محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی

رسانه حاج فتحی، دیدگاه ها، برنامه ها، دروس

محمد علی فتحی
طبقه بندی موضوعی
پاسخ های استاد

۳۲۹ مطلب با موضوع «اخلاق» ثبت شده است

 

امیر المؤمنین علیه السلام:

 

ماظفر من ظفر الإثم به.

 

ترجمه غررالحکم،ج1،ص30

 

ترجمه:

 

کسی که گناه بر او پیروز گشته،براستی پیروز نیست.

 

نکته:

 

 

با توجه به این سخن نورانی هرچه قدر انسان ادعای پیروزی کند ولی از طرف دیگر دست به گناه ومعصیت زند معلوم است که در مبارزه با نفس خود وشیطان شکست خورده است.

 

کسی که نفس خود را بر زمین نتواند بکوبد،کوبیدن دیگران برایش شجاعت نمی آورد.

  

دوست عزیز وداداش گلم  آقا سید مهدی قاضی زاده -دام عزه -که الآن تو کربلا تشریف دارند و پدرشان از علمای بزرگ قم هست می گفتند:

روزی یک از همسایه ها(خانم) که تازه پسر جوانش را از دست داده بودند و همه اعضاء خانواده مقید به مسائل اسلامی نبودند خدمت پدرم رسیدند وقضیه عجیبی را مطرح کرد.

زنه می گفت:

پسرم را در خواب دیدم که عذاب آتش را می بیند و به من با گریه و ناله می گوید:

مادر کمکم کن مگه شما مرا دوست نداشتید چرا کمکم نمی کنی تو رو به خدا از این آتش نجاتم بده؟!!

گفتم :چرا پسرم دوستت دارم بگو چی کار کنم؟

گفت: مادر برام خیرات بفرست.

این زن به پدرم گفت:حاج آقا به خدا بعد ازاین خواب به بعد کلی نظر و نیاز و صدقه و احسان کردم ولی افاقه نکرد.

شب پیش باز پسرم به خوابم آمد وگفت:

مادرم مرا فراموش کردی چرا به من کمک نمی کنی؟

گفتم: پسرم کلی احسان کردم برات مگه بهت نرسیده؟

گفت :نه .

گفتم:می گی چکار کنم؟

گفت : مادر دکانم کلی سی دی و نوار موسیقی و مبتذل به مردم و جوانها دادم هر وقت آنها اون سی دی هارا می گذارند اینجا عذاب من زیادتر می شه تو رو به خدا اونها را از مردم بگیر!

سید می گفت:این مادر های های گریه می کرد و می گفت:

من چطور این همه سی دی و نوار را جمع کنم من که مشتریهای پسرم را نمی شناسم به علاوه از کجا معلوم آنها دست از گوش دادن به موسیقی بردارند؟

پدرم جواب نداشت واشک چشمانش را پر کرده بود؟ولی می گفت:دعا براش کنید ناامید نشید.

دوستان تورو به خدا حواسمون باشه چی کار داریم می کنیم  مبادا با کارهای اینچنینی آخرت خودمون رو تباه کنیم.در روایت از امیر المؤمنین داریم که فرمود: گناه نعمتها را طرد می کند.به خاطر همین احسان مادر در حق این پسر قبول نمی شد. 

قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف- : 


(ما أَرْغَمَ أَنْفَ الشَّیْطانِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلاهِ، فَصَلِّها وَأَرْغِمْ أَنْفَ الشَّیْطانِ)[1] 


هیچ چیز به مانند نماز، بینى شیطان را به خاک نمى ساید، پس نماز بگذار و بینى ابلیس را به خاک بمال. 


شرح:

 
این کلام از پاسخ هایى است که از ناحیه ى مقدّس امام زمان(علیه السلام)، در جواب مسائل ابى الحسین جعفر بن محمّد اسدى، صادر شده است. از این حدیث استفاده مى شود که به خاک مالیدن بینى شیطان (غلبه بر شیطان) اسباب متعدّدى دارد که بهترین آنها نماز است; زیرا نماز، مشتمل بر انقطاع از خلق و توجه تامّ به خداوند متعال و ذکر و یاد اوست. خداوند متعال مى فرماید: 


(أَقِمِ الصَّلاهَ لِذِکْری)[2]; نماز را براى یاد من برپا دار. 


نمازى که چنین باشد، انسان را از فحشا و منکرات باز مى دارد، و در نتیجه، انسان بر هواى نفس و شیطان غالب مى گردد.

 


[1]. کمال الدین، ج2، ص520، ح49 ; فقیه، ج1، ص498، ح1427 ; تهذیب الأحکام، ج2، ص175، ح155 ; الإستبصار، ج1، ص291، ح10 ; الغیبه، طوسى، ص296، ح250 ; احتجاج، ج2، ص298 ; بحارالأنوار، ج53، ص182، ح11 ; وسائل الشیعه، ج4، ص236، ح5023 . 
[2]. سوره ى طه، آیه ى 14 .

 امیر المؤمنین علیه السلام:

                                     من استحسن قبیحا کان شریکا له.

                                                                                         (غررالحکم)

ترجمه:

هر کس یک زشتی را نیکو گرداند در آن زشتی شریک شده است.

 شرح:

دوست داشتن جزو ذات انسانها است ونمی تواند از آن جدا شود.این دوست داشتن پیامدهای گوناگونی برای انسان دارد.

گاه پیامد علاقه ها «خوب» است وگاه«بد».

باید حواس انسان آماده دریافت بهترین گزینه از نتیجه علاقه ها باشد چرا که این ارتباطها در خوشبختی وتلخکامی انسان تأثیر فراوان دارد.

در متون مقدس اسلامی که «نکته های حیات بخش انسان های کامل» در آنها جای دارد یک نوع دعوت همگانی  برای سمت وسو دادن به عشق ها و محبت ها  وحتی کینه ها و دشمنیها وجود داردکه اگر درست به این نداهای الهی گوش دهند وبه آنها عمل کنند قطعا انسان ها به راه راست خواهند آمد وبه سعادت ابدی خواهند رسید.

در جمله نورانی یاد شده امیر المؤمنین- علیه السلام - نتیجه خوب دانستن زشتیها را شریک شدن در آن کار زشت می داند و گوشزد می کند که مبادا انسان به خاطر علاقه نابخردانه به کار زشت وناپسند دیگران،خود را در گروه«گناهکاران»قرار دهد.

چرا که انسان با علاقه هایش محشور خواند شد.

اگر خوبان را دوست داشته باشد با آنان خواهد بود  و اگر گناهکاران را محبوب خود داند باآنها در جایگاه«دوزخ»زندگی خواهد کرد.

دشمنی با صالحان«زندگی تلخ »را نصیب آدم می کند ونیز دوستی با «دشمنان وخطاکاران» بد عاقبت شدن را.

 

پیامها:

1- دوست داشتنها ودشمن داشتنها در خوشایند زندگی انسان وبد بختی او تأثی گذار است.

2-باید علاقه ها به سوی بهترین گزینه یعنی خوبیها سمت وسو داده شوند.

3- همانگونه که «دوستی خوبان» خوشی را برای انسان می آورد «دشمنی با خوبان» نیز پیامد ناگوار وتلخ به  همراه دارد.

4- انسان با علاقه هایش محشور می شود.

دوست عزیز شما از روایت چه نکته ای را می فهمید؟

دین مبین اسلام علاوه بر اینکه بر رفع گرفتاری های مسلمین برنامه دارد و عمده کار را بر دوش مسئولین گذاشته ، یه سری برنامه ها برای کاهش آسیب های روحی و روانی سرپرستان خانواده هایی که توان مالی کافی برای اداره زندگی خود ندارند، ترسیم کرده است.

ازجمله اینکه خدای عزوجل در برابر ناکامی های این دنیایی افراد، نعمتهای عظیم آخرتی نصیبشان کرده است.

 

به متن روایت و توضیح آن دقت کنید.

مستدرک 272/ 15: أحمد بن محمّد بن فهد فی کتاب التّحصین نقلًا من کتاب المنبئ عن زهد النبیّ صلّى اللّه علیه و آله للشیخ جعفر بن أحمد القمّیّ بإسناده الى النّبیّ صلّى اللّه علیه و آله انّه قال فی جملة کلام له:

 

فی صفات إخوانه الّذین یأتون من بعده یا أبا ذرّ لو انّ أحداً منهم اشتهى شهوة من شهوات الدّنیا فیصبر و لا یطلبها کان له من الأجر  بذکر  أهله ثمّ یغتمّ و یتنفّس کتب اللَّه له بکلّ نفس ألفى‏ ألف‏ حسنة و محا عنه ألفى‏ ألف‏ سیّئة و رفع له ألفى‏ ألف‏ درجة الخبر.

جامع أحادیث الشیعة، ج‏22، ص: 270

 

ترجمه:

پیامبر درباره ویژگی های برادرانی که بعد از ایشان می آیند فرمود:

 

ای اباذر! اگر یکی از آنان چیزی از خواسته های دنیا را بخواهد ولی توان بر آوردن آن را نداشته باشد و صبر کند وآن را مطالبه نکند، پاداشی که به خاطر یاد خوانواده و غصه برآنها  می خورد این است که خدا به او دو میلیون حسنه برای او می نویسد و دو میلیون گناه از او پاک می کند و دو میلیون درجه او را بالا می برد.

 

نکته:

1- این حدیث مرهمی است بر زخم داغ دل نیازمندانی که به هر دلیلی نتوانسته اند پاسخی بر خواسته های خوانواده خود بدهند.

2- این حدیث هرگز به دنبال تحقیر نیازمندان نیست بلکه اجر معنوی صبرشان را به تصویر می کشد.

 بار ها تاکید کرده ایم برای رفع فقر از زندگی مراعات این امور شایسته است:

1- نمازتان را ترک نکیند.

2- بر کم از دنیا قناعت کنید.

3- در آمد حاصله را مدیریت کنید و بخشی از آن را و لو کم پس انداز کنید.

4- هر شب سوره واقعه بخوانید.

5- ذکر استغفر الله را دائما بگویید روزی حداقل1000بار.

5- صله ارحام کنید ولو با یک سلام.

 

مشابه روایت فوق از امام صادق علیه السلام نقل شده است:

 

عن أبی عبد اللّه علیه السلام إنّه قال لبعض أصحابه:

 

 أما تدخل السوق أ ما ترى الفاکهة تابع و الشی‏ء ممّا تشتهیه فقلت بلى و اللَّه فقال أما انّ لک لکلّ ما تراه و لا تقدر على شرائه و تصبر علیه حسنة.

از امام صادق علیه السلام نقل شده که به برخی از یارانشان فرمودند"

آیا شده وارد بازار شوی و میوه بازار را ببینی و یا چیزهای دیگر که دوست داری بخری ولی نمی توانی خرید کنی؟

عرضه داشت: بله به خدا قسم!

حضرت فرمود: آگه باش خدا به خاطر هر آنچه می بینی و لی نمی توانی بخری و صبر می کنی حسنه برایت می نویسد.

 

جامع أحادیث الشیعة، ج‏22، ص: 270

یکی از راه هایی که مردم برای رفع نیازهای خود آن را به عنوان «پشتوانه» می دانند «وام گرفتن»از افراد یا مؤسسات و یا ادارات و یا صندوق ها و یا بانکها است. حتی در این وام رگفتن برخی خود را همانند« تشنه»که دنبال «آب» است نشان می دهند.

فارغ از اینکه قرض گرفتن یک روش برای رفع گرفتاری و نیاز است باید دانست که این روش صرفا در مواقع اضطراری توصیه می شود آن هم با رعایت این نکته که قبل از وام گرفتن توان باز پرداخت در خود را بسنجیم.

 

اگر توانایی داشتیم اقدام کنیم و الا صبر نماییم و از خدای عزوجل که همه چیز در اختیار اوست مدد بگیریم. چه بسا صبر و مدد از خدا کاری تر از هر چیز برای رفع گرفتاری هایمان باشد.

وا م گرفتن اثرات منفی در زندگی انسان می گذارد. در روایتی از امام صادق علیه السلام یکی از عوامل زیادتی عمر کمتر وام گرفتن بیان شده است.

اگر مفهوم مخالف این روایت را بپذیریم از فرمایش حضرت این نکته استفاده می شود که زیادی وام برابر است با کوتاهی عمر.

چرایی این نکته را ممکن است در چند جمله مطرح کرد:

1-   1- وام گیرنده به خاطر درگیری فکری و روحی با بازپرداخت وام، روی اعصاب و روان خود فشار می آورد و این فشار به مرور زمان بر روی جسم و تمام سیستم بدن تاثیر می گذارد.

2-  2-  وام گیرنده مجبور می شود از استراحت خود بکاهد تا برای کسب در آمد بیشتر، بیشترین کار را از خود بکشد. با نبود استراحات کافی آرام آرام جسم به سمت فرتوتگی و ناتوانی کشیده می شود.

اینک فرمایش حضرت را با هم مرور می کنیم:

عن أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَام: خَفِّفُوا الدَّیْنَ، فَإِنَّ فِی خِفَّةِ الدَّیْنِ زِیَادَةُ الْعُمُرِ.

‏امام صادق علیه السلام فرمود:

کمتر قرض «وام» بگیرید که کم قرض داشتن، عمر را زیاد مى کند[1].

 

یک سؤال:

 آیا در زندگی امروزی بدون وام هم می شود زندگی کرد؟!

 

این سؤال بسیاری ازمردم است که وقتی چنین روایتی برایشان خوانده می شود از تعجب این پرسش را می کنند.

در جواب می شود گفت که:

نیازها ما را به سمت خواستن درآمد می کشانند و اگر شغل کافی و یا محل در آمد مناسبی نداشته باشیم مجبور می شویم وام بگیریم.

یا یاید نیازهای کاذب را از زندگی حذف کنیم و یا نیازها را سازماندهی و مدیریت کنیم و یا اینکه به دنبال کسب مهارت برای شغل پر در آمد باشیم.

 


[1] - الأمالی (للطوسی)، النص، ص: 667

 

  

عن ابی جعفر علیه السلام:

اذا اردت أن تعلم أن فیک خیرافانظر الی قلبک فان کان یحب اهل طاعة الله و یبغض اهل معصیته ففیک خیر  والله یحبک وان کات یبغض اهل طاعة الله ویحب اهل معصیته فلیس فیک خیرا والله یبغضک  والمرء مع من احب.

                                                                                                    (اصول الکافی:ج2،ص126)

ترجمه:

امام باقر علیه السلام می فرماید:

اگر بخواهی که بدانی در تو خیری هست یانه به قلبت نگاه کن؛اگر اهل اطاعت خدا را دوست دارد واهل معصیت او را دشمن دارد ، بدان در تو خیر ی است و خدا تو را دوست دارد و اگر دیدی که اهل معصیت خدا را دوست دارد و اهل اطاعت او را دشمن دارد بدان که در تو خیری نیست وخدانیز تو را دوست ندارد و مرد با کسی خواهد بود که دوستش دارد.

  

 

الأمالی للصدوق‏: ابْنُ مُوسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ عَنِ الرُّویَانِیِّ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی عَنْ آبَائِهِ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع:

 

 مَنْ رَضِیَ بِالْعَافِیَةِ مِمَّنْ دُونَهُ رُزِقَ السَّلَامَةَ مِمَّنْ فَوْقَهُ الْخَبَرَ.[1]

 

ترجمه:

آنکه به پاین دست خود نسبت به عافیتی که دارد راضی شود،سلاکتی از انچه در دست مافوق اوست روزیش می گردد.

 

نکته ها:

انسانها همیشه خود را با دیگران مقایسه می کنند وبا این کار تصمیمات خود را در چرخ تحول می گذارند.ما با مقایسه خود با آنچه دیگران دارند وآنچه ما داریم متأسفانه بدون توجه به عوافب بد آن زود رفتار خود را تغییر می دهیم.خدای حکیم با با توجه به ظرفیتهایی که انسانها دارند نعمتهایی را به آنها می دهد که در هم نوع دیگر اوآن نعمت وجو ندارد وبه برخی بهترین نعمت را با زیادی ویا کاستی آن داده است.

اگر انسان در مقایسه های خود به پایین دست خود بنگردخواهد ددید که برتری دارد ونیاز ندارد که برای رسیدن به بالاترین نعمتهااز چیزهای با ارزش خمد مثل عمر و...خرج کند.

کسی به فرو دست خود می نگرد از آسبیهای مفایسه با بالا دستان مصون می ماند.

 

انسان اگر خود را به بالا دست خود مقایسه کند ممکن است:

 

1-به مقدرات الهی راضی نگردد.

2- به بالادست خود حسادت ورزد.

3-برای رسیدن به نعمتی که در بالادست خود وجود دارد دست به جنایت بزند.

4- از رحمت خدا ناامید گردد

5- خود را بیازارد و...

انسان اگر خود را باپایین دست خود مقایسه کند :

1- خود را غرق در نعمت خدا می بیند.

2- احساس می کند که خداومد به ام توجه دارد.

3- امید به زندگی در او بیشتر می شود.

4- به دیگران حسادت نمی کند.

5- از آسیبهای مقایسه با بالا دست مصونمی ماند.

البته باید توجه داشت که مقایسه با انسانهای با تقوی وغبطه خوردن به حال انان وکوشش در رسید به مقامات آنها از بهترین مقایسه هاست وآسیب ندارد.

 

[1] - بحارالأنوار، ج72 ،ص 52 ، باب 42- الرفق و اللین و کف الأذى

 

  

قرآن کریم می فرماید: 

مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ[1].

نکته ها:

·        داشتن حیات طیبه جزو الطاف الهی است.

·        پایه های این حیات طیبه بر دو چیز استوار است:ایمان وعمل صالح.

·        مرد وزن هردو می توانند جداگانه حیات طیبه داشته باشند.

·        عملی صالح توام با ایمان جزای دوچندان الهی را بدنبل دارد.

·        کسانی که یکی از دوپایه حیات طیبه را داشته باشند،درواقع حیات طیبه نصیبشان نشده است.

·        در بسیاری  روایات حیات طیبه به قناعت تفسیر شده است.

·        عامل قناعت ایمان وعمل صالح است.

·        کسانی که قناعت نمی کنند زندگی نا سالمی دارند زیرا آنرا با مال حرام آغشته می کنند.

·        عقیده وروش ناصحیح عامل دوری از قناعت است.

·        وقتی قناعت مراعات شود انسان از اسراف دور می گردد وآنکه مسرف نیست در حقیقت عملا شکر نعمت کرده است وآنکه شکر نعمت کند خدا دوچندانش دهد.



[1] - النحل:97

زتان همواره به عنوان وسیله ای برای صاحبان قدرت و شهوت در طول تاریخ مورد استفاده قرار می گرفته اند که این ظلمی بزرگ ونابخشودنی است.

 

البته در میان زنان عده ای بودند که تن به هیچ ذلتی نمی دادند بلکه در برار انسانهای پست می ایستادند و حتی برای حفظ آبرو و شخصیت خود جان خود را فدا می کردند.

 

عامل این ظلم به زنان دو چیز به نظر می رسد باشد:

1- انسان نماهای وحشی و شیطان صفت که هماره به فکر خود بوده اند و بویی از انسانیت را نچشیده بلکه با چیزی به نام انسانیت غریبه بوده وعلیه آن تلاش می کردند که این دسته در طول تاریخ زیاد اند.

2- خود زنان به عنوان عامل دوم باعث اعمال ظلم علیه خود بوده اند.

منظور اینکه این دسته از زنان به جای حفظ شخصیت خود،خود را در معرض سوء استفاده کنندگان قرار می دهند که منشأ این کار جز ناآگاهی از جایگاه انسانی و دوری از فطرت پاک الهی و شهوت خواهی چیز دیگری نیست.

امروزه با پدیده «زنان رنگارنگ» مواجه هستیم زنانی که زیبایی بدن و اندام خود را در اختیار چشم های هوس ران قرار می دهند و به بهانه مد گرایی و دور نشدن از فرهنگ رایج جهانی،حاضرند تمام هستی معنوی وانسانی وحتی مادی خود را فدای آن کنند که نتیجه ای جز تباهی خود نمی گیرند و ناخود آگاه  کمک کار شیطان در ترویج هوسرانی و شهوت رانی می شوند.

شلوارهای رنگارنگ تنگ و مانتوهای کوتاه - بهتر است بگویم بولیز-  و روسری هایی که اسم روسری را دارد و هیچ پوشیدگی برای مو ندارد و آرایشهای غلیظ سر و صورت و مو  و واحدهای آپارتمانی طبقاتی از جنس موی سر روی سر، نه تنها زن را در دیده مرد کامل و انسان واقعی، زیبا نشان نمی دهد بلکه خود به خود به همه عاقلان می فهماند که این زن رنگارنگ چیزی جز این ظاهر ندارد واز درون تهی است.

به زنان جامعه اسلامی عرض می کنم که به خود آیید و به فطرت خود بازگردید ونگذارید تبلیغات شیطان در پس برنامه های ماهواره ها و فضای مجازی شما را به بیراهه کشاند که نتیجه این رنگارنگی،سقوط شخصیت وافتادن از نگاه پاک خدای تعالی و بندگان صالح خداست.

به آخرتتان فکر کنید وبه نتیجه این گناهانی که می کنید بیاندیشید که فردای قیامت وبالتان می شود کافی است به حقانیت آخرت نیم درصد احتمال دهید تا وجود و هستیتان سامان گیرد.

زن مسلمان نباید بازیجه دست شیطان صفتان باشد.

 

در نهایت توجه شما را به روایتی از امیر المومنین علیه السلام جلب می کنم که جامعه امروزی ما را به تصویر کشیده است.مراقب باشید مصداق این روایت نباشید:

«در آخر الزمان زنانی باشند که حجاب نداشته وعریان باشند که از دین جدا گشته در فتنه ها افتند به شهوات تمایل پیدا کرده برای لذتهای حرام بشتابند حلالها را حرام کنند اینان در جهنم وارد خواهند شد».(الفقیه،ج3،ص391)

منظور از عریانی این است که پوشش آنان طوری است که اندام زن را مشخص می کند حجم بدن آنها را با کوچکترین نگاهی نشان می دهد. ومنظور از فتنه ها سوء استفاده هایی است که از زنان به خاطر بی اهمیتیشان به مظاهر دینی می کنند ولی جز خسران و عمری بی آبرویی وشرمندگی چیزی به ارمغان نمی آورد.

آری چنین زنانی بیشتر به شهوت خود و ارضای آن از راه غیر اخلاقی فکر می کنند بیچاره نمی داند که عفت و پاکدامنی اش را دیگر می شود با چیزی خرید و به دست آورد؟!!!

این دسته از زنان مرزهای مقدس الهی را که با عناوین حرام و حلال مشخص شده ، می شکنند و عملا و از روی غفلت و یا تعمدا رو در روی پروردگار خود می ایستند.

«یا ایها الانسان ما غرک بریک الکریم»  ای انسان چه چیزی تو را در برا ر پرودگار بزرگوارت غره کرده و شورانده است؟

این گروه از زنان هیزم جهنم خواهند بود.

زنان ایرانی مراقب باشید هیزم دوزخ نشوید!

زنده باد زن مومن  با حجاب و با عفت ایرانی!