عید سعید قربان را که نماد زیر پای گذاردن نفس و خواهش های آن است به همه تبریک می گویم.
ابراهیم علیه السلام با کشاندن اسماعیلش به قربانگاه علی رغم وسوسه های شیطان، خواسته خدای عزوجل را بر خواسته ای خودش ترجیح داد در جواب این رفتار عظیم حضرت ابراهیم علیه السلام ، خدای مهربان وعده ذبح عظبم را داد. آیه «وفدیناه بذبح عظیم[1]» گویای آن است که تاویل این آیه را می خوانیم:
حَدَّثَنَا اِبْنُ عُبْدُوسٍ عَنِ اِبْنِ قُتَیْبَةَ عَنِ اَلْفَضْلِ قَالَ سَمِعْتُ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ:
لَمَّا أَمَرَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِبْرَاهِیمَ أَنْ یَذْبَحَ مَکَانَ اِبْنِهِ إِسْمَاعِیلَ اَلْکَبْشَ اَلَّذِی أَنْزَلَهُ عَلَیْهِ تَمَنَّى إِبْرَاهِیمُ أَنْ یَکُونَ قَدْ ذَبَحَ اِبْنَهُ إِسْمَاعِیلَ بِیَدِهِ وَ أَنَّهُ لَمْ یُؤْمَرْ بِذَبْحِ اَلْکَبْشِ مَکَانَهُ لِیَرْجِعَ إِلَى قَلْبِهِ مَا یَرْجِعُ إِلَى قَلْبِ اَلْوَالِدِ اَلَّذِی یَذْبَحُ أَعَزَّ وُلْدِهِ عَلَیْهِ بِیَدِهِ فَیَسْتَحِقَّ بِذَلِکَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ اَلثَّوَابِ عَلَى اَلْمَصَائِبِ فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ:
یَا إِبْرَاهِیمُ ! مَنْ أَحَبُّ خَلْقِی إِلَیْکَ؟
فَقَالَ:
یَا رَبِّ مَا خَلَقْتَ خَلْقاً هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ حَبِیبِکَ مُحَمَّدٍ .فَأَوْحَى اَللَّهُ إِلَیْهِ أَ فَهُوَ أَحَبُّ إِلَیْکَ أَمْ نَفْسُکَ- ؟ قَالَ: بَلْ هُوَ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ نَفْسِی.
قَالَ: فَوَلَدُهُ أَحَبُّ إِلَیْکَ أَمْ وَلَدُکَ؟ قَالَ: بَلْ وَلَدُهُ. قَالَ: فَذَبْحُ وَلَدِهِ ظُلْماً عَلَى أَیْدِی أَعْدَائِهِ أَوْجَعُ لِقَلْبِکَ أَوْ ذَبْحُ وَلَدِکَ بِیَدِکَ فِی طَاعَتِی.
قَالَ : یَا رَبِّ بَلْ ذَبْحُهُ عَلَى أَیْدِی أَعْدَائِهِ أَوْجَعُ لِقَلْبِی؟ قَالَ: یَا إِبْرَاهِیمُ ! فَإِنَّ طَائِفَةً تَزْعُمُ أَنَّهَا مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ سَتَقْتُلُ اَلْحُسَیْنَ اِبْنَهُ مِنْ بَعْدِهِ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً کَمَا یُذْبَحُ اَلْکَبْشُ وَ یَسْتَوْجِبُونَ بِذَلِکَ سَخَطِی.
فَجَزِعَ إِبْرَاهِیمُ لِذَلِکَ وَ تَوَجَّعَ قَلْبُهُ وَ أَقْبَلَ یَبْکِی .
فَأَوْحَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ : یَا إِبْرَاهِیمُ! قَدْ فَدَیْتُ جَزَعَکَ عَلَى اِبْنِکَ إِسْمَاعِیلَ لَوْ ذَبَحْتَهُ بِیَدِکَ بِجَزَعِکَ عَلَى اَلْحُسَیْنِ وَ قَتْلِهِ وَ أَوْجَبْتُ لَکَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ أَهْلِ اَلثَّوَابِ عَلَى اَلْمَصَائِبِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ فَدَیْنٰاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ [2].
ترجمه:
چون خدای عزّ وجلّ ابراهیم(علیه السّلام) را امر کرد که به جای فرزندش اسماعیل(علیه السّلام)، گوسفندی را که خدا برایش فرو فرستاده بود قربانی کند،
ابراهیم درخواست کرد که فرزندش اسماعیل(علیه السّلام) را با دستش ذبح کند- و اگر به کشتن گوسفند امر نمی شد،
همین کار را می کرد- تا آن داغی را که بر قلب پدری که عزیزترین فرزندانش را با دست خود قربانی کرده، وارد شده است، به دل او هم وارد شود،
و به این ترتیب سزاوارِ بلندترین درجات اهل ثواب بر بلاها گردد، پس خدای عزّ و جلّ به او وحی کرد:
ای ابراهیم، چه کسی از آفریدگانم را بیشتر دوست داری؟ گفت: پروردگارا، تو کسی را نیافریدی که از دوستت محمّد(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) محبوب تر باشد،
خدا به او وحی کرد:
آیا او را بیشتر دوست داری یا نَفسِ خود را؟
گفت:
بلکه من او را بیشتر از خود دوست دارم،
فرمود: فرزندش نزد تو محبوب تر است یا فرزند خودت؟
گفت: بلکه فرزند او،
فرمود: کشته شدنِ فرزندِ او به ستم و ظلم به دستِ دشمنانش دل تو را بیشتر به درد می آورد یا کشته شدن فرزندت به دست خودت در راه اطاعت از من؟
فرمود: پروردگارا، بلکه کشته شدنِ او به دستِ دشمنانش قلبِ مرا بیشتر به درد می آورد،
فرمود: ای ابراهیم، پس همانا گروهی که گمان می کنند از امّت محمّد(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) هستند، به زودی بعد از پسرش حسین را از روی ظلم و دشمنی به قتل میرسانند همانگونه که گوسفند قربانی میشود بدین واسطه مستوجب خشم من خواهند شد،
پس ابراهیم به سبب آن بی تاب شد و دلش به درد آمد و گریست،
خدای عزّ و جلّ به او وحی فرمود:
ای ابراهیم به تحقیق، فدیهی بی تابی بر فرزندت اسماعیل- یعنی اگر او را ذبح می کردی- به اندوهگینی ات بر حسین(علیه السّلام) و کشته شدنش برابر گشت، و برای تو بلندترین درجات اهل ثواب بر مصیبت ها خواهد بود، و به این سبب سخن خدای عزّ و جلّ است که فرمود: “ما قربانی بزرگی را فدای او ساختیم.”
آنچه پیش رو دارید درباره خرید و فروش چک است که سایت وزین اسلام کوئیست جمع آوری کرده و ما با توجه به جامعیت مطلب عینا در پایگاهمان قرار می دهیم.
سؤال:
آیا خرید و فروش چک جایز است؟
نظر اکثر مراجع تقلید در این باره آن است که، اگر چک و سفته حقیقی بوده (صوری نباشد) و فروشنده، مبلغ چک یا سفته را از صادر کننده آن، طلبکار باشد، فروش آن (به بدهکار یا شخصی دیگر) به قیمت کمتر و به صورت نقد، اشکال ندارد[1].
اما برخی از فقها، هر چند فروش چک و سفته را توسط شخص طلبکار به بدهکار، جایز شمرده ولی فروش آن به شخص ثالث به قیمت کمتر را صحیح نمیدانند[2]. و برخی نیز خرید و فروش آن، به هر دو شکل را حرام دانستهاند[3].
ضمائم:
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است[4]:
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
فروش چک و سفته به شخص ثالث به مبلغ کمتر جایز نیست، ولی فروش آن به بدهکار اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
در صورتیکه چک مربوط به معاملهای باشد، و سند بدهکاری محسوب شود (و چک دوستانه نباشد) خرید و فروش آن به کمتر یا بیشتر از مبلغ مندرج در آن مانعی ندارد.
همچنین سفته حقیقی را اگر کسی با دیگری به مبلغی کمتر معامله کند مثل این که سفته هزار تومانی را که سه ماه مدت دارد به نهصد تومان پول نقد معامله نماید و در حقیقت یک هزار تومان اسکناسی را که در ذمه بدهکار، طلب دارد، به نهصد تومان پول نقد میفروشد، این گونه معامله سفته اشکال ندارد (و آن را تنزیل سفته گویند) ولی معامله روی سفته دوستانه خالی از اشکال نیست، چون بدهی واقعی در آنجا وجود ندارد و راههایی که برای حل مشکل آن ذکر شده هیچ کدام خالی از اشکال نمیباشد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
چک دیگران اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
خرید کردن چک چنانچه صوری نباشد اشکال ندارد.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
فروش چک و سفته صحیح نیست. بلی، طلبکار میتواند ذمه مدیون را به کمتر از مبلغ دین به دیگری نقداً بفروشد.
حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):
هر نوع خرید و فروش چک و سفته که در آن به ازای نقد کردن آنها از مبلغ اصلی چک یاسفته کم می کنند، (تنزیل کردن)حرام است.
[1] - آیات عظام تبریزى، سیستانى، فاضل، مکارم و نورى؛ تبریزى، جواد، استفتاءات جدید، ج1، ص 230، س 1102، قم، اول، بیتا؛ فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج 1، ص 256، س 1032، انتشارات امیر قلم، قم، چاپ یازدهم، بیتا؛ آیتالله بهجت: (اگر فروشنده چک، مبلغ آن را از صادر کننده چک، طلبکار باشد فروش آن به مبلغ کمتر، در صورتى جایز است که در مابهالتفاوت، معامله شرعى انجام گیرد و در ضمن آن، شرط قرض (به مبلغ فروش چک) شود)؛ بهجت، محمد تقى، توضیح المسائل، ضمائم، ص 4، م29، انتشارات شفق، قم - ایران، 92، 1428 ه ق.
[2] - آیات عظام امام خمینی و خامنهای؛ آیت الله وحید خراسانی: (بنابر احتیاط واجب، جایز نیست)؛ وحید خراسانى، حسین، توضیح المسائل، ص 600، م 2869، مدرسه امام باقر علیه السلام، قم، نهم، 1428 ه ق؛ امام، خمینى، سید روح اللّٰه موسوى، توضیح المسائل (امام خمینى)، ص 637، س 72، اول، 1426 ه ق.
[3] - آیت الله هادوی تهرانی.
[4] - استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، سیستانی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
بعد از منع کتابت حدیث توسط خلیفه دوم آن هم به بهانه جلوگیری از نشر فضائل اهل البیت علهم السلام، بسیاری ار راویان حدیث نبوی تحت تعقیب و پیگرد قرار گفتند و کسی جرأت مخالف با این بخش نامه را نداشت.
کم کم جامعه اسلامی با از دنیا رفتار اصحاب پیامبر، به سمتی رفت که مسلمانان نتوانستند از علم نبوی بهره و حظ کافی را ببرند. تلاش های امیرالمؤمنین علیه السلام و امام حسن و امام حسین علیهما السلام نیز در زمینه معرفت افزایی مسلمین محدود به خواص یاران شد.
چنان جهل امت اسلامی را فرا گرفت و از طرفی دستگاه اموی شروع به جعل حدیث کرد که جای حق و باطل عوض شد و ما نتیجه این تغییرات را در حادثه کربلا می بینیم. جماعتی که خود را مسلمان می نامیدند نوه رسول خدا را غریب و تشنه کشتند و بر کشته های دشت کربلا شادمانی کردند.
جو اختناق در زمان یزید ملعون به قدری وحشتناک بود که امام سجاد علیه السلام در قالب دعا توانستند برخی معارف ناب اسلامی را به جامعه مخاطبان خود منتقل کنند.
بعد از جریان انتقال قدرت از اموی ها به مروانی ها و بعد ها بنی العباس، امام باقر علیه السلام از فرصت مشغولیت سران حکومت به مساله انتقال قدرت، استفاده کرد و علوم پیامبر صلی الله علیه و آله را به تشنگان معرفت آموزش داد.
امام باقر علیه السلام در واقع مجدد دین اسلام و ارائه کننده معارف قرآن و عترت شد و مدرسه علمی وی در مدینه چنان گسترش یافت که از اقصی نقاط بلاد اسلامی برای فراگیری علم به محضر ایشان شرفیاب می شدند.
به حق ما مسلمین وامدار امام باقر علیه السلام هستیم امامی که دشمن تاب علم و دانش و معرفت او را نیاورد و با سم حضرت مسمسوم و به شهادت رساند.
کلامی از امام باقر علیه السلام
محمد بن مسلم قال:کنا عند أبی جعفر علیه السلام على باب داره بالمدینة فنظر إلى الناس یمرون أفواجا، فقال لبعض من عنده:
حدث بالمدینة أمر؟
فقال: أصلحک الله ولّی المدینة والٍ فغدا الناس یهنؤونه.
فقال: إن الرجل لیغدی علیه بالامر یهنئ به، وإنه لباب من أبواب النار[1].
ترجمه:
نزد امام باقر علیه السلام در مدینه جلوی منزلش بودیم که حضرت مشاهده کرد مردم گروه گروه حرکت می کنند.از کسی که نزدش بود پرسیدند:
در مدینه اتفاقی افتاده؟
عرض کرد: خدا امرتان را به صلاح دارد به حکمرانی مدینه والیی گماشته شده و مردم صبح زود برای تبریک ورودش می روند.
حضرت فرمود:
"مرد صبح می کند که تبریک به آن کس بگوید در حالی که او دری از درهای آتش است".
نکته:
1- هر حرکتی جمعی دلیل بر حقانیت و مثبت بودن آن نیست.
2- استقبال از کسی که ظلم می کند و یا گماشته ظالم است خود ظلم است.
3- والی ستمگر باب ورود به آتش است.
عن رسول الله صلی الله علیه و آله:
أَلاَ وَ مَنْ مَشَى إِلَى مَسْجِدٍ یَطْلُبُ فِیهِ اَلْجَمَاعَةَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ سَبْعُونَ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ یُرْفَعُ لَهُ مِنَ اَلدَّرَجَاتِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ مَاتَ وَ هُوَ عَلَى ذَلِکَ وَکَّلَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ سَبْعِینَ أَلْفَ مَلَکٍ یَعُودُونَهُ فِی قَبْرِهِ وَ یُبَشِّرُونَهُ وَ یُؤْنِسُونَهُ فِی وَحْدَتِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ حَتَّى یُبْعَثَ[1] .
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
هر کس به قصد شرکت در نماز جماعت به سوی مسجدی گام بردارد، خداوند متعال در مقابل هر گام، هفتاد هزار حسنه به او پاداش میدهد و به همین میزان، درجات او را بالا خواهد برد و چنانچه در این حال از دنیا برود، خداوند بزرگ، هفتاد هزار فرشته را مأمور میکند تا در قبر به دیدار او بروند و وی را بشارت دهند و در تنهایی قبر، انیس او باشند و تا روز قیامت برایش طلب آمرزش کنند.
یکی از برنامه ای اسلام جهت تقرب الی الله قربانی کشتن در راه اوست. مؤمن با کشتن شتر،گاو یا گوسفند یا هر حیوان حلال گوشت برای رضای خدا و دادن گوشت آن به فقرا و نیازمندان ،عبادت و بندگی می کند.
هر ساله حاجیان به یاد قربانی بزرگ حضرت ابراهمیم علیه السلام که برای امتحان اخلاص او بود، در منا قربانی می کشند. در عید قربان برای غیر حاجیان مستحب است قربانی بکشند.
همچنین مستحب است برا ی نوزاد قربانی کشته شود و اگر کسی باشد که والدین او برایش قربانی یا عقیقه نکشته باشند مستحب است برای سلامتی خود عقیقه قربانی نمایند.
یکی از آداب قربانی کشتن، خواندن دعا هنگام قربانی است که در ذیل سه نوع دعا تقدیم می گردد:
1- دعای پیامبر هنگام کشتن فربانی:
عَوَالِی اَللآَّلِی ، عَنِ اَلنَّبِیِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ أَنَّهُ قَالَ عَلَى ذَبِیحَتِهِ :
بِسْمِ اَللَّهِ اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ[1] .
ترجمه دعا:
پیامبر هنگام کشتن قربانی می فرمود:
خدایا از محمد و آل محمد و از امت محمد صلی الله علیه وآله قبول کن.
2- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ :
إِذَا اِشْتَرَیْتَ هَدْیَکَ فَاسْتَقْبِلْ بِهِ اَلْقِبْلَةَ وَ اِنْحَرْهُ أَوِ اِذْبَحْهُ وَ قُلْ:
«وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ حَنِیفاً وَ مٰا أَنَا مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ إِنَّ صَلاٰتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیٰایَ وَ مَمٰاتِی لِلّٰهِ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ `لاٰ شَرِیکَ لَهُ وَ بِذٰلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ اَلْمُسْلِمِینَ اَللَّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ بِسْمِ اَللَّهِ وَ اَللَّهُ أَکْبَرُ اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی».
ثُمَّ أَمِرَّ اَلسِّکِّینَ وَ لاَ تَنْخَعْهَا حَتَّى تَمُوتَ [2].
ترجمه:
صفوان و ابن عمیر گویند: امام صادق علیه السّلام فرمود:
چون قربانى خود را خریدى آن را رو به قبله کن و نحر و یا ذبح کن و بگو:
«وجّهت وجهی للّذی فطر السّماوات و الأرض حنیفا و ما أنا من المشرکین إنّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للّه ربّ العالمین لا شریک له و بذلک أمرت و أنا من المسلمین. اللّهمّ منک و لک بسم اللّه و اللّه أکبر. اللّهمّ تقبّل منّی».
سپس چاقو را بکش و نخاع آن را پیش از رگ نبر تا بمیرد.
3- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ آدَمَ عَنِ اَلْکَاهِلِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: فِی اَلْعَقِیقَةِ إِذَا ذَبَحْتَ تَقُولُ:
«وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَ مٰا أَنَا مِنَ اَلْمُشْرِکِینَ إِنَّ صَلاٰتِی وَ نُسُکِی وَ مَحْیٰایَ وَ مَمٰاتِی لِلّٰهِ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ `لاٰ شَرِیکَ لَهُ» اَللَّهُمَّ مِنْکَ وَ لَکَ اَللَّهُمَّ هَذَا عَنْ فُلاَنِ بْنِ فُلاَنٍ [3].
ترجمه:
کاهلى گوید: امام صادق علیه السّلام دربارۀ عقیقه چنین فرمود:
هنگامى که کارد بر حلق عقیقه نهادى مىگویى:
«وجّهت وجهی للّذی فطر السّموات و الأرض حنیفا مسلما و ما أنا من المشرکین إنّ صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للّه ربّ العالمین لا شریک له، اللّهمّ منک و لک اللّهمّ» هذا عن فلان بن فلان».
نکته:
(بجای فلان بن فلان، اگر شخص مرد باشد اسم او با پدرش را می بری مثلا می گویی: عن علی بن محمد و اگر شخص زن بود می گویی: عن فاطمه بنت محمد).
در صورت تمایل به واریز وجه قربانی برای نیازمندان بر روی عکس زیر کلیک کنید.
حد اقل مبلغ قربانی 9000000 ریال است.
[1] - مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل , ج 10 , ص 108
[2]- الکافی , ج 4 , ص 498
[3] - الکافی , ج 6 , ص 31
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی :
1- مشکلات اقتصادی و راهحلهای آن معلوم است، هیچ بن بستی در کشور وجود ندارد و مسئولان در هر سه قوه باید با تلاش، کار مشترک و استفاده از نظرات کارشناسان، مشکلات و فشارها را از دوش مردم بردارند.
2- با امریکاییها به علت وجود استدلالهای دقیق، تجربه گذشته و ضررهای فراوان مذاکره با یک رژیم متقلب و زورگو مذاکره نمی کنیم و در پرتو وحدت و همدلی مردم و مسئولان، این مرحله را به خوبی پشت سر خواهیم گذاشت.
3- اکثر کارشناسان اقتصادی و بسیاری از مسئولان متفق هستند که عامل همه این مشکلات تحریم ها نیست بلکه ناشی از مسائل درونی و نحوه مدیریت و سیاست گذاری اجرایی است.
4- من نمی گویم تحریم ها اثر ندارد، اما عمده مشکلات اقتصادی اخیر مربوط به عملکردها است و اگر عملکردها بهتر و با تدبیرتر و به هنگامتر و قویتر باشد، تحریم ها تأثیر زیادی نخواهد داشت و می توان مقابل آن ایستاد.
5- وقتی ارز یا سکه به صورت غلط عرضه و تقسیم میشود، مشکلات فعلی بهوجود می آید زیرا این قضیه دو طرف دارد، یک طرف آن فردی است که دریافت می کند و طرف دیگر آن کسی است که عرضه می کند. همه بیشتر بهدنبال آن فردی هستند که ارز یا سکه را گرفته است در حالی که تقصیر عمده متوجه آن فردی است که ارز یا سکه را با بی تدبیری عرضه کرده است که اقدامات اخیر قوه قضاییه نیز در واقع برخورد با کسانی است که با یک تخلف و خطای بزرگ، زمینه ساز این مسائل و کاهش ارزش پول ملی شده اند.
6- ما به دلایل گوناگون، دشمنان خبیث و رذل کم نداریم، آنها کمین گرفته اند تا همچون مگس برروی زخم بنشینند و با سوءاستفاده از مشکلات ناشی از خطای برخی افراد، ناکارآمدی نظام و بن بست در کشور را القاء کنند تا مردم ناامید شوند.
7- برخی می گویند علت مشکلات فعلی در بازار، و کسب و کار این است که چون فعالان اقتصادی از زمان آغاز تحریم ها یعنی نیمه مرداد و یا نیمه آبان مطلع بودند، کارهایی انجام دادند، حالا سؤال این است که اگر فعالان اقتصادی مطلع بودند و کارهایی کردند، مسئولان دولتی هم باید خود را برای مقابله با تحریم بیشتر آماده می کردند.البته اکنون هم دیر نشده است و می توان تصمیم ها و اقدامات لازم را در مقابل تصمیم خبیثانه دشمن، اتخاذ کرد و اگر کسی بگوید دیر شده و ممکن نیست، یا جاهل است و یا حرف بی جهت زده است.
8- هرکسی که اعلام کند، ما به بن بست رسیده ایم، یا جاهل است و یا حرف او خائنانه است.
9- برخی درخصوص فساد به گونه ای صحبت می کنند که گویا همه نظام فاسد است و ادعای فساد سیستمی و فراگیر می کنند در حالی که اینگونه نیست و ما در کشور، مدیران پاکدست و مؤمن فراوانی داریم و اینگونه سخن گفتن، ظلم به این افراد و ظلم به نظام اسلامی است.
10- دستگاههای نظارتی وابسته به دستگاههای اطلاعاتی، قوه قضاییه و مجلس نیز باید با قدرت و با چشم باز در میدان باشند و آحاد مردم مؤمن نیز باید با احساس وظیفه، در این خصوص، نقش ایفا کنند.
11- ملت ایران همواره در مقابل دشمن بصیرت داشته است و همه باید بدانند که دشمن به دنبال سوءاستفاده از نقطه ضعف ها، بر ضدّ خود مردم است.
12- تأکید می کنیم جنگ
نخواهد شد و مذاکره نخواهیم کرد.
البته آنها مسئله جنگ را صریحاً مطرح نمی کنند اما درصددند با
اشاره و کنایه، «شبح جنگ» را ایجاد و بزرگ کنند تا ملت ایران و یا ترسوها را
بترسانند.
جنگی رخ نخواهد داد چرا که ما مثل گذشته هیچ وقت شروع کننده جنگ
نخواهیم بود و آمریکاییها هم حمله را آغاز نمی کنند چون می دانند که صددرصد به
ضررشان تمام خواهد شد زیرا جمهوری اسلامی و ملت ایران ثابت کرده اند به هر
متعرّضی، ضربه بزرگتری وارد خواهد کرد.
13- با توجه به فرمول امریکاییها در مذاکره، هر دولتی در جهان با آنها مذاکره کند، دچار مشکل می شود مگر جهت گیری هایش با واشنگتن یکی باشد که البته دولت فعلی امریکا حتی به اروپایی ها هم زور می گوید.
14- ما فقط وقتی می
توانیم وارد بازی خطرناک مذاکره با امریکا شویم که از لحاظ اقتصادی و سیاسی و
فرهنگی به اقتدار مورد نظرمان برسیم و فشارها و هوچی گری های او نتواند در ما
تأثیر بگذارد اما در حال حاضر
مذاکره قطعاً به ضرر ما تمام می شود و ممنوع است.
امام راحل عظیم الشأن هم مذاکره با امریکا را تا وقتی این رژیم
آدم نشود ممنوع کرده بود ما هم بر همین نکته تأکید می کنیم.
حتی اگر به فرض محال قرار بود با امریکایی ها مذاکره ای کنیم
قطعاً با دولت فعلی هرگز مذاکره نمی کردیم.
مذاکره با رژیم زورگو و پرتوقع امریکا وسیله ای برای رفع یا
کاهش دشمنی آنها نیست بلکه دادن ابزاری به امریکا است که با آن می تواند بیشتر و
بهتر اعمال دشمنی کند و اهداف خود را پی بگیرد.
15- آنها می خواهند با جنگ اقتصادی نارضایتی ایجاد کنند تا شاید این نارضایتی به اغتشاش و ناامنی تبدیل شود.
16- برخی به اسم اینکه طرفدار ضعفا هستیم و می خواهیم اوضاع را درست کنیم، خودشان ملتفت نیستند اما عملاً در چارچوب نقشه دشمن حرف می زنند و اقدام می کنند
17- آنها که می گویند
دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقش آفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل
مشکلات انجام دهد[1].

مقام ممعظم رهبری مد ظله:
جهیزیّهی فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست میتوانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست.
ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)نمیتوانستند یک جهیزیّهی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر(صلی الله علیه وآله) اشارهای میکردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضیهایشان هم آدمهای متمکّنی بودند، پول هم داشتند، از خدا میخواستند که بیایند یک هدیهای بدهند، کمکی بکنند. نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. و الّا بنشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایدهای دارد؟استفادهاش را نمی بریم. نسخهی طبیب را که انسان نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهرهاش را ببریم. رژیم غذایی را باید عمل کنید تا فایدهاش را ببرید. اینها رژیم غذایی روح است، رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحّت خانواده است. باید عمل شود. ساده برگزار کنید[1].
[1] - خطبهی عقد مورخهی ۵/آذر/۱۳۷۵
ملا محسن فیض کاشانی رحمهالله در کتاب اللیالیالمخزونه میگوید:
چون اول ماه قمری دوشنبه باشد، شروع کند به خواندن این سورۀ مبارکه، با طهارت و رو به قبله. روز اول یک مرتبه، روز دوم دو مرتبه، و روز سوم سه مرتبه، و همچنین تا [روز] چهاردهم، چهارده مرتبه بخواند. و بعد از تلاوت سورۀ مبارکه، هر روز این دعا را بخواند:
یا مُسَبِّبَ الاَسْبابِ وَ یا مُفَتِّحَ الاَبْوابِ اِفْتَحْ لَنا الْاَبْوابَ وَ یَسِّرْ عَلَیْنَا الْحِسابَ وَ سَهِّلْ عَلَیْنَا الْعِقابَ [الصِّعابَ]، اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ رِزْقِی و رِزْقُ عِیالی فِی السَّمَاءِ فَأَنْزِلْهُ وَ إِنْ کَانَ فِی الْأَرْضِ فَأَخْرِجْهُ وَ إِنْ کَانَ فِی الْأَرْضِ بَعِیداً فَقَرِّبْهُ وَ إِنْ کَانَ قَرِیباً فَیَسِّرْهُ وَ اِنْ کانَ یَسِیراً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثِیراً فَخَلِّدْهُ وَ اِنْ کانَ مُخَلَّداً فَطَیِّبْهُ وَ اِنْ کانَ طَیِّباً فَبارِکْ لی فیهِ وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ یا رَبِّ فَکَوِّنْهُ بِکَیْنُونِیَّتِکَ وَ وَحْدانِیَّتِکَ اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ وَ اِنْ کانَ عَلی اَیْدِی شِرارِ خَلْقِکَ فَانْزِعْهُ وَانْقُلْهُ اِلَیَّ حَیْثُ اَکونُ وَ لا تَنْقُلْنِی اِلَیهِ حَیْثُ یَکُونُ[1].
ذر ادامه، از مرحوم مجلسی رحمهالله به نقل از امام سجاد علیهالسلام این عمل را با دعایی در پنجشنبههای میان این چهارده روز نقل میکند؛ آن دعا چنین است:
یا ماجِدُ یا واحِدُ، یا جَوادُ یا حَلیمُ، یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا کَریمُ، اَسْئَلُکَ تُحْفَةً مِنْ تُحَفاتِکَ تَلُمُّ بِها شَعْثى، وَ تَقْضى بِها دَیْنى، وَ تُصْلِحُ بِها شَأْنى بِرَحْمَتِکَ یا سَیِّدى. اَللَّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقى فِى السَّماءِ فَاَنْزِلْهُ، وَ اِنْ کانَ فِى الاَرْضِ فَاَخْرِجْهُ، وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرِّبْهُ، وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیَسِّرْهُ، وَ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثِّرْهُ، وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لى فیهِ، وَ اَرْسِلْهُ عَلى اَیْدى خِیارِ خَلْقِکَ، وَ لا تُحْوِجْنى اِلى شِرارِ خَلْقِکَ، وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ فَکَوِّنْهُ بِکَیْنُونِیَّتِکَ (بِکَیْنُونَتِکَ) وَ وَحْدانِیَّتِکَ. اَللًّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَىَّ حَیْثُ اَکُونُ، وَ لا تَنْقُلْنى اِلَیْهِ حَیْثُ یَکُونُ، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ، [یا حَىُّ یا قَیُّومُ یا واحِدُ یا مَجیدُ یا بَرُّ یا کَریمُ] یا رَحیمُ یا غَنِىُّ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمِّمْ عَلَیْنا نِعْمَتَکَ، وَ هَیِّنَا [هَنِّئْنا-هَیِّئْنا] کَرامَتَکَ وَ اَلْبِسْنا عافِیَتَکَ.
[1] - اللئالی المخزونة، ملا محسن فیض کاشانی، نسخه خطی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ص۵٣-۵۵، بهجتالدعا، ص٣۶٢-٣۶۴.
دو حدیث زیبا درباره ازدواج امیر المؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها
1- وَ عَنْ جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : أَیُّهَا اَلنَّاسُ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ أَنْتُمْ تَزْعُمُونَ أَنِّی أَنَا زَوَّجْتُهُ اِبْنَتِی فَاطِمَةَ وَ لَقَدْ خَطَبَهَا إِلَیَّ أَشْرَافُ قُرَیْشٍ فَلَمْ أُجِبْ کُلَّ ذَلِکَ أَتَوَقَّعُ اَلْخَبَرَ مِنَ اَلسَّمَاءِ حَتَّى جَاءَنِی جَبْرَئِیلُ لَیْلَةَ أَرْبَعٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ اَلْعَلِیُّ اَلْأَعْلَى یَقْرَأُ عَلَیْکَ اَلسَّلاَمَ وَ قَدْ جَمَعَ اَلرُّوحَانِیِّینَ وَ اَلْکَرُوبِیِّینَ فِی وَادٍ یُقَالُ لَهُ اَلْأَفْیَحُ تَحْتَ شَجَرَةِ طُوبَى وَ زَوَّجَ فَاطِمَةَ عَلِیّاً وَ أَمَرَنِی فَکُنْتُ اَلْخَاطِبَ وَ اَللَّهُ تَعَالَى اَلْوَلِیَّ وَ أَمَرَ شَجَرَةَ طُوبَى فَحَمَلَتِ اَلْحُلِیَّ وَ اَلْحُلَلَ وَ اَلدُّرَّ وَ اَلْیَاقُوتَ ثُمَّ نَثَرَتْهُ وَ أَمَرَ اَلْحُورَ اَلْعِینَ فَاجْتَمَعْنَ فَلَقَطْنَ فَهُنَّ یَتَهَادَیْنَهُ إِلَى یَوْمِ اَلْقِیَامَةِ وَ یَقُلْنَ هَذَا نُثَارُ فَاطِمَةَ [1].
ترجمه:
از جابر بن سمره روایت شده است:
روزى پیامبر فرمود:این على بن ابى طالب است، شما گمان مىکنید که من خود دخترم را به او تزویج نمودم در حالى که تعدادى از اشراف و ثروتمندان قریش خواستگارى او را کرده بودند،من در بارۀ ازدواج دخترم منتظر فرمان آسمانى بودم تا اینکه در شب بیست و چهارم ماه رمضان جبرئیل نزد من آمد و گفت: اى محمّد!خداى علىّ اعلى به تو سلام مىرساند.همانا او ملائکۀ روحانى و کرّوبیّین را در محلّى به نام افیح در زیر درخت طوبى جمع کرده و فاطمه را به عقد على بن ابى طالب درآورده است،و من خطبۀ عقد آنها را خواندم و خداوند خود متولّى این امر بود.سپس خداوند تعالى به درخت طوبى دستور داد تا زر و زیور را نثار فاطمه و على کنند و حور العین از آن زر و زیورها جمع کردند و تا روز قیامت به داشتن آنها افتخار خواهند کرد.
2- أَبُو بَکْرٍ مَرْدَوَیْهِ فِی کِتَابِهِ بِالْإِسْنَادِ عَنْ سِنَانٍ اَلْأَوْسِیِّ قَالَ اَلنَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ : حَدَّثَنِی جَبْرَئِیلُ أَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لَمَّا زَوَّجَ فَاطِمَةَ عَلِیّاً عَلَیْهِ السَّلاَمُ أَمَرَ رِضْوَانَ فَأَمَرَ شَجَرَةَ طُوبَى فَحَمَلَتْ رِقَاعاً لِمُحِبِّی آلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ أَمْطَرَهَا مَلاَئِکَةً مِنْ نُورٍ بِعَدَدِ تِیکَ اَلرِّقَاعِ فَأَخَذَ تِلْکَ اَلْمَلاَئِکَةُ اَلرِّقَاعَ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْقِیَامَةِ وَ اِسْتَوَتْ بِأَهْلِهَا أَهْبَطَ اَللَّهُ اَلْمَلاَئِکَةَ بِتِلْکَ اَلرِّقَاعِ فَإِذَا لَقِیَ مَلَکٌ مِنْ تِلْکَ اَلْمَلاَئِکَةِ رَجُلاً مِنْ مُحِبِّی آلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ دَفَعَ إِلَیْهِ رُقْعَةَ بَرَاءَةٍ مِنَ اَلنَّارِ[2].
ترجمه:
رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم گوید: جبرئیل به من گفت:هنگامى که خداى تعالى فاطمه را براى على(علیهما السّلام)تزویج کرد،به رضوان(خازن بهشت)امر کرد تا رقعهها و نوشتههایى را براى محبّان و دوستداران آل محمّد(صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم)،بر درخت طوبى بیاویزد آنگاه ملائکهاى نورانى به تعداد رقعههاى مذکور فرود آمدند و آن صفحات را برداشتند.در روز قیامت خداوند متعال آن ملائک را بازمىگرداند تا هر گاه یکى از محبّان آل محمّد(صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم)را دیدند یکى از آن صفحهها را که در آنها برائت از جهنّم نوشته شده است به او بدهند.
سیّد ابن طاووس به سند معتبر، از جمیل بن درّاج روایت کرده: مردى خدمت امام صادق علیه السّلام آمد و گفت: اى مولاى من سنّ و سالم بالا رفته، و خویشانم مرده اند، و مونسى ندارم، مى ترسم مرا هم مرگ دریابد، حضرت فرمود:
برادران مؤمن صالح، براى انس گرفتن از نزدیکان بهترند، و اگر طولانى شدن عمر خود و خویشان و دوستان را خواهى، این دعا را پس از هر نماز بخوان:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَکَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّکَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فى شَىْءٍ أَنَا فاعِلُهُ کَتَرَدُّدى فى قَبْضِ رُوحِ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَاَکْرَهُ مَسآئَتَهُ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجَّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَالْعافِیَةَ وَالنَّصْرَ وَلا تَسُؤْنى فى نَفْسى وَلا فى اَحَدٍ مِنْ اَحِبَّتى.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، خدایا رسول راستگوى تصدیق شده ات (درود تو بر او و خاندانش) گفت: که تو فرمودى: در هیچ کارى از کارهایم تردید نکرده ام همچون تردید در گرفتن روح بنده مؤمنم درحالى که او مرگ را خوش ندارد و من هم رنجاندن او را خوش ندارم، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و براى ولیّت گشایش و عافیت و یارى را نزدیک گردان، و درباره خودم، و احدى از دوستانم بدى قرار مده.
و اگر خواهى یک یک از دوستان خود را نام ببر و بگو: «و لا فى فلان و لا فى فلان» راوى گفت: چون بر این دعا مداومت کردم، چندان عمر یافته ام که از زندگانى ملول و خسته شده ام، و این دعا بسیار معتبر است.
عن امیر المومنین علیه السلام:
لا ترخصوا لانفسکم فتذهب بکم الرخص الی مذاهب الظلمه[1].
ترجمه:
به نفس خود فرصت ورخصت ندهید که این رخصت دادنها شما را بسوی مذهبهای انسانهاس ظالم بکشاند.
نکته ها:
1. اگر نفس را ول ورها کنی تورا به سوی گمراهی می کشاند.
2. زخصت هایی که داریم پر بها وبا ارزشند آنها را به نفس اماره ندهیم .
3. رخصتهای خود را برای کارهایی که کمک به حیات معنوی ما می کنند اختصاص دهیم.
4. اگر نفس را بیکار بگذاری مذهبت را تغییر می دهد و به سوی مذهب ظالمان می کشاند.
نظر شما چیه؟
سؤال:
چرا با وجود همسر، انسان نسبت به زنان تنوع طلب هست و دوست دارد با زنان دیگر هم رابطه داشته باشد؟
پاسخ:
دلایل مختلفی ممکن است این مساله را ایجاد کرده باشد:
1- نبود تقوای کافی در مرد و چشم چران بودن، این مساله یکی از مهمترین علل تنوع طلبی مردان است. دیدن زنان نامحرم، دیدن فیلم و کلیپ جنسی و یا عکس جنسی باعث شده مردان زنان هرزه را با همسران خود مقایسه کنند و فکر کنند که همسرشان نمی تواند همانند آنها شود البته این پندار نا خود آگاه در ضمیر شخص خود را نشان می دهد.
2- ممکن است همسر جذابیت های رفتاری را شوهر نداشته باشد و همین مسأله مرد را به فکر ارتباط با زنان دیگر وا دارد در این صورت باید زن ، مهارت های ارتباط مؤثر با همسر خود را یاد بگیرید.
3- وجود قوه شهوت زیاد در مردان آن هم به دلیل تغذیه نا مناسب او را به سمت ارضاء شهوت از همسرش می کشاند ولی وقتی اقبالی از همسر برای رابطه جنسی نبیند از او زده شده و به فکر زن دیگر می افتد.
برای اینکه این حالات پیش نیاید باید:
1- تقوای خود را زیاد کنید و نگاهتان را مدیریت کنید. برای این کار پیشنهاد می کنم آیه 30 سوره نور را مرتب بخوانید: قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِکَ أَزْکَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ.
2- خودتان را در دام مقایسه همسرتان با زنان دیگر قرار ندهید قطعا همسر شما جذابیت ها و قابلیت هایی دارند که دیگران ندارند روی آنها ذهنتان را متمرکز کنید.
3- تغذیه متناسب با مزاجتان داشته باشید پیشنهاد ما در این باره مشاوره با متخصصان طب اسلامی است.
4- برنامه جنسی مرتب با همسرتان بچینید و تعهد بدهید که طبق برنامه رابطه داشته باشید. نظم در رابطه جنسی بسیاری از مشکلاتتان را حل می کند.
محمد علی فتحی
مأمون پس از شنیدن این مطالب گفت:
آفرین اى ابا جعفر! خداوند به تو احسان فرماید. اکنون اگر صلاح مىدانید شما نیز از یحیى سؤالى بکنید چنان که او سؤال کرد.
امام علیه السّلام فرمود:
بگو ببینم این چگونه زنى است که نگاه مردى به او در اوّل روز حرام بوده است امّا چون روز بالا آمد حلال شد ولى به هنگام ظهر باز حرام شد اما وقت عصر حلال شد، همینکه خورشید غروب کرد، حرام شد و چون وقت عشا فرا رسید حلال شد ولى نیمه شب باز حرام شد و چون فجر طلوع کرد به آن مرد حلال شد؟ و علت این حلال و یا حرام شدنها را بیان کن.
یحیى بن اکثم گفت: به خدا قسم پاسخ این سؤال را نمىدانم و دلیلى را در آن باره نمىشناسم، اگر صلاح مىدانید ما را به فیض برسانید. امام علیه السّلام فرمود:
این زن کنیز مردى بوده است، اول روز مرد بیگانهاى به او نگاه کرد که نگاهش حرام بود و چون روز بالا آمد، مرد بیگانه، آن زن را از مولایش خرید پس بر او حلال شد. اما وقت ظهر او را آزاد کرد پس او حرام شد ولى موقع عصر با او ازدواج کرد. در نتیجه به او حلال شد امّا هنگام غروب او را ظهار کرد، پس بر او حرام شد و چون وقت نماز عشاء فرا رسید، کفّاره ظهار را داد، در نتیجه به او حلال گشت و به هنگام نیمه شب چون او را طلاق داد، بر او حرام شد و چون وقت طلوع فجر فرا رسید با او رجوع کرد، پس بر او حلال شد.
مردم نقل کردهاند که امّ الفضل از مدینه نامهاى نوشت و از امام علیه السّلام شکایت کرد و گفت: او به جاى من از کنیز بهره مىگیرد. مأمون جواب داد: دخترم من تو را با ابو جعفر علیه السّلام همسر نکردم تا حلالى را بر او حرام سازم، بعد از این، این قبیل حرفها را تکرار نکنى[1].
یحیى بن اکثم که از دشمنان سر سخت عباسی و مدعی علم در زمان مامون بود برا شکست دادن امام جواد علیه السلام و تحقیر وی از مامون خاواست تا جلسه مناظره علمی ترتیب دهد.
جلسه ترتیب داده شده و یحیی رو به مأمون کرد و گفت: یا امیر المؤمنین اجازه مى فرمایید که از ابو جعفر مسأله اى بپرسم؟ مأمون گفت :از خودش اجازه بگیر ! یحیى بن اکثم رو به امام علیه السّلام کرد و گفت:
فدایت شوم اجازه مىفرمایید مسألهاى را بپرسم؟
فرمود: اگر مایلى بپرس. یحیى گفت: فدایت شوم چه مىفرمایید درباره محرمى که صیدى را کشته است؟
فرمود: صید را در داخل حرم کشته یا خارج از حرم آن محرم به مسئله عالم بوده یا جاهل؟ از روى عمد کشته یا از روى سهو؟ محرم آزاد بوده است یا برده؟ صغیر بوده است یا کبیر؟ اوّلین بار است که مرتکب قتل شده یا تکرارى است؟
صید از پرندگان است یا غیر پرنده؟ صید از نوع صغیر است یا کبیر؟ شکارکننده بر کارش اصرار مىورزد یا پشیمان است؟ شب هنگام صید را کشته یا به هنگام روز؟
موقع قتل، براى عمره محرم بوده است یا براى حج؟
یحیى بن اکثم متحیّر ماند و در چهرهاش آثار ناتوانى و درماندگى ظاهر شد و زبانش به لکنت افتاد به طورى که همه اهل مجلس جریان را فهمیدند.
مأمون به امام علیه السّلام گفت: فدایت شوم اگر مصلحت مىدانید تفصیل تمام وجوه مسئله کشتن صید به دست محرم را، بیان بفرمایید تا ما بیاموزیم و استفاده کنیم.
ابو جعفر علیه السّلام فرمود:
آرى وقتى که محرم صید را در خارج حرم بکشد و صید از پرندگان باشد و بزرگ هم باشد، کفّارهاش یک گوسفند است ولى اگر در حرم باشد، مجازاتش دو برابر است و هرگاه محرم جوجهاى را در خارج حرم بکشد، کفّارهاش برّهاى است که از شیر گرفته باشند اما اگر در حرم آن را بکشد باید هم برّه را قربانى کند و هم بهاى جوجه را بدهد و اگر صید از حیوانات وحشى باشد و گورخر باشد کفارهاش یک گاو است و اگر شتر مرغ باشد یک شتر و اگر آهو باشد یک گوسفند است و اگر یکى از اینها را داخل حرم بکشد کفارهاش دو برابر قربانى حاجیان است و هرگاه محرم مرتکب چیزى شود که باید شتر قربانى کند و احرامش براى حج باشد باید آن را در منى نحر کند و اگر احرامش براى عمره باشد باید در مکه نحر کند و کفاره صید براى عالم و جاهل برابر است. اگر به عمد صید کند، مرتکب گناه شده است و اگر از روى خطا صید کند، مرتکب گناه نشده است و کفّاره در مورد شخص آزاد به عهده خود اوست ولى در مورد برده بر عهده مولاى وى است، بر صغیر کفّاره نیست بلکه بر عهده کبیر است و درباره شخص پشیمان، پشیمانى، کیفر اخروى را از بین مىبرد ولى کسى که بر عمل خود اصرار مىورزد، کیفر اخروى دارد.
منبع: راه روشن؛ ترجمه المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج4، ص 355

کتاب مدیریت فرهنگی از دیدگاه امام علی علیه السلام توسط انتشارات لوح سبز چاپ شد.
این اثر نوشته یکی از طلاب محترم مدرسه علمیه امام صادق علیه السلام است که در قطع جیبی و با قیمت4000تومان در اختیار فعالان فرهنگی است. تخفیف ویژه برای مدیران کانون های فرهنگی.
شماره تماس برای خرید:
09192655866
آنکه هم خود هم دیگران را نجات می دهد به از آنکه فقط خود را نجات می دهد.
در این خصوص روایت شده است:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا فَقِیهٌ رَاوِیَةٌ لِلْحَدِیثِ وَ الْآخَرُ عَابِدٌ لَیْسَ لَهُ مِثْلُ رِوَایَتِهِ فَقَالَ الرَّاوِیَةُ لِلْحَدِیثِ الْمُتَفَقِّهُ فِی الدِّینِ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ لَا فِقْهَ لَهُ وَ لَا رِوَایَةَ»[1]؛
از امام صادق(ع) از دو شخصی که یکی فقیه و راوی حدیث است و دیگری که فقط عابد است، سؤال شد، امام فرمود:
عالم دینشناس برتر از هزار عابدی است که فقیه و راوی حدیث نیست!
به همین دلیل است که سعدی
در این رابطه میگوید:
صاحبدلی به مدرسه آمد ز
خانقاه
بشکست عهد صحبت اهل طریق
را
گفتم میان عالم و عابد چه
فرق بود
تا اختیار کردی از آن این
فریق را
گفت آن گلیم خویش بدر میبرد
ز موج
وین جهد میکند که بگیرد
غریق را[2]
[1] - صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد ص، محقق، مصحح، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 8، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[2] - سعدی، گلستان، باب دوم، حکایت 37.
با توجه به اینکه کشور ما در جنگ اقتصادی قرار دارند و دشمنان انقلاب و اسلام تلاش دارند مردم عزیز ایران اسلامی را از آرمان های خود نا امید کنند و متاسفانه در داخل کشور نیز یک عده خائن و بی لیاقت نتوانستند کشور را اداره نمایند و با نبود برنامه اقتصادی گره بر زندگی مردم انداخته اند، ضروری است که مؤمنین با انجام کارهایی در این شرایط دشوار، خود را مجهز و آماده نمایند.
در این خصوص تدابیری را خدمتتان عرضه می داریم امید که با رعایت این نکات بتوانیم از این وضعیت بحران خارج شویم و دشمنان داخلی و خارج ملت را نا امید کنم ان شاء الله:
1- با توکل بر خدای عزوجل و انجام دستورات او ایمان و اعتقاد خود را به خدای مهربان زیاد کنید و به یاد داشته باشید که روزی ما دست خداست و او می تواند بدون حساب به ما روزی برساند.
2- تلاش شود از خرید چیزهای غیر ضروری پرهیز شود.
3- تا می توانید قناعت کنید یعنی به کم از آنچه دارید اکتفا کنید.
4- برنامه غذایی را سبک کنید.
5- ذخیره از مهمترین منابع غذایی مثل نان و برنج داشته باشید.
6- حتما مبلغی را برای خورد و خوراک کنار بگذارید و تا می توانید این بخش از حسابتان را تقویت کنید.
7- از خرج های بی مورد پرهیز کنید.
8- تلاش کنید اسبابی که باعث ایجاد خرج جدید می شود را کنار بگذارید.
9- خودتان را در اجتماعات تنش زا و نا آرام کننده روحی خصوصا در مسائل اقتصادی قرار ندهید که باعث نا امیدی می شود.
10- با صبر و شکیبایی و انجام کارهای مفید و مختلف خصوصا کارهایی که منجر به درآمد می شود و لو کار جزئی، مشغول کنید.
11- همه اعضای خانواده را توجیه کنید که باید در مصرف صرفه جویی کنند.
12- اسراف خراب کننده زندگی است از آن پرهیز کنید.
13- در مصرف اولویت بندی را فراموش نکنید چیزهایی را بخرید که خیلی ضروری است.
14- ورودی و خروجی مالی خانواده را ثبت کنید و مدیریت نمائید و مواردی که باعث تغییرات منفی شده است را حذف نمائید.
15- با توجه به هزینه بالای درمان، از سلامتی خود و خانواده مراقبت کنید تا نیاز به دارو نداشته باشید.
16- در موارد بیماری از داروهای گیاهی و اسلامی آن هم به وقت ضرورت و به اندازه مصرف کنید.
17- اجناسی را بخرید که ماندگاری بیشتری دارد.
18- اقلامی که در زندگی شما است و نیازی به آنها ندارید را بفروشید.
19- وعده غذایی را منظم کنید و از وعده های غذایی زیاد بپرهیزید.
20- آنها که صبر زیادی دارند از ضعیفان حمایت نمایند.
21- در صورت امکان به نیازمندان و محرومان که وضعیت بدتری نسبت به شما دارند کمک کنید این کار درهای روزی را به سوی شما باز می کند و موفقیتتان را در زندگی با دعای خیر آنان زیاد می کند.
خادم اسلام و مسلمین محمد علی فتحی
سؤال:
آیا به هم خوردن خواستگاریها به صورت مکرر و عدم رغبت نسبت به ازدواج دلیلی بربسته بودن بخت است و اگراینچنین است چه راهکاری برای گشوده شدن بخت دراسلام پیشنهاد شده است؟
پاسخ:
دلایل عدم رغبت به ازدواج و نیز به هم خوردن عوامل مختلفی می تواند داشته باشد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. برخی از شرایط یک فرد ایده آل برای جنس مخالف را نداریم مثلا در خصوص فرهنگ یا اعتقادات و یا زیبایی و یا نوع پوشش و برخورد و اخلاق ایراداتی وجود دارد که همان ها باعث عدم رغبت خواستگاران به ادامه بحث ازدواج است. در این صورت باید آن نقطه ضعف را پیدا کرده و آن را برطرف نمود. برای این کار می توانید از خواستگارن گذشته و وابستگان آنها بخواهید که چه عاملی باعث ادامه ندادن بحث ازدواج شده است. ازمجموع نظرات آنها علت را پیدا کنید و در صدد رفع آن باشید.
2. ممکن است تا تمام قضیه ازدواج دیگران را مطلع کرده باشید و تأثیرات منفی حسادت ها و چشم زخم ها تاثیر خودش را بر روند ازدواج گذاشته است . در این خصوص از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند:إِظْهَارُ اَلشَّیْءِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَحْکِمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ[1]. یعنی آشکار کردن کاری قبل از استحکام آن باعث فاسد شدن(خراب شدن) آن می شود. اگر مبتلی به این مساله بودی در خواستگاری های بعدی مراقب باشید کسی مطلع نشود.
3. عوامل متافیزیکی مثل سحر و جادو می تواند این خصوص مؤثر باشد که برای رفع آن چند دستور العمل را پیشنهاد می کنم برخی از این پیشنهادت درروایت اهل البیت علیهم السلام است و برخی جزو مجربات علمای اسلام می باشد:
- مداوت بر خواند سوره یس در صبح ها
- مداوت بر خواند سوره حشر در عصرها
- خواندن دو رکعت نماز هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها مثل نماز صبح و بعد از دعا از بانوی همسر شایسته را بخواهید. این دستور العمل جزو مجربات است و تا یک سال هر شب انجام دهید.
- نوشتن سوره مبارکه احزاب و انداختن آن در یک کوزه گلی و گذاشتن آن در منزل جزو مجربات می باشد.
موفق باشید
محمد علی فتحی
[1] - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , ج 88 , ص 254