محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی

پایگاه خبری رسانه حاج فتحی، پاسخ به مسائل شرعی، مشاوره، استخاره

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

بعد از جریان منع حدیث توسط خلیفه دوم، بسیاری از معارف دین که توسط پیامبر به اصحاب وی رسیده بود، از گردونه نشر و تبلیغ خارج شد. حتی طوری حکومت وقت در این زمینه اقدام کرد که بخش نامه شده بود اگر کسی نقل حدیث کند با او برخورد می شود.

 

این جریان تا زمان بنی امیه به قوت اجرایی شد اگرچه بزرگان از اصحاب پیامبر همچون امیر المؤمنین علیه السلام و شیعیان ایشان، در نقل حدیث و انتقال علوم اهتمام ویژه با روش های خاص داشتند.

در دوران خلافت امیر المؤمنین علیه السلام که دوران طلایی بعد پیامبر محسوب می شود حضرت با نامه نگاری، سخنرانی و جلسات خصوصی و توصیه های خاص، توانستند بسیاری از معارف را منتقل کنند. طوری که حجم بالای سخنان ایشان را ما در لابه لای جوامع حدیثی شیعه می یابیم که نهج البلاغه قطره ای از دریای سخنان مولا محسوب می شود.

هر کدام از امامان حسنین علیهم السلام هم، با توجه به جو اختناقی که بنی امیه ایجاد کرد سعی بلیغ در حفظ اصل اسلام داشتند.

در زمان بنی امیه جعل حدیث به نفع جریان حاکمیت رواج یافت و برخی از تازه مسلمانان، اسلام اموی را یاد گرفتند و نه اسلام محمدی  را.

اثر آموزه های اموی را در قتل فرزند رسول خدا به وضع بسیار اسف بار و با نهایت مظلومیت در حادثه کربلا می بینیم. امام حسین علیه السلام را  در واقع مسلمانی کشتند که مسلمان اموی بودند!

از زمان امام سجاد علیه السلام انتقال قدرت از بنی امیه به مروانی ها و بعدها به بنی العباس شروع شد. حاکمان جور زمانه مشغول بازی سیاسی خود شدند. امام سجادعلیه السلام در قالب دعا توانست بسیاری از معارف را منتقل کند.

 بعد از ایشان در زمان امام باقر علیه السلام فرصت باز سیاسی باعث شد ایشان بتوانند با تشکیل «جبهه علمی» معارف ناب محمدی را به شاگران خود منتقل کنند که هرکدام برای خود فقیهی بودند. این «حرکت جهادی» با آموزه های امام صادق علیه السلام در حد اعلای خود رسید. طوری که حجم احادیث امام صادق علیه السلام بسیار زیاده از مجموعه احادیث سابقین شد. دین مبین اسلام چهره واقعی خود را با تلاش های امام باقر علیه السلام و خصوصا امام صادق علیه السلام بیشتر نشان داد. برای همین است که مذهب تشیع بیشترین حجم معارف را در زمینه های مختلف دارد و جالب اینکه ائمه اربعه برادران اهل سنت نیز مدیون مدرسه امام صادق علیه السلام هستند اگرچه قدردان نعمت علم امام صادق علیه السلام نشدند و در برابر مکتب اهل البیت علیهم السلام، مذهب ابداع کردند.

اگر دقت بفرمائید می بینیم که فریقین- شیعه و سنی- مدیون علم امام صادق علیه السلام هستند و امام صادق علیه السلام می توانند محور وحدت بین مذاهب اسلامی باشند.

🔻یکی از از معضلات اجتماعی که با آن روزانه مواجه هستیم روابط آزاد دختر و پسر است.

🔻این رابطه با توجه به اینکه بیشتر بر اساس احساسات است نه عقلانیت، نتایج منفی بر روحی و روان بچه ها گذاشته است.

🔻خیلی از این بچه ها در دام خیانت والدین خود قرار دارند.

 

❗️ تعجب نکنید بله خیانت والدین؟!

 

🔻 بنده با بسیاری از این جوانان صحبت کردم جوانانی که گاه آنها را در مقدمه روابط نامشروع دیده ام و به آنها تذکر جدی داده ام و از عواقب این نوع روابط آگاهشان کرده ام.
 
🔻وقتی از آنها پرسیدم که در این روز روشن ، در این خلوت که درست کرده‌اید چرا دست به چنین گناهی میزنید در #جواب می گویند:

▫️پدر و مادر ما اطلاع دارند.

 

 ❓پرسیدم که منظورتان چیست که پدر و مادر شما اطلاع دارند؟

 در جواب می گفتند:

▫️میدانند که ما باهم رابطه دوستی داریم ولی وقتی به آنها می گویم که آیا پدرتان می داند است که چنین رابطه خطرناکی هم دارید، سکوت می کنند.

 

🔻 در این بین بیشترین آسیب را دختران می بینند چرا که پسران بعد از لذت بردن، دختر را تنها گذاشته و سراغ دختر دیگر می روند.اما آن کسی که بیشترین آسیب را در این موقعیت، دیده دختر است.

 

❗️تعجب نکنید اگر این جمله را بگویم:

▫️ با بعضی از والدین دختران تماس گرفتم و صحبت کردم و گفتم : 

 

❓آیا شما از رابطه فرزندتان با فلان پسر اطلاع دارید؟ 

 

با کمال تعجب گفتند:

▫️ بله و ما اجازه دادیم که چنین رابطه ای داشته باشند.

 

🔻 در یک مورد که متاسفانه دختری با معضل بدی مواجه شده بود، با مادر او تماس گرفتیم و مشکل را گفتیم.

▫️ او اظهار می کرد که ما فقط به او اجازه دادیم که بیرون بروند و گردش نمایند.

🔻 خوب جوان است، احساسات و عواطف جوانی از یک طرف، از طرف دیگر کشش درونی و هوای نفس، جوانان را به وادی انحراف جنسی می کشاند.

🔻 متاسفانه در این روابط بچه ها آسیب می بیند.

 

🙏 خواهش من از پدر و مادرها این است اگر خیر خواهی ما را قبول ندارید، اگر اجازه دادید که دختر شما با یک پسر رفاقت کند، حتماً نظارت جدی بر این رفاقت داشته باشید.

 

🔻 البته اگر اسباب آشنایی و شرعی بودن این روابط را به زودی زود فراهم کنید به نفع خود، و به نفع دختر شما خواهد شد.

🔻 مراقب فرزندان خود باشید.

 

👌در محکمه الهی باید پاسخگوی امانت های الهی باشید.

 

✅ فرزندان ما امانت های خدا هستند.

 

✍️ محمد علی فتحی

محبوب پیامبر

بدون شک حضرت حمزه، از محبوب ترین شخصیت هایی است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بیشترین محبت و علاقه را به آنان ابراز داشت و پیوسته فضیلت های آنان را برای همگان اعلام کرد. ابوالفرج اصفهانی در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آورده که آن حضرت فرمود: «بهترین مردم، حمزه و جعفر و علی علیه السلام هستند». همچنین جابربن عبداللّه انصاری می گوید: یکی از یاران ما صاحب فرزندی شد. پس خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسید واز ایشان پرسید چه نامی بر او بگذارد؟ حضرت صلی الله علیه و آله در پاسخ فرمود: «محبوب ترین نام ها را نزد من برای او انتخاب کن؛ نامش را حمزه بگذار».

ویژگی های حمزه

نام حمزه که به معنای شیر ژیان است، به حق آینه تمام نمای خصلت ها و منش های والای شخصیت حضرت حمزه می باشد. او قامتی افراشته، قدی رسا، اعضایی در حد اعلای تناسب و اندامی چهارشانه داشت. ابن سعد درباره او می نویسد: «او مردی میان قامت بود؛ نه بسیار بلند قد و نه کوتاه».

حمزه در میان جوانان قریش در دلاوری و ارجمندی بی نظیر و در راست قامتی، آزادمنشی و ظلم ستیزی سرآمد همگان بود. حمزه در عین زیبایی اندام در درون سینه اش قلبی تپنده از شهامت و سلحشوری داشت.

حمایت های دیرینه از پیامبر صلی الله علیه و آله

حضرت حمزه پیش از آنکه به دین اسلام بگراید، همواره پشتیبان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بود. او در برابر مخالفان و بدخواهان اسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله قاطعانه می ایستاد و مانع اذیت و آزارهای آنان می شد. نقل شده است ابولهب برادر حمزه، یکی از دشمنان سرسخت رسول خدا صلی الله علیه و آله به شمار می رفت که لحظه ای در اظهار دشمنی با اسلام و پیامبر فروگذار نمی کرد و پیوسته به آزار و اذیت رسول خدا می پرداخت تا جایی که خداوند سوره ای در نکوهش او و همسرش «ام جمیل» نازل فرمود. ابولهب در همسایگی رسول خدا صلی الله علیه و آله می زیست و پیوسته زباله ها و اشیای گندیده را کنار خانه پیامبر صلی الله علیه و آله می ریخت و بااین رفتار زشت، آن حضرت را می آزرد. روزی حمزه او را در آن حال دید. پس به طرفش رفت و زباله ها را از دستش گرفت و بر سر خود او ریخت و با این عمل، هم بستگی خویش را با رسول خدا صلی الله علیه و آله نشان داد.

قال الله تبارک و تعالی:

▫️فخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ ۖ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا (مریم: ۵۹)

ترجمه:

▫️امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته ای جای آنها را گرفتند که نماز را تباه کرده، و از شهوات پیروی نمودند. و بزودی (مجازات) گمراهی (خود) را خواهند دید! 

 

👌نکات:

 

🔻بعد از #حکمرانی گروه مؤمنان که همواره در #بندگی خدا با #ذکر و #دعا و رعایت موازین حق تلاش می کردند،  عده ای جای آنان آمدند که #نماز را آنگونه که شایسته آن بود، به درستی بجا نیاوردند به این معنی که حدود آن را درست مراعات نکردند و کم کم به سمت #ترک_نماز گرایش یافتند. 

🔻بعد از ترک نماز که نماد بزرگترین عمل برای یاد خداست، به #شهوت_رانی روی آورده و #شهوت را محور فعالیت های خود قرار دادند. #شهوت_قدرت، #شهوت_مال، #شهوت_جنسی و....

🔻از آیه استفاده می شود که علت اصلی #تحول از #حال_خوب به #حال_بد جامعه، دوری افراد اجتماع از #ذکر_خدا است ذکری که در نماز به شکلی زیبا و دقیق تجلی یافته است. 

🔻تغییرات #اجتماعی که سیر نزولی داشته و به جای #پیشرفت_معنوی ،به پس رفت کشانده شده است حاصل بی نمازی است. 

🔻در جامعه کنونی تعداد #نمازگران اندک شده است و اثر #بی_نمازی را در شیوع #شهوت_رانی خصوصا از نوع  #جنسی آن شاهد هستیم.‌
بیم آن می رود که با ادامه این روند #جامعه_صالحان به #جامعه_فاسقان تبدیل گردد.
 
🔻رسالت فعالان عرصه #فرهنگ و #هنر و #سیاست و #اجتماع باید به سمت #اقامه_نماز برود و اعضای خانواده #نماز_خوان شده بتوانند با یاد خدا زندگی را #بیمه نمایند. 

🔻مسئولین و #متولیان_فرهنگی لازم است در خصوص اقامه نماز جدیت به خرج دهند و نتیجه طوری شود که #بی_نمازی به عنوان #بی_فرهنگی تلقی گردد. 

🔻آری  آنکه یاد خدا را به روشی که خود بیان فرموده یعنی نماز ، در زندگی نداشته باشد، #فرهنگ_متعالی بندگی خدا را ندارد.

🔻نماز بیمه کننده اجتماع از هرگونه #فساد است نمازی از سر #اخلاص و با رعایت #حدود ظاهری و باطنی آن.

🔻 #حاکمیت نیز باید محور فعالیت ها را بر اساس #نماز قرار دهد. خدای عزو جل به حاکمان فرموده:

🔻الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ( الحج: ۴۱)

▫️همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت ببخشیم، نماز را برپا می دارند

🙏همه در ترویج و اقامه و نشر فرهنگ نماز سهیم باشیم.

✍️ محمد علی فتحی
 

🔻تقریبا از سال ۹۲ اقدامات جدی برای عدم حضور قشرهای مذهبی در رسانه های اجتماعی شد. 

🔻حتی در برخی مدارس علمیه جلساتی برای آسیب های فضای مجازی خصوصا استفاده از تلگرام به وجود آمد که نتیجه آن خروج بسیاری از بچه های ارزشی از این شبکه‌ها شد. درست زمانی این اتفاق افتاد که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بودیم. اتفاقا در انتخابات طیف #اصلاح_طلب با نگرش پنهان و آشکار #لیبرالی با پوشش رسانه ای پیروز شدند. رکبی که دوستان مذهبی در این بازه های زمانی خوردند جبران ناپذیر شد. 

🔻جالب است که کسانی که طلاب و مؤمنین را از عرصه فعالیت منع می کردند دیگر بعد از انتخابات پیدایشان نشد. 

🔻حال ماییم و حضور فعال در شبکه های اجتماعی. حضور پر رنگ #جامعه_ایمانی در رسانه ها ستودنی است ولی به چند چیز عنایت ویژه کنیم:

 

۱. #هدف_دار بودن فعالیت ها؛ جای تأسف است که گفته شود، بهترین وقت های مهم ما بیشتر به چک کردن کانال ها و گروه ها ختم شده است.

۲.  #فوروارد_نکنیم؛ فوروارد مطالب هم در حد مشمئز کننده و ملال آور شده است. بدون اینکه به نتیجه و اثر آن در مخاطبان توجه کنیم.

۳. تولید نکردن #محتوای_جذاب، مهارتی،مشکل گشا و متقن و علمی؛ طوری که از مطالب تکراری و گاه توخالی و خیالی رنج می بریم.

۴. تهاجمی وارد نشدن در این فضا؛ طوری که در برخورد با پست های منفی صرفا به تأسف و ناراحتی و لعن کردن اکتفا کرده ایم. این در حالی است که باید با اندیشه  ها و تفکرات باطل باید به صورت تهاجمی و گسترده وارد شده و قبیح را قبیح بدانیم و قبیح جلوه دهیم. حالت انفعالی و #تساهلی در بر خورد با قبایح سم است و نتیجه عکس می دهد.
 
۵. باید #جریان_سازی رسانه ای و مطالبات حق گرایانه را در حد گسترده و شبکه ای در دستور کار قرار دهیم طوری که فضای برای جولان دشمنان دین و ارزش های الهی باقی نماند. لازمه این کار تشکیل #گردان_های_مبارز_رسانه ای است که با فرماندهی متمرکز و هوشمندانه کار را پیش ببریم. 

۶.#پیروزی در عرصه رسانه می تواند مشکلات فرهنگی، اجتماعی کنونی را در حد زیادی بر طرف کند و ابزاری که دشمن از آن علیه ما استفاده می کرده، علیه خود آنان استفاده شود. 

۷. امیدی به دولتی ها در بستر سازی موارد یاد شده نداریم لذا لازم است طیف های مختلف علاقه مند به اسلام و انقلاب، #آتش_به_اختیار وارد عرصه کارزار شوند و بشوند #مدافعان_حریم در فضای مجازی. ان شاء الله

✍️  محمد علی فتحی
 

تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام توسط وهابیت کوردل، تحجر و حماقت این گروه افراطی را نشان داد. آنان در حفظ آثار یهودیان نهایت کوشش را دارند اما در حفظ میراث نبوت و آثار فرزندان پیامبر اسلام، اقدامی نمی کنند بلکه بنای بر نابودی دارند.

براستی آل سعود را باید آل یهود دانست نه مسلمان.

 خاندانی که اگر مانعی برای آنان مثل اعتراض فرقه های اسلامی نمی بود، اقدام به تخریب قبر نبی مکرم هم می کردند.

غده سرطانی آل سعود زخمی بر پیکره امت اسلامی زده که التیام آن به درازا خواهد کشید.

 وهابیت دقیقا کاری را می کند که یهود نسبت به مسلمین جهان دارد انجام می دهد. یعنی نابودی اسلام به دست خود مسلمانان.

آتش تفرقه های مذهبی در جهان توسط استکبار جهانی و صهیونیست به دست وهابیت شعله ور گردیده و جریات تکفیری که آنان به راه انداخته اندف صدای برادران اهل سنت را هم در آورده است.

وهابیت نه به دنبال اصلاح است و نه به دنبال عدالت. آنان همچون یهود خود را گروه برتر و مذهب برتر در بین فرق اسلامی می دانند بی آنکه در این زمینه مستنداتی از قران و عترت داشته باشند.

قبور ائمه بقیع اگرچه تخریب شد ولی آثار انوار مقدسه امامان مدفون در آن، هرگز محو نخواهد شد.

آخر مگر می شود نور الهی را خاموش کرد؟

ظلم آل یهود دامن آنان را خواهد گرفت و شیعیان و محبین اهل البیت علیهم السلام دوباره بارگاه ملکوتی ائمه بقیع بر فراز خواهند کرد و ندای اذان شیعه بر بالای آن طنین انداز خواهد شد.

با گرم شدن هوا، عده ای از مادران با پوشش نامناسب خود و دختران، فضای فرهنگی کشور را آلوده کرده و اسباب تحریک جنسی مردان را فراهم می کنند.

پوشش غیر اسلامی، دهن کجی به حکم خدا یعنی حجاب است. حکمی که تأمین کننده امنیت روحی و روانی مردان و زنان است و آنان را از افتادن در فتنه های شیطانی در امان نگه می دارند.

بهانه هایی مثل گرمی هوا ، باعث شده این زنان بی خیال گرمی جهنم باشند و حتی به راحتی وعده جهنم را بر نتابند و با رجاء و امید کاذب مبنی بر «ارحم الراحمین» بودن خدا، جنبه «اشد المعاقبین» بودن خدا را فراموش کنند.

بسیاری از دختران و زنان شوهردار که به فساد اخلاقی کشانده می شوند، از بی حجابی به این مرحله می رسند.

 البته مخفی نماند که حجاب به تنهایی برای حفظ پاکدامنی و عفت زن کافی نیست بلکه رعایت تقوا در گفتار و کردار خصوصا در مواجه با نامحرم، حکم رکن اصلی را بازی می کند.

به نظر حقیر مادرانی که به راحتی دختران پاک خود را با بی حجابی روانه خیابان ها و پارک ها می کنند و نیز اجازه دوستی آنان با نامحرمان را می دهند، بزرگترین خائن و ناقض حقوق زنان هستند.

این مادران امانت های الهی را به حجله شیطان و شیطان صفتان می کشانند.

وقتی مادری تربیت دینی دختر را بر نتابد، خیانت در امانت کرده و باید پاسخگو باشد.

جا دارد حقوق دانان در خصوص این نوع عملکرد زنان که منجربه خیانت و فساد دختران می شوند، اقدام حقوقی انجام دهند.

با برخی زنان بی حاجی وقتی صحبت می کنیم و آنان را نهی می کنیم از بی حجابی، چند چیز را روانه ما می کنند:

  • به شما ربطی نداره؟
  • خوب مردان نگاه نکنند؟
  • مگه زوره؟

در جواب عرض می کنیم:

اولا بی حجابی گناه هست چون نافرمانی حکم خدا یعنی آیه حجاب است و هر فرد خدا پرستی ببیند که پروردگارش نافرمانی می شود باید عکس العمل نشان دهد چون اگر چنین نکند عملا راضی شده پروردگارش نافرمانی شود.

 ثانیا با بی حجابی، فساد اخلاقی در جامعه رواج پیدا می کند و این فساد همه گیر شده و من یا خانواده من را هم در بر می گیرد. لذا باید قبل از فراگیرشدن ویروس بی عفتی و ویروس فساداخلاقی، جلوی آنرا گرفت.

مردان حق دارند آزادانه از نعمت چشم استفاده کنند البته چشم چرانی آنان غیر شرعی است. ولی بی حجاب، عادی ترین نگاه فرد مثل نگاه او به جلوی پایش و یا جلوی اتومبیلش را هم آلوده می کند و همین نقض حق طبیعی مرد است.

حجاب داشتن زور نیست ولی برای جلوگیری از فساد اخلاقی و جنسی چاره ای جز رعایت آن نیست. قانون برای همه یکسان است و تخطی از آن اجتماع را نابود می کند. زنی که با کمال وقاحت حکم خدا را زیر پا می گذارد یعنی قانون الهی را قبول ندارد، نباید محترم بوده و نباید مقبول جامعه قرار گیرد.

جوامع غربی نماد آزادی زن است ولی چه آزادیی؟ آزادی که زن را برده جنسی کند و او را در حد یک کالا و یا وسیله تبلیغات شرکت های مالی کند، عین اسارت است.

 آزادی بی حجابی یعنی نابود کردن بنیان خانواده، فراهم ساختن خیانت زوجین به هم و فاسد کردن دختران پاک.

حداقل اگر دین ندارید عقل سلیم را مبنی بر حفظ سلامت روحی و جنسی خود و جامعه را با رعایت حجاب بپذیرید.

نکته آخر:

زندگی را بر مدار خواست خدا بچرخانید نه مدار نفس و شیطان و شیطان صفتان.

همه ، روزی خواهیم مرد. بیاید با رعایت احکام الهی، پاک از دنیا برویم و پاک محشور شویم.

محمد علی فتحی

یکی از چیزهای که دختران جوان هنگام نهیشان از رابطه با پسران می گویند این است که والدینمان از رفت و آمد و رابطه ما مطلع هستند و با این عبارت تمام مرزهای دینی را در خصوص روابط محرم و نامحرم در می نوردند.

البته برخی از اینان دروغ می گویند ولی عده ای هم راست می گویند.

وقتی با مادر این دختر صحبت می کنیم می گویند که جوان است و یا می گوید برادر ندارد و لذا اجازه دادم که با فلان پسر بگردد.

این کار مادربیشتر به یک جنون و یک خیانت شباهت دارد تا یک دلسوزی.

دلیل این مسأله این است که وی دختر پاک خود را که امانت الهی است و در عنفوان جوانی دارای غریزه جنسی شدید است در دامن شهوت جوانی می اندازد که تقوایش کم و خود نگهداریش در حد پایین است.

بعد از شروع رابطه این جوان ها، عواطف تحریک می شود و اگر این دو در خلوت باشند منجر به لمس و نوازش و در نهایت منجر به زنا می شود.

در گناه این دختر و آلودگی او ،مقصر اصلی مادر وی است که او را به این جایگاه کشانده است.

این دختر دیگر روی خوشی را نخواهد دید و به تجربه رسیده که بعد از این رابطه که منجر به زنا شده، پسر نیز دختر را رها می کند چرا که او را برای همسری و مادری فرزندانش خوش نمی بیند! دقت کنید

اینجا، بیشترین آسیب را دختر می بیند. چرا که اولا سلامتی جنسی خود را از دست داده است و در ثانی سلامتی روحی خود را.

 با چنین دختری دیگر کسی ازدواج نمی کند و اگر این دختر موفق به ازدواج شود، خاطرات رابطه نامشروعش زندگی او را به تلاطم می اندازد که به تبع آن، انواع بیماری روحی و جسمی سراغش خواهد آمد.

به نظر نویسنده مادر این دختر، یکی از بزرگترین ناقض حقوق زنان و بزرگترین خائن محسوب می شود.

در این بین بی تفاوتی پدر خانواده به روابط دخترش، گناهی نابخشودنی است.

توصیه به دختران:

با اجازه مادر مبنی بر داشتن رابطه با پسر نامحرم ،خودتان را بد بخت نکنید بدانید که چنین مادری فردا از شما حمایت نخواهد کرد و روز قیامت بار گناه شما را به دوش نخواهد کشید.

 

در پایان شما را به تدبر در چند روایت دعوت می کنم:

  1. عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: 

مَا مِنْ مَوْلُودٍ یُولَدُ إِلاَّ عَلَى اَلْفِطْرَةِ فَأَبَوَاهُ اَللَّذَانِ یُهَوِّدَانِهِ وَ یُنَصِّرَانِهِ وَ یُمَجِّسَانِهِ[1].

امام صادق علیه السّلام فرمود: هیچ مولودى نیست مگر آنکه بر فطرت توحید و اسلام متولد مى‌شود، ولى والدینش همان کسانى هستند که او را یهودى و نصرانى و مجوسى می سازند.

  1. رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله:

یا علیُّ فی الزِّنا سِتُّ خِصالٍ :ثلاثٌ مِنها فیالدنیا وثلاثٌ فی الآخِرَةِ ، فأمّا التی فی الدنیا فَیَذهَبُ بالبَهاءِ ، ویُعَجِّلُ الفَناءَ ، ویَقطَعُ الرِّزقَ ، وأمّا التی فی الآخِرَةِ فَسُوءُ الحِسابِ ، وسَخَطُ الرحمنِ ، والخُلُودُ فی النار[2]. 

پیامبر خدا صلى الله علیه و آلهاى على! زنا شش پیامد دارد : سه پیامد در دنیا و سه دیگر در آخرت ؛ پیامدهاى دنیایى اش این است که آبرو را مى برد ، مرگ را شتاب مى بخشد و روزى را مى بُرد؛ و پیامدهاى آخرتش حسابرسى سخت و دقیق ، خشم خداى رحمان، و جاودانگى در آتش است .

خادم اسلام و مسلمین

محمد علی فتحی

 

[1] - من لا یحضره الفقیه , جلد 2 , صفحه 49

[2] - بحار الأنوار : 79/22/15

گاهنانه ندای عصر ویژه  عید فطر متشر شد.

در این گاهنامه به بررسی فلسفه فطریه و احکام ان و نیز میزان فطریه99 طبق نظر 9تن از مراجه عظام پرداخته ایم.

فایل pfd  را دریافت کنید

معاذ بن جبل در حالى نزد که گریان بود پیامبر آمد.حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله فرمود:

 

معاذ!چرا گریه مى‌کنى‌؟گفت:جوانى خوش‌سیما را دیدم که مثل زن کودک مرده گریه مى‌کند و اجازه حضور مى‌خواهد.پیامبر فرمود:او را بیاور. جوان که نزد پیامبر آمد،حضرت پرسید:چرا گریانى‌؟گفت:چگونه گریه نکنم در صورتى‌که گناهانى دارم که اگر خداوند به خاطر برخى از آن گناهان مرا مؤاخذه کند،کیفرم آتش دوزخ است.مطمئنم که خدا مرا مؤاخذه کرده و مرا نخواهد بخشید.


پیامبر فرمود:مگر چیزى را شریک خدا قرار دادى‌؟گفت:به او پناه مى‌برم از این‌که مشرک باشم.فرمود:خون کسى را به ناحق ریختى‌؟گفت:نه.پیامبر فرمود:اگر گناهان تو به اندازه هفت زمین و دریاها و ریگ‌ها و درخت‌ها و همه آفریده‌هاى او باشد،خداوند تو را مى‌بخشد.جوان گفت:گناهم از همه بزرگتر است.


فرمود:اگر به اندازه هفت آسمان و ستارگان و عرش و کرسى باشد:آمرزیده مى‌شوى.گفت:باز هم سنگین‌تر است.
پیامبر خشم‌آلود نگاهش کرد و فرمود:گناهان تو بزرگ‌تر است یا پروردگار تو؟ جوان پیشانى بر خاک سایید و گفت:منزه است خدا.چیزى از او بزرگ‌تر نیست. خدا بزرگ‌تر از هرچیزى است.فرمود:گناه بزرگ را جز خداى بزرگ نمى‌آمرزد.
جوان گفت:نه به خدا،اى پیامبر.سپس جوان ساکت شد.


حضرت فرمود:واى بر تو.حتى یک گناهت را هم نگفتى.گفت:من هفت سال کارم این بود که نبش قبر مى‌کردم و کفن‌شان را درمى‌آوردم.روزى دختر جوانى از انصار را به خاک سپردند و اقوامش بازگشتند.شب که رسید،قبرش را بازکردم و او را بیرون آورده و کفن را از تنش درآوردم.برهنه کنار قبرش انداختم.در حال بازگشت شیطان او را در نظرم جلوه‌گر نمود و مى‌گفت:آیا شکمش و سفیدى‌اش را نمى‌بینى‌؟آیا پاهایش را نمى‌بینى‌؟سپس مرا به وسوسه انداخت.بعد با او نزدیکى کردم و همانگونه رهایش کردم و به راه افتادم،که ناگهان از پشت سرم صدایى آمد:

 

اى جوان!واى بر تو از مالک روز جزا که مرا با تو در محشر گردآورد. همان‌طور که مرا برهنه رها کردى،کفنم را غارت کردى و مرا تا روز قیامت با حال جنابت رها نمودى،واى بر جوانى تو از دوزخ،آن‌گاه جوان گفت:اى پیامبر خدا! گمان ندارم که بوى بهشت به مشام من برسد،مگرنه‌؟پیامبر فرمود:اى تبهکار! از من دور شو که مى‌ترسم به آتش تو من نیز بسوزم.چه‌قدر تو به آتش جهنم نزدیک شدى‌؟پیامبر آن‌قدر با دست اشاره کرد تا این‌که او از نظرش محو شد.


جوان بدکار توشه‌اى از مدینه تهیه کرد و به کوهى از کوهاى مدینه پناه برد و لباس موئى پوشید و هردو دستش را به گردن بست و مشغول دعا و عبادت شد. مى‌گفت:خدایا!تو مرا مى‌شناسى و آگاهى که چه گناهى کردم.آقاى من،خداى من،پشیمانم.توبه کردم و نزد رسولت رفتم.مرا از نزد خود راند و بر وحشتم افزود.از تو به نام و جلال و عظمت تو مى‌خواهم که مرا ناامید برنگردانى و دعاى مرا بیهوده نکنى و از بهشت بى‌نصیبم نگردانى.چهل شب و روز همین‌گونه دعا مى‌کرد تا آنکه حیوانات به حال او گریستند.پس آنان زبان و دست به دعا گشودند.و مى‌گفت:آن‌چه از حاجت خود دانستم گفتم.اگر دعایم را پذیرفتى به پیامبرت وحى کن و اگر مرا نیامرزیده‌اى و مى‌خواهى کیفرم دهى،به زودى در آتشم بیفکن یا در دنیا هلاکم کن و از رسوایى روز قیامت نجاتم بده.


خداوند این آیه را نازل فرمود: وَ اَلَّذِینَ‌ إِذٰا فَعَلُوا فٰاحِشَةً‌ أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ‌ ذَکَرُوا اَللّٰهَ‌ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ‌ یقول خافوا الله فجعلوا التوبه وَ مَنْ‌ یَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ‌ إِلاَّ اَللّٰهُ‌ آنان که چون هرزگى کردند یا به خود ستم روا داشتند،یعنى گناهى بزرگ‌تر از زنا انجام دادند،هرگاه به یاد خدا افتادند و آمرزش خواستند و زود توبه کردند،کیست که گناهان آنان را بیامرزد، مگر خداى عز و جل‌؟(آل عمران/135)اى محمد!بنده‌ام درحالى‌که توبه کرده بود،نزد تو آمد،ولى تو او را طرد کردى،پس او به کجا برود و به کجا قصد کند و از چه‌کسى آمرزش بخواهد؟سپس خدا فرمود:آنانى که در انجام گناه پافشارى نکردند و براى همیشه از گناه خود دست برداشتند،پاداش‌شان از جانب خدا آمرزش است و همچنین بهشت‌هایى که از زیر آن نهرها روان است و در آن جاودانه‌اند.و چه نیکوست پاداش عمل‌کنندگان!


چون پیامبر این آیه را شنید با خوشحالى و تبسم خارج شد و به اصحاب فرمود:چه کسى مرا به جایگاه آن جوان راهنمایى مى‌کند؟معاذ گفت:اى رسول خدا!به من گفته‌اند که در فلان مکان است.پیامبر صلّى اللّه علیه و آله همراه اصحاب به راه افتادند.او را در میان دو سنگ بزرگ با دست‌هایى به گردن بسته و روسیاه و مژه‌ها که از گریه بسیار ریخته بود یافتند که مى‌گفت:اى آقاى من،مرا خوش‌چهره آفریدى.کاش مى‌دانستم که مى‌خواهى مرا در آتش خود بسوزانى یا در پناه خود جاى دهى.

خدایا!از تو نیکى و نعمت بسیار دیدم.اى کاش خبر داشتم که سرانجام من آتش جهنم است یا بهشت‌؟

خدایا!خطاى من از آسمانها و زمین و حتى از کرسى و عرش بزرگ تو بزرگتر است.

کاش مى‌دانستم که مرا مى‌آمرزى یا در رستاخیز رسوا مى‌کنى‌؟

پس این جمله‌ها را مى‌گفت و اشک مى‌ریخت و خاک بر سر مى‌ریخت.درندگان،دور او را گرفته بودند و پرندگان بالاى سر او پرواز مى‌کردند و از شدت گریۀ او به گریه افتاده بودند.

 

پیامبر نزدیک رفت و دست از گردن او باز کرد و خاک از سرش گرفت و فرمود:اى بهلول!به تو مژده مى‌دهم که خداوند تو را از آتش دوزخ رهانید.آن‌گاه به یاران فرمود:

گناهان خود را چنین جبران سازید که بهلول جبران کرد.پس از آن،حضرت آیه‌اى که نازل شده بود،براى جوان خواند و مژدۀ بهشت را به او داد.


منبع: الأمالی (للصدوق) / ترجمه هدایتی ;  ج ۱  ص ۸۱