذاکره کند، دچار مشکل می شود مگر جهت گیری هایش با واشنگتن یکی باشد که البته دولت فعلی امریکا حتی به اروپایی ها هم زور می گوید.

14-  ما فقط وقتی می توانیم وارد بازی خطرناک مذاکره با امریکا شویم که از لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی به اقتدار مورد نظرمان برسیم و فشارها و هوچی گری های او نتواند در ما تأثیر بگذارد اما در حال حاضر مذاکره قطعاً به ضرر ما تمام می شود و ممنوع است.
امام راحل عظیم الشأن هم مذاکره با امریکا را تا وقتی این رژیم آدم نشود ممنوع کرده بود ما هم بر همین نکته تأکید می کنیم.
حتی اگر به فرض محال قرار بود با امریکایی ها مذاکره ای کنیم قطعاً با دولت فعلی هرگز مذاکره نمی کردیم.
مذاکره با رژیم زورگو و پرتوقع امریکا وسیله ای برای رفع یا کاهش دشمنی آنها نیست بلکه دادن ابزاری به امریکا است که با آن می تواند بیشتر و بهتر اعمال دشمنی کند و اهداف خود را پی بگیرد.

15-  آنها می خواهند با جنگ اقتصادی نارضایتی ایجاد کنند تا شاید این نارضایتی به اغتشاش و ناامنی تبدیل شود.

16-  برخی به اسم اینکه طرفدار ضعفا هستیم و می خواهیم اوضاع را درست کنیم، خودشان ملتفت نیستند اما عملاً در چارچوب نقشه دشمن حرف می زنند و اقدام می کنند

17-  آنها که می گویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقش آفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد[1].



[1] - بیانات معظم له در تاریخ ۲۲ /مرداد/ ۱۳۹۷

 مقام ممعظم رهبری مد ظله:

جهیزیّه‌ی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می‌توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست.

ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نمی‌توانستند یک جهیزیّه‌ی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اشاره‌ای می‌کردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا می‌خواستند که بیایند یک هدیه‌ای بدهند، کمکی بکنند. نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایده‌ای دارد؟استفاده‌اش را نمی بریم. نسخه‌ی طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهره‌اش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایده‌اش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحّت خانواده است. باید عمل شود. ساده برگزار کنید[1].

 


[1] - خطبه‌ی عقد مورخه‌ی ۵/آذر/۱۳۷۵


ملا محسن فیض کاشانی رحمه‌الله در کتاب اللیالی‌المخزونه می‌گوید:

چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه، و همچنین تا [روز] چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند. و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه، هر روز این دعا را بخواند:

 

یا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ یا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ یَسِّرْ عَلَیْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَیْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ رِزْقِی و رِزْقُ عِیالی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ کَانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ کَانَ فِی الْأَرْضِ بَعِیداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ کَانَ قَرِیباً فَیَسِّرْهُ وَ اِنْ کانَ یَسِیراً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثِیراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ کانَ مُخَلَّداً فَطَیِّبْهُ وَ اِنْ کانَ طَیِّباً فَبارِکْ لی فیهِ وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ یا رَبِّ فَکَوِّنْهُ بِکَیْنُونِیَّتِکَ وَ وَحْدانِیَّتِکَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ کانَ عَلی اَیْدِی شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَیَّ حَیْثُ اَکونُ وَ لا تَنْقُلْنِی اِلَیهِ حَیْثُ یَکُونُ[1].

 

ذر ادامه، از مرحوم مجلسی رحمه‌الله به نقل از امام سجاد علیه‌السلام این عمل را با دعایی در پنجشنبه‌های میان این چهارده روز نقل می‌کند؛ آن دعا چنین است:

 

یا ماجِدُ یا واحِدُ، یا جَوادُ یا حَلیمُ، یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا کَریمُ، اَسْئَلُکَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِکَ تَلُمُّ بِها شَعْثى، وَ تَقْضى بِها دَیْنى، وَ تُصْلِحُ بِها شَأْنى بِرَحْمَتِکَ یا سَیِّدى. اَللَّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقى فِى السَّماءِ فَاَنْزِلْهُ، وَ اِنْ کانَ فِى الاَرْضِ فَاَخْرِجْهُ، وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرِّبْهُ، وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیَسِّرْهُ، وَ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثِّرْهُ، وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لى فیهِ، وَ اَرْسِلْهُ عَلى اَیْدى خِیارِ خَلْقِکَ، وَ لا تُحْوِجْنى اِلى شِرارِ خَلْقِکَ، وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ فَکَوِّنْهُ بِکَیْنُونِیَّتِکَ (بِکَیْنُونَتِکَ) وَ وَحْدانِیَّتِکَ. اَللًّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَىَّ حَیْثُ اَکُونُ، وَ لا تَنْقُلْنى اِلَیْهِ حَیْثُ یَکُونُ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ، [یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا واحِدُ یا مَجیدُ یا بَرُّ یا کَریمُ] یا رَحیمُ یا غَنِىُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَیْنا نِعْمَتَکَ، وَ هَیِّنَا [هَنِّئْنا-هَیِّئْنا] کَرامَتَکَ وَ اَلْبِسْنا عافِیَتَکَ.



[1] - اللئالی المخزونة، ملا محسن فیض کاشانی، نسخه خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ص۵٣-۵۵، بهجت‌الدعا، ص٣۶٢-٣۶۴.


دو حدیث زیبا درباره ازدواج امیر المؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها


1-       وَ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : أَیُّهَا اَلنَّاسُ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ أَنْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنِّی أَنَا زَوَّجْتُهُ اِبْنَتِی فَاطِمَةَ وَ لَقَدْ خَطَبَهَا إِلَیَّ أَشْرَافُ قُرَیْشٍ فَلَمْ أُجِبْ کُلَّ ذَلِکَ أَتَوَقَّعُ اَلْخَبَرَ مِنَ اَلسَّمَاءِ حَتَّى جَاءَنِی جَبْرَئِیلُ لَیْلَةَ أَرْبَعٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ اَلْعَلِیُّ اَلْأَعْلَى یَقْرَأُ عَلَیْکَ اَلسَّلاَمَ وَ قَدْ جَمَعَ اَلرُّوحَانِیِّینَ وَ اَلْکَرُوبِیِّینَ فِی وَادٍ یُقَالُ لَهُ اَلْأَفْیَحُ تَحْتَ شَجَرَةِ طُوبَى وَ زَوَّجَ فَاطِمَةَ عَلِیّاً وَ أَمَرَنِی فَکُنْتُ اَلْخَاطِبَ وَ اَللَّهُ تَعَالَى اَلْوَلِیَّ وَ أَمَرَ شَجَرَةَ طُوبَى فَحَمَلَتِ اَلْحُلِیَّ وَ اَلْحُلَلَ وَ اَلدُّرَّ وَ اَلْیَاقُوتَ ثُمَّ نَثَرَتْهُ وَ أَمَرَ اَلْحُورَ اَلْعِینَ فَاجْتَمَعْنَ فَلَقَطْنَ فَهُنَّ یَتَهَادَیْنَهُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ یَقُلْنَ هَذَا نُثَارُ فَاطِمَةَ [1].

                     ترجمه:

از جابر بن سمره روایت شده است:

روزى پیامبر فرمود:این على بن ابى طالب است، شما گمان مى‌کنید که من خود دخترم را به او تزویج نمودم در حالى که تعدادى از اشراف و ثروتمندان قریش خواستگارى او را کرده بودند،من در بارۀ ازدواج دخترم منتظر فرمان آسمانى بودم تا اینکه در شب بیست و چهارم ماه رمضان جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى محمّد!خداى علىّ‌ اعلى به تو سلام مى‌رساند.همانا او ملائکۀ روحانى و کرّوبیّین را در محلّى به نام افیح در زیر درخت طوبى جمع کرده و فاطمه را به عقد على بن ابى طالب درآورده است،و من خطبۀ عقد آنها را خواندم و خداوند خود متولّى این امر بود.سپس خداوند تعالى به درخت طوبى دستور داد تا زر و زیور را نثار فاطمه و على کنند و حور العین از آن زر و زیورها جمع کردند و تا روز قیامت به داشتن آنها افتخار خواهند کرد.

2-       أَبُو بَکْرٍ مَرْدَوَیْهِ فِی کِتَابِهِ بِالْإِسْنَادِ عَنْ سِنَانٍ اَلْأَوْسِیِّ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : حَدَّثَنِی جَبْرَئِیلُ أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لَمَّا زَوَّجَ فَاطِمَةَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَمَرَ رِضْوَانَ فَأَمَرَ شَجَرَةَ طُوبَى فَحَمَلَتْ رِقَاعاً لِمُحِبِّی آلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ أَمْطَرَهَا مَلاَئِکَةً مِنْ نُورٍ بِعَدَدِ تِیکَ اَلرِّقَاعِ فَأَخَذَ تِلْکَ اَلْمَلاَئِکَةُ اَلرِّقَاعَ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَةِ وَ اِسْتَوَتْ بِأَهْلِهَا أَهْبَطَ اَللَّهُ اَلْمَلاَئِکَةَ بِتِلْکَ اَلرِّقَاعِ فَإِذَا لَقِیَ مَلَکٌ مِنْ تِلْکَ اَلْمَلاَئِکَةِ رَجُلاً مِنْ مُحِبِّی آلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ دَفَعَ إِلَیْهِ رُقْعَةَ بَرَاءَةٍ مِنَ اَلنَّارِ[2].

ترجمه:

رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم گوید: جبرئیل به من گفت:هنگامى که خداى تعالى فاطمه را براى على(علیهما السّلام)تزویج کرد،به رضوان(خازن بهشت)امر کرد تا رقعه‌ها و نوشته‌هایى را براى محبّان و دوستداران آل محمّد(صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم)،بر درخت طوبى بیاویزد آنگاه ملائکه‌اى نورانى به تعداد رقعه‌هاى مذکور فرود آمدند و آن صفحات را برداشتند.در روز قیامت خداوند متعال آن ملائک را بازمى‌گرداند تا هر گاه یکى از محبّان آل محمّد(صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم)را دیدند یکى از آن صفحه‌ها را که در آنها برائت از جهنّم نوشته شده است به او بدهند.


[1] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , ج 43 , ص 139

[2] بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , ج 43 , ص 44


سیّد ابن طاووس به سند معتبر، از جمیل بن درّاج روایت کرده: مردى خدمت امام صادق علیه السّلام آمد و گفت: اى مولاى من سنّ و سالم بالا رفته، و خویشانم مرده اند، و مونسى ندارم، مى ترسم مرا هم مرگ دریابد، حضرت فرمود:

 برادران مؤمن صالح، براى انس گرفتن از نزدیکان بهترند، و اگر طولانى شدن عمر خود و خویشان و دوستان را خواهى، این دعا را پس از هر نماز بخوان:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فى شَىْءٍ أَنَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدى فى قَبْضِ رُوحِ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنى فى نَفْسى وَلا فى اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتى.

خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، خدایا رسول راستگوى تصدیق شده ات (درود تو بر او و خاندانش) گفت: که تو فرمودى: در هیچ کارى از کارهایم تردید نکرده ام همچون تردید در گرفتن روح بنده مؤمنم درحالى که او مرگ را خوش ندارد و من هم رنجاندن او را خوش ندارم، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و براى ولیّت گشایش و عافیت و یارى را نزدیک گردان، و درباره خودم، و احدى از دوستانم بدى قرار مده.

و اگر خواهى یک یک از دوستان خود را نام ببر و بگو: «و لا فى فلان و لا فى فلان» راوى گفت: چون بر این دعا مداومت کردم، چندان عمر یافته ام که از زندگانى ملول و خسته شده ام، و این دعا بسیار معتبر است.

عن امیر المومنین علیه السلام:

لا ترخصوا لانفسکم فتذهب بکم الرخص الی مذاهب الظلمه[1].

ترجمه:

به نفس خود فرصت ورخصت ندهید که این رخصت دادنها شما را بسوی مذهبهای انسانهاس ظالم بکشاند.

نکته ها:

1.       اگر نفس را ول ورها کنی تورا به سوی گمراهی می کشاند.

2.       زخصت هایی که داریم پر بها وبا ارزشند آنها را به نفس اماره ندهیم .

3.       رخصتهای خود را برای کارهایی که کمک به حیات معنوی ما می کنند اختصاص دهیم.

4.       اگر نفس را بیکار بگذاری مذهبت را تغییر می دهد و به سوی مذهب ظالمان می کشاند.

نظر شما چیه؟



[1] - نهج البلاغه،خطبه86


سؤال:

چرا با وجود همسر، انسان نسبت به زنان تنوع طلب هست و دوست دارد با زنان دیگر هم رابطه داشته باشد؟


پاسخ:

دلایل مختلفی ممکن است این مساله را ایجاد کرده باشد:

1- نبود تقوای کافی در مرد و چشم چران بودن، این مساله یکی از مهمترین علل تنوع طلبی مردان است. دیدن زنان نامحرم، دیدن فیلم و کلیپ جنسی و یا عکس جنسی باعث شده مردان زنان هرزه را با همسران خود مقایسه کنند و فکر کنند که همسرشان نمی تواند همانند آنها شود البته این پندار نا خود آگاه در ضمیر شخص خود را نشان می دهد.

2- ممکن است همسر جذابیت های رفتاری را شوهر نداشته باشد و همین مسأله مرد را به فکر ارتباط با زنان دیگر وا دارد در این صورت باید زن ، مهارت های ارتباط مؤثر با همسر خود را یاد بگیرید.

3- وجود قوه شهوت زیاد در مردان آن هم به دلیل تغذیه نا مناسب او را به سمت ارضاء شهوت از همسرش می کشاند ولی وقتی اقبالی از همسر برای رابطه جنسی نبیند از او زده شده و به فکر زن دیگر می افتد.

برای اینکه این حالات پیش نیاید باید:

1- تقوای خود را زیاد کنید و نگاهتان را مدیریت کنید. برای این کار پیشنهاد می کنم آیه 30 سوره نور را مرتب بخوانید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ.

2- خودتان را در دام مقایسه همسرتان با زنان دیگر قرار ندهید قطعا همسر شما جذابیت ها و قابلیت هایی دارند که دیگران ندارند روی آنها ذهنتان را متمرکز کنید.

3- تغذیه متناسب با مزاجتان داشته باشید پیشنهاد ما در این باره مشاوره با متخصصان طب اسلامی است.

4- برنامه جنسی مرتب با همسرتان بچینید و تعهد بدهید که طبق برنامه رابطه داشته باشید. نظم در رابطه جنسی بسیاری از مشکلاتتان را حل می کند.

محمد علی فتحی

مأمون پس از شنیدن این مطالب گفت:  

آفرین اى ابا جعفر! خداوند به تو احسان فرماید. اکنون اگر صلاح مى‏دانید شما نیز از یحیى سؤالى بکنید چنان که او سؤال کرد.

امام علیه السّلام فرمود:

 بگو ببینم این چگونه زنى است که نگاه مردى به او در اوّل روز حرام بوده است امّا چون روز بالا آمد حلال شد ولى به هنگام ظهر باز حرام شد اما وقت عصر حلال شد، همین‏که خورشید غروب کرد، حرام شد و چون وقت عشا فرا رسید حلال شد ولى نیمه شب باز حرام شد و چون فجر طلوع کرد به آن مرد حلال شد؟ و علت این حلال و یا حرام شدن‏ها را بیان کن.

یحیى بن اکثم گفت: به خدا قسم پاسخ این سؤال را نمى‏دانم و دلیلى را در آن باره نمى‏شناسم، اگر صلاح مى‏دانید ما را به فیض برسانید. امام علیه السّلام فرمود:

این زن کنیز مردى بوده است، اول روز مرد بیگانه‏اى به او نگاه کرد که نگاهش حرام بود و چون روز بالا آمد، مرد بیگانه، آن زن را از مولایش خرید پس بر او حلال شد. اما وقت ظهر او را آزاد کرد پس او حرام شد ولى موقع عصر با او ازدواج کرد. در نتیجه به او حلال شد امّا هنگام غروب او را ظهار کرد، پس بر او حرام شد و چون وقت نماز عشاء فرا رسید، کفّاره ظهار را داد، در نتیجه به او حلال گشت و به هنگام نیمه شب چون او را طلاق داد، بر او حرام شد و چون وقت طلوع فجر فرا رسید با او رجوع کرد، پس بر او حلال شد.

 مردم نقل کرده‏اند که امّ الفضل از مدینه نامه‏اى نوشت و از امام علیه السّلام شکایت کرد و گفت: او به جاى من از کنیز بهره مى‏گیرد. مأمون جواب داد: دخترم من تو را با ابو جعفر علیه السّلام همسر نکردم تا حلالى را بر او حرام سازم، بعد از این، این قبیل حرفها را تکرار نکنى[1].



[1] - راه روشن؛ ترجمه المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج‏4، ص: 355


یحیى بن اکثم که از دشمنان سر سخت عباسی و مدعی علم در زمان مامون بود برا شکست دادن امام جواد علیه السلام و تحقیر وی از مامون خاواست تا جلسه مناظره علمی ترتیب دهد.

 

جلسه ترتیب داده شده  و یحیی رو به مأمون کرد و گفت: یا امیر المؤمنین اجازه مى‏ فرمایید که از ابو جعفر مسأله ‏اى بپرسم؟ مأمون گفت :از خودش اجازه بگیر ! یحیى بن اکثم رو به امام علیه السّلام کرد و گفت:  

فدایت شوم اجازه مى‏فرمایید مسأله‏اى را بپرسم؟

 فرمود: اگر مایلى بپرس. یحیى گفت:  فدایت شوم چه مى‏فرمایید درباره محرمى که صیدى را کشته است؟

فرمود: صید را در داخل حرم کشته یا خارج از حرم آن محرم به مسئله عالم بوده یا جاهل؟ از روى عمد کشته یا از روى سهو؟ محرم آزاد بوده است یا برده؟ صغیر بوده است یا کبیر؟ اوّلین بار است که مرتکب قتل شده یا تکرارى است؟

صید از پرندگان است یا غیر پرنده؟ صید از نوع صغیر است یا کبیر؟ شکارکننده بر کارش اصرار مى‏ورزد یا پشیمان است؟ شب هنگام صید را کشته یا به هنگام روز؟

موقع قتل، براى عمره محرم بوده است یا براى حج؟

 یحیى بن اکثم متحیّر ماند و در چهره‏اش آثار ناتوانى و درماندگى ظاهر شد و زبانش به لکنت افتاد به طورى که همه اهل مجلس جریان را فهمیدند.

مأمون به امام علیه السّلام گفت: فدایت شوم اگر مصلحت مى‏دانید تفصیل تمام وجوه مسئله کشتن صید به دست محرم را، بیان بفرمایید تا ما بیاموزیم و استفاده کنیم.

ابو جعفر علیه السّلام فرمود:

آرى وقتى که محرم صید را در خارج حرم بکشد و صید از پرندگان باشد و بزرگ هم باشد، کفّاره‏اش یک گوسفند است ولى اگر در حرم باشد، مجازاتش دو برابر است و هرگاه محرم جوجه‏اى را در خارج حرم بکشد، کفّاره‏اش برّه‏اى است که از شیر گرفته باشند اما اگر در حرم آن را بکشد باید هم برّه را قربانى کند و هم بهاى جوجه را بدهد و اگر صید از حیوانات وحشى باشد و گورخر باشد کفاره‏اش یک گاو است و اگر شتر مرغ باشد یک شتر و اگر آهو باشد یک گوسفند است و اگر یکى از این‏ها را داخل حرم بکشد کفاره‏اش دو برابر قربانى حاجیان است و هرگاه محرم مرتکب چیزى شود که باید شتر قربانى کند و احرامش براى حج باشد باید آن را در منى نحر کند و اگر احرامش براى عمره باشد باید در مکه نحر کند و کفاره صید براى عالم و جاهل برابر است. اگر به عمد صید کند، مرتکب گناه شده است و اگر از روى خطا صید کند، مرتکب گناه نشده است و کفّاره در مورد شخص آزاد به عهده خود اوست ولى در مورد برده بر عهده مولاى وى است، بر صغیر کفّاره نیست بلکه بر عهده کبیر است و درباره شخص پشیمان، پشیمانى، کیفر اخروى را از بین مى‏برد ولى کسى که بر عمل خود اصرار مى‏ورزد، کیفر اخروى دارد.


منبع: راه روشن؛ ترجمه المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج‏4، ص 355